هدا احمدی، گروه سیاسی
دو مناظره آخر ریاستجمهوری با فاصله کمتر از ۱۳ ساعت برگزار شد و مسعود پزشکیان در آن صراحتاً اعلام کرد که اگر رئیسجمهور شود، به مردم دروغ نمیگوید و هر جا نتواند از مردم عذرخواهی میکند. امری که مسبوق به سابقه نیست. با این حال چهار نامزد اصولگرا او را آماج انتقادات خود قرار دادند مناظره دوشنبهشب تحت عنوان سیاست خارجی با یک ساعت کمتر به اتمام رسید و مناظره روز گذشته که آخرین برنامه هم بود سوالات کارشناسان پخش نشد و تنها مجری این سوال را از نامزدها پرسید که اگر شما به ریاستجمهوری برسید اولین اقدامتان چیست و در چه مدت به نتیجه خواهد رسید؟ در مناظره چهارم گویا قالیباف وظیفه به نقد کشیدن پزشکیان و جلیلی عصبانی کردن مصطفی پورمحمدی را بر عهده داشتند. پورمحمدی بارها از دولت سایه منتسب به جلیلی یاد کرد و زبان بدن جلیلی از این خبر داد که کلافه شده است. قالیباف بهعنوان نفر اول در همان ابتدای سخنانش برای چندمین بار دهه ۹۰ را دوران تلخی دانست و از مذاکرات مستقیم در دولتش در راستای دیپلماسی ابراهیم رئیسی گفت و صراحتاً خطاب به پزشکیان از برهم زدن اتحاد به دلیل برنامههای ستادهایش اشاره کرد.
زاکانی نیز که از همان ابتدا بهعنوان کاندیدای پوششی عیان بود و جای بحثی نمیگذارد. عملکرد او در شهرداری تهران کاملاً مشخص است، هرچند که خودش تعریفهای بسیاری از مدیریت خود دارد. او اینبار هم کتابچهای در دست داشت. زاکانی با در دست داشتن کتابچهای ایدههای خودش را در قالب یک کتاب درآورده بود و تا آخر ۵ دقیقه فرصت سخن گفتنش کتابچه را در دست گرفته بود، انگار که حرفهایش را از پشت آن میخواند. شهردار فعلی پایتخت، حرف قالیباف را تکرار کرد و با مخاطب قرار دادن پزشکیان ادعا کرد که دعوت به وحدت میکنند اما در ستادشان تفرقهافکنی میکند. رفتارهای او البته هیچ تحلیلی ندارد، زیرا تصمیمیش اگر بر کنار کشیدن بهنفع جلیلی باشد یا خیر، گویا نتوانسته مسیر درستی را برای پوشش دادن جلیلی و قالیباف در پیش بگیرد. مصطفی پورمحمدی هم که در برنامهها با زاکانی وارد جدال شده بود، باز هم درباره ادعاهای او و مشخصاً کرسنت صحبت کرد. با این تفاوت که این بار جلیلی سکوت نکرد و به کمک زاکانی آمد و علناً در مقابل موضعگیریهای پورمحمدی و برخی افشاگریهای او درباره کرسنت، FATF و برجام حرف زد.
در مناظره پنجم قالیباف و جلیلی زمزهای مخفی با هم داشتند که انگار موضوعی را با هم مشورت میکردند. البته این کار احتمالاً بارها به دور از دوربینها اتفاق افتاده است، ولی به رخ کشیدن آن جلوی دوربینها قابل تامل است! امیرحسین قاضیزادههاشمی هم در بدو ورودش به مناسبت عید غدیر به عوامل پشت صحنه و کاندیداها ۵۰ هزار تومان عیدی داد. این کار با آنکه سنت است اما در مناظره اتخاباتی تعجببرانگیز است. مانند تمام سخنان قاضیزاده و جریان همسو با آن. در مناظره پنجم آنقدر برخی کاندیداها مانند جلیلی از خود بیخود شده بودند که زمان از دستشان در رفت و حتی مجری مجبور شد میکروفونش را قطع کند. او در جایی که درحال پاسخ دادن به پورمحمدی بود پس از چندین بار تذکر، به حرفهایش ادامه داد تا جایی که میکروفن قطع شد. مسعود پزشکیان باز هم در مناظرههای مورد هجمه قرار گرفت و متهم به جانبداری از جریان خاصی شد. حتی مجبور شد که پاسخ نامزدهای تندرو را هم درباره فیلترینگ اینطور بدهد که جهرمی میان برنامه به او گفته که قالیباف و جلیلی دستور قطع اینترنت را در آبان ۹۸ دادند و بعدش هم جهرمی را دادگاهی کردند.
در عین حال انگار راهبرد زاکانی، جلیلی، قالیباف و قاضیزادههاشمی این است که مانند احمدینژاد در انتخابات ۸۸ مسعود پزشکیان را مستقل ندانند و همانگونه که احمدینژاد در ۸۸ هاشمیرفسنجانی را پشت پرده میرحسین موسوی اعلام میکرد، آنها هم حسن روحانی را پشت پرده پزشکیان بدانند و به خاطر حمایت وزیرانش پزشکیان را دولت سوم روحانی خطاب کنند، درحالی که پزشکیان گفته بود که وزیر خاتمی است و ادامهدهنده راه او. بنابراین تندروها یا خودشان را به خواب زدهاند یا خوابند که متوجه نمیشوند، شایستهسالاری لزوماً نمیتواند مانند جریان خالصساز و تندرو وابستگی سیاسی داشته باشد، بلکه میتوان از تمام طرز فکرها و سلایق مختلف استفاده کرد.
یک جهان یک فرصت
از آنجایی که چهار نامزد دیگر به غیر از پزشکیان و پورمحمدی همچنان گمان میکنند که در مناظره با محمدجواد ظریف و تیم حسن روحانی هستند، پای وزیر نفت روحانی نیز درخصوص کرسنت به میان کشیده شد. در اینباره پورمحمدی کمی برافروخته شد و گفت: «کسی به اسم زنگنه متهم است و میگویید، خیانت کرده؛ او هم میگوید شما دهها میلیارد دلار خسارت به کشور وارد کردید؛ از دادگاه تقاضا داریم زودتر رسیدگی کند. اما اینکه ملت بدانند چه خسارتی به ملت وارد شده و جزئیاتش را بفهمند بد است؟ چرا فرار میکنید (از مناظره)؟» او با بیان اینکه برخی باید تحمل داشته باشند و عصبانی نشوند و اتهام هم بیخود نزنند. این روزها میگذرد، افزود: «عجیب است قراردادی ۸۱ بسته شده و ماها ۸۷ رفتیم سازمان بازرسی ۲ گزارش آمده برای ما و ما آن گزارش را منظم کردیم و فرستادیم؛ الان میشود از سازمان بازرسی پرسید. آن آقایان که ۲ بار احمدینژاد خواست موضوع را حل کند هم فساد به دادگاه برود و هم این خسارت عظیم در ۱۸ سال گذشته به کشور وارد نشود؛ چرا جلویش را گرفتید؟ پاسخ بدهید. با شعار و اتهام زدن مشکل حل نمیشود». به گفته پورمحمدی آقای زاکانی حرف خوبی زدند و اعلام آمادگی کردند بحث کنند. اینکه ملت بدانند در این ۱۸ سال چه خسارتی بر ملت ایران وارد شده است بد است چرا فرار میکنید. وی گفت: «فساد بود؟ بزنیم اعدام کنیم، ولی چرا قرارداد را زمینگیر کردید؟ من از برجام دفاع میکنم؟ من همان موقع نسبت به برجام حرف داشتم. قطعنامهها ملت را بیچاره کرده، شما که مسئول بودید، چرا جلوی قطعنامه ها رانتوانستید بگیرید؟»
فردای مناظره چهارم، به دنبال اظهارات مطرح شده از سوی جلیلی و زاکانی درباره کرسنت، بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی با انتشار فیلمی در پاسخ به اتهامات جلیلی و زاکانی در مناظره چهارم نامزدها گفت: «آقای جلیلی و نوچهاش زاکانی هر وقت جای خلوتی پیدا میکنند در مورد کرسنت صحبت میکنند داداش من حریفت هستم. ۲.۵ سال پیش آبان ۱۴۰۰ گفتم آقای جلیلی بیا با هم مناظره کنیم چرا فرار کردی و میکنی بیا مناظره کنیم تا مردم بفهمند چه خسارات جبرانناپذیری به مردم زدید بعد ببینم رویتان میشود با این خسارت در خیابان راه بروید؟» مصطفی پورمحمدی در بخش پایانی سخنان خود نیز با کنایه به شعار «یک جهان؛ یک فرصت» سعید جلیلی گفت: یک جهان کمآگاهی و یک ایران فرصت بر باد رفته است. «یک جهان فرصت، یک ایران جهش؛ هر ایرانی یک نقش باشکوه» شعار جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم است.
خیلی از شعارهایی که میدهند قابل اجرا نیست
مسعود پزشکیان که هجمه تندروها و نامزدهای خالصساز به او تمامی ندارد در چهارمین مناظره خطاب به آنهایی که به ظریف حمله کردند با بیان اینکه اینها میگویند، ظریف خائن است اما رهبری اینها را صادق میدانست، گفت: بگویید حداقل فرق شما با ترامپ چیست؟ جفت شما علیه برجام هستید. اگر برجام نباشد، خب راهحلتان چیست؟ او در آخرین مناظره هم پاسخ قاضیزادههاشمی که گفته بود آذریجهرمی وضعیت اینترنت را به این روز انداخته است، یادآور شد که آذرجهرمی پس از این ادعای قاضیزاده به او زنگ زده است و گفته است زمانی که وزیر بوده جلیلی جزو شورای عالی امنیت ملی بود و دستور قطع از آنجا آمده و بعد هم دادگاه راه انداختند.
پزشکیان همچنین درباره عبدالعلیزاده، رئیس ستادش و رئیس کمیته او مولوی سخن گفت که بیش از ۷۰، ۸۰ درصد جانباز است. به گفته پزشکیان تعداد زیادی از افراد رئیسی در ستاد برای بنده میکنند. مواضع بنده بسیار روشن است بسیار روشن است. لشکر عاشورا هیچ عملیاتی انجام نداد که بنده آنجا نبوده باشم در زندگی هیچ رانتی و رشوهای نگرفتم و همه زندگی بنده برای مردم بوده است. او در ادامه حرفهایش افزود: بنده در مواضع مختلف در مجلس بسیاری موارد را مطرح کردم و از مردم دفاع کردم. در حادثه خونین زاهدان که رهبری گفتند اینها شهید هستند اما شما هنوز آنها را شهید اعلام نکردید همیشه در جبهه مظلوم بودم و هیچ وقت به جبهه ظالم نرفتم. تقوا یعنی تصمیم بدون خطا. در کشور مشکل تئوری و راهحل نداریم، بلکه مشکل افرادی را داریم که اینها را اجرا کنند. پزشکیان تاکید کرد: من عوامفریبی میکنم؟ خیلی از شعارهایی که میدهند قابل اجرا نیست. همیشه مدافع مظلوم بودم یک بار بگویید که بنده از یک فرد گردنکلفت حمایت کرده باشم؟ معلمها برای خواستن حقشان به مجلس آمدند، با باطوم ریختند و زندانشان کردند.
محمدباقر قالیباف در آخرین مناظره کمی کنترلش را از دست داده بود و در سخنانش طعنهای هم به یارانش زد و گفت که میخواهد یک مدیر باشد تا یک سخنران. شاید بتوان برآشفتگی قالیباف را حاصل فشارهایی دانست که جریان جلیلی برای کنارهگیری از عرصه رقابت ریاستجمهوری به او میآورند. او که میخواست میانه را بگیرد با بیان اینکه زمانی که رفتم نیروی انتظامی، نیروی انتظامی با همه درگیر بود اولین کاری کردم آن را از جنگ با مردم و مجموعهها دور کردم و به سرعت مجموعه مورد اطمینان مردم شد، یادآور شد که در شهرداری با شوراهای اصلاحطلب و اصولگرا کار کرده است و تنها برنامههای مدیریتی برایش مهم است.
او گفت: اینجا دعواها با جنگیدن متفاوت است این دعواها مشکل مردم را حل نمیکنند، نه مشکل گرانی، تورم، بیکاری و گرانی خودرو و امنیت و … نه صدای آن روستایی و نه کشاورزی که با زحمت تولید میکند اما آن حداقل زندگی خود را نمی تواند تامین کند. نه کارگری و کارمندی که با تورم ۴۰ درصد دستوپنجه نرم میکند.
گاف تاریخی آقای شهردار
علیرضا زاکانی در مناظره چهارم در جمعبندی سخنانش در کمال تعجب تاریخ برگزاری انتخابات ریاستجمهوری را به جای هشتم تیر، ۱۸ تیر عنوان کرد. او مانند یارانش به دولت روحانی تاخت و رو به دوربین خطاب به مردم گفت: مردم این کلید یادتان است در سال ۹۲ گفتن قفل از زندگیتان باز کنم و قفلی را باز نکرد. سال آخر دولت آقای روحانی آمد، نه هستهای درست شد و نه نان مردم! مردم الان همانها آمدهاند تا دولت سوم آقای روحانی را تشکیل دهند؛ مراقب باشید.
زاکانی یا خیال میکند که بسیار محبوب است، یا طوری در نقش خود فرو رفته که فراموش کرده است نامزد پوششی است و در صورتی که جلیلی یا قالیباف رئیسجمهور نشوند، حرفهایش در خاطر همین مردم خواهد ماند. او گفت: «مردم عزیز اگر صدایم را بلند میکنم از درد است. وقتی میبینم به سادگی حق مردم را میخورند، داد که هیچ فریاد میزنم. میگویند جلوی مردم دعوا نکنید، مردم این حرف، یعنی خطای ما را نگویید و صدایش را در نیاورید».
او در مناظره پنجم بازهم از قضیه خودروهای برقی گفت و آن پروژه را بهعنوان یکی از دستاوردهایش اعلام کرد. انگار نه انگار که در ابتدای این کار اقتصادی، اصلاً تمایلی به رسانهای شدن قراردادش با چینیها نداشت. او بسته خودروی برقی را مانند اشتغال بسیار مهم دانست، زاکانی دیروز کتابچه نداشت اما گویا مناظره ریاستجمهوری را با زمین بازی فوتبال اشتباه گرفته بود، با جمله معروفش که در سطح شهر روی بیلبوردهای انتخاباتی نوشته است، گفت: «با تجربه بیش از دو دهه در مواجهه با گردنکلفت ها و زمین زدن آنها تجربه بسیار خوبی است. من رای بیاورم، ۲۰ سال است که به مفسدان اقتصادی کارت زرد میدهم و با رای شما آنها را از اقتصاد ایران اخراج خواهم کرد. اقتصاد مال شماست، نه مال زالوصفتان که یک شبه صاحب ثروت می شوند».
سعید جلیلی که به نمایندگی از جریان خالصساز نامزد شده است و ۴ کاندیدای دیگر هم به کمکش آمدهاند در مناظره چهارم، بیشتر بر تعامل با بعضی کشورهای همسایه تاکید کرد و با کنایه به جریان مخالفش، دلیل اینکه برخی از مهاجرت دانشمندان ما نگرانند را این دانست که نتوانستیم برای آنها بازار ایجاد کنیم، لذا میتوانیم با فناوریهای نوین برای آنها بازار ایجاد کنیم و از سوی دیگر، قدرت کشور را ارتقا دهیم.
به اعتقاد جلیلی تحریمها نباید رفع شود و باید بماند تا حریمکننده پشیمان شود. او با بیان اینکه رئیسجمهور باید بتواند اجماع ایجاد کند، افزود: «در سالهایی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم شاید بیشترین اختلاف بین قوای سهگانه وجود داشت اما بیشترین پناه هم به این دبیرخانه آمد و می توانست اجماع و همدلی ایجاد کند». او که حالا بیشتر از پزشکیان با پورمحمدی درگیر است، خطاب به پورمحمدی با بیان اینکه از این به بعد هر متهمی باید بیاید و بگوید من بروم در تلویزیون مناظره کنم؟! گفت: پورمحمدی باید جوابگوی فسادهای زمان مسئولیتش باشد. بنده با فساد مبارزه خواهم کرد و میدانم که امثال شما (پورمحمدی) صدایشان درخواهد آمد!
درباره کرسنت هم، به گفته سعید جلیلی اولین نامه را خود آقای روحانی در زمان دولت آقای خاتمی نوشت و گفت که این (کرسنت) مشکل دارد و با حمله پورمحمدی، او را مقصر دانست که آن زمان سازمان بازرسی بوده و چرا پیگیری نکرده است.
اینجا جای بزن در رو و بگو در رو نیست
و اما مصطفی پورمحمدی در برنامهها خوش درخشید. همانطور که در دومناظره آخر حرفش را زد. او که کاملاً مشخص است برای بیان برخی مسائل کمی جلوی خود را میگیرد، سعی داشت تا اظهارات جلیلی و زاکانی را با ادله پاسخ دهد. پورمحمدی خطاب به جلیلی اینطور بیان کرد که آقای جلیلی که حاضر نمیشود درباره کرسنت مناظره کند. او گفت: «اینجا جای بزن در رو و بگو در رو نیست؛ این مسائل جای بحث دارد؛ شما که علامه دهر هستید بگویید کجا عمل کردید که بدانیم عمل شما چیست؟ شما دو تا مذاکره قوی و موفق داشتید؟ با شعار که نمیشود. به خاطر همین است که مردم به ما اعتماد نمیکنند. برخی از کسانی که چشم در چشم از شما رای میخواهند جاده صافکن دشمن برای گرفتار کردن شما هستند». پورمحمدی از دادگاه تقاضا کرد که پرونده را به جایی برساند و افزود: بنده در سازمان بازرسی هر چه اطلاعات درباره کرسنت آمد و پرونده موجود است برای هیچ کس پروندهای را کنار نگذاشتم و نبستم که افراد مشهوری دارد در این پرونده جایگاه بالایی داشتند علت درگیری من با خیلی از افراد مشهور همین است.
او در مناظره آخر هم با طعنهای سنگین به قالیباف و جلیلی تاکید کرد که دوپهلوگویی و ابهامسرایی تا کی؟ بالاخره حزب میخواهید یا نه؟ فراموشی سرنوشت جوانان آری یا نه؟ مهاجرت آری یا نه؟ بیحرمتی به زنان و دختران آری یا نه؟ شکستن حصر و تحریم ایران میخواهید یا نه؟ طبقه متوسط آری یا نه؟سازمانهای مردمنهاد، آری یا نه؟ بازی موش و گربه فیلترینگ آری یا نه؟ شایستهسالاری یا باندبازی؟ مذاکره یا صندلی خالی؟ قرار یا فرار؟
او خطاب به کسانی که مکرراً گفتند تحریمها مردم را آزار نداده است هم اعلام کرد که کف خیابان جای احترام است، نه حرمتشکنی و ادامه داد:مردم شریف ایران سالهای طولانی تحریم و تهدید را، با صبوری و بزرگی تحمل کردید. در این سالها بر شما چه گذشت؛ بر باد رفتن فرصتها و آرزوها؛ شما چیز زیادی نمیخواستید؛ زندگی با کرامت بدون هول وهراسِ فردا.
امیرحسین قاضیزادههاشمی در مناظره چهارم ادعاهای عجیبوغریبی داشت. او برای اینکه دولت روحانی و دهه ۹۰ را در کنار یارانش تخریب کند، حتی تاریخ را هم تحریف کرد. او به نقل قول از وزیر خارجه آمریکا در مدح ابراهیم رئیسی پرداخت. که اصلاً چنین حرفی ثبت نشده است. قاضیزادههاشمی البته سابقه چنین اظهاراتی دارد؛ او چندی پیش هم مدعی شده بود که در روزی که رئیسجمهوری به ایران آمد، حسن روحانی تهران را به مقصد فرانسه ترک کرد؛ که البته با بررسی مشخص شد این ادعا نیز عاری از واقعیت است؛ چراکه بین ترک تهران از سوی رئیسجمهوری چین و سفر روحانی به فرانسه دو روز فاصله بوده است. به گفته قاضیزادههاشمی، کسانی که میخواهند لغو تحریمها را بر گرده مردم سوار کنند، هرگز نمیتوانند تحریم را به طور کامل از بین ببرند، زیرا تحریم بخشی از راهبرد سیاست خارجی آمریکاست. تقابل و توافق در مقابل هم نیستند برای اینکه با دشمن رو رقیب توافق خوب شکلدهی باید دشمن را به عقب برانی که سر میز بتوانی امتیاز بیشتری بگیری اما برخی دوستان طوری معتاد توافق هستند که انگار در عمر خود یک معامله نکردند. به جای اختلافات باید بر روی اشتراکات با دنیا تمرکز کنیم.
در مناظره پنجم، قاضیزادههاشمی دیگر آنقدر از خود مایه گذاشت که پای نجفی شهردار وقت تهران را هم به میان آورد و گفت: «یک روزی با فردی که از حامیان دولت قبل و آقای پزشکیان بود پرسیدم، چرا با دولت رئیسی مخالف هستی گفت: چون سفره را جمع کرد». او افزود: چه کسانی آقای رئیسی رو اذیت میکردن که حضرت آقا فرمودند: «دلم برای رئیسی سوخت!» اصلاً کی بساط دعوا کردن رو تو کشور ما شروع کرد؟ کی وقتی سر کار نبود و سر قدرت نمیرسید مردم رو به کف خیابان دعوت میکرد؟ عزیزمون الان نگران این هستن که من تا آخر میمانم یا نه؟ من هم نگرانم که دکتر پزشکیان اگر رای نیاوردن، حامیان ایشون که خیلی خوشسابقهان توی این ماجرا، دوباره ادعای تقلب کنن و مردم رو دعوت کنن به کف خیابان!