رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : در انتظار معجزه

در انتظار معجزه

▫️”مسعود پزشکیان” در حال انتخاب تیم اقتصادی دولت چهاردهم است و با انتصاب “حمید پورمحمدی” به‌عنوان رئیس سازمان برنامه، قدم اول را برداشت
▫️باید دید وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی چه کسانی خواهند شد و آیا این‌ تیم می‌تواند اقتصاد فلج ایران را شفا دهد یا نه؟

 

با انتصاب حمید پورمحمدی به‌عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه و علی طیب‌نیا به‌عنوان مشاور عالی رئیس‌جمهور، ترکیب تیم اقتصادی دولت درحال روشن شدن است. می‌ماند وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی که همین روزها تعیین‌تکلیف خواهد شد و این پازل تکمیل می‌شود. می‌ماند که باید دید از بین گزینه‌ها مسعود پزشکیان با مشورت طیب‌نیا و عبده‌تبریزی چه کسی را برای وزارت اقتصاد یا بانک مرکزی انتخاب خواهند کرد.
تا اینجا مهم‌ترین انتصاب مسعود پزشکیان، حمید پورمحمدی است که بیشتر یک تکنیسین اقتصادی است و به‌نوعی دولت‌های گذشته را به دولت چهاردهم پیوند می‌دهد. پورمحمدی سال‌های طولانی یا در وزارت اقتصاد، یا در بانک مرکزی یا در سازمان برنامه، نفر دوم و سوم بوده اما در این مدت تجربه زیادی اندوخته است. پورمحمدی مدیری با نگرش باز و تکنوکراتی با انعطاف بالاست که توان همکاری با همه دولت‌ها را دارد. نه اهل قهر و ناز است و نه زیادی انعطاف دارد. بودجه و برنامه را می‌شناسد و این قابلیت را دارد که بزرگان را گرد خود جمع کند. او با جوانان تحصیل‌کرده رابطه خوبی دارد و در سازمان برنامه، زیاد پای برنامه‌های آنها نشسته است. پورمحمدی اهل رابطه و تعامل است؛ زیاد رستوران می‌رود و زمانی که فرصت داشته باشد، در رستوران شاندیز گالریا صبحانه را با دوستانش می‌خورد. رئیس‌ جدید سازمان برنامه و بودجه که بر کرسی بزرگانی همچون مسعود روغنی‌زنجانی و محمدعلی نجفی تکیه زده کیست؟

شاهد از غیب رسید
اواخر دهه ۷۰ جوانی ۳۰ ساله سکان شرکت سرمایه‌گذاری شاهد را در دست گرفت. شرکتی که در سال ۱۳۶۳ با هدف سرمایه‌گذاری برای خانواده شهدا تاسیس شد. آن روزها این شرکت فعالیت قابل‌توجهی نداشت اما جوان ۳۰ ساله شورونشاطی به شرکت داد و سبد سرمایه‌گذاری‌اش را تنوع بخشید تا جایی که به یکی از بزرگ‌ترین سهامداران سیمان و دارو تبدیل شد. گفته می‌شد که این جوان خوش‌فکر برای مهدی کروبی که آن روزها ریاست مجلس را بر عهده داشت، احترام زیادی قائل است؛ شیخ اصلاحات نیز او را قبول داشت و هرجا لازم بود سفارش‌اش را می‌کرد. آن جوان تا سال ۱۳۸۳ مدیریت این شرکت سرمایه‌گذاری را برعهده داشت تا اینکه طهماسب مظاهری از وزارت اقتصاد کنار رفت و سیدصفدر حسینی جای او را گرفت. حسینی که یکی از چهره‌های اصلی مدیران زاگرس‌نشین بود، جوان گمنام را به‌عنوان معاون امور بانکی، بیمه و شرکت‌های دولتی وزارت امور اقتصادی و دارایی منصوب کرد. آن جوان سیدحمید پورمحمدی‌گل‌سفیدی نام داشت که دیروز هم برای ریاست سازمان برنامه و بودجه از مسعود پزشکیان حکم گرفت. پورمحمدی که اکنون ۵۷ سال سن دارد اهل چهارمحال‌وبختیاری است و از سال ۱۳۶۸ که ۲۲ سال داشته فعالیت خود را به عنوان کارشناس حقوقی معاون اداره کل وزارت جهاد سازندگی (سازمان امور عشایر) آغاز کرده است. پورمحمدی در میانه‌های دهه ۸۰ تا سطح معاونت از نردبان ترقی در نظام اداری بالا رفت و در دولت محمود احمدی‌نژاد تا قائم‌مقامی بانک مرکزی پیشروی کرد. اما این نردبان دوبار زیر پایش را خالی کرد. یک بار در دولت اول محمود احمدی‌نژاد، پس از آنکه داود دانش‌جعفری از سمت خود به‌عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی استعفا داد و حسین صمصامی به‌عنوان سرپرست به این وزارتخانه رفت، طرحی تازه در دستور کار قرار گرفت که موقعیت پورمحمدی را در این وزارتخانه متزلزل کرد. صمصامی طرح ادغام همه بانک‌ها را در دستور کار قرار داد که با مخالفت برخی کارشناسان وزارت اقتصاد ازجمله حمید پورمحمدی مواجه شد. صمصامی بعد از ایستادگی پورمحمدی بر نظر خود، وی را از وزارت اقتصاد اخراج کرد. پس از این اتفاق طهماسب مظاهری، رئیس‌کل وقت بانک مرکزی او را به‌عنوان مشاور عالی خود منصوب کرد. بعد از معرفی نشدن صمصامی به مجلس برای کسب سمت وزیر اقتصاد، پورمحمدی با دعوت و دستور رئیس‌جمهور و حکم وزیر جدید اقتصاد، یعنی شمس‌الدین حسینی دوباره به وزارت اقتصاد برگشت.
حمید پورمحمدی البته در سال ۱۳۹۰، درحالی که قائم‌مقام بانک مرکزی بود، پس از کشف سوءاستفاده مالی موسوم به فساد سه هزار میلیارد تومانی از سوی قوه قضائیه دستگیر شد و مدتی را در بازداشت گذراند. وی بنا بر اعلام رسانه‌های آن زمان با قرار وثیقه آزاد شد. (خبرآنلاین)
درست در همان روزهای داغ سال ۱۳۹۰، وقتی محمود بهمنی بر صندلی ریاست‌کلی بانک مرکزی تکیه زده بود، در همایش پولی و بانکی از سوی خبرنگاران با سوالی درخصوص دستگیری قائم‌مقامش مواجه شد و ترجیح داد سوال را با گلایه‌ای آشکار پاسخ دهد و فشارهای تحریمی بر بانک مرکزی را مورد استناد قرار دهد. وی در پاسخ به خبرنگاران از دستگیری پورمحمدی سخت اظهار تاثر و ناراحتی کرده بود و گفته بود: «هجمه‌های وارده به بانک مرکزی بی‌انصافی است، بانک مرکزی نگران تحریم نیست، بلکه نگران هجمه‌های داخلی است و این بانک را تحت فشار قرار دهند کل نظام با مشکل مواجه می‌شود».
وی با بیان اینکه فردی سیاسی نیستم، ولی باید برخوردها با بانک مرکزی اصولی‌تر باشد و به دشمنان دستاویزی ندهیم، از رسانه‌ها در برخورد با اخلال در شبکه بانکی انتقاد کرد و گفت: ایران هم‌اکنون با محدودیت‌های بین‌المللی مواجه است و باید این امر را مدنظر قرارداد.(اکو ایران)
به گزارش مهر، در اوایل آبان ۱۳۹۰ در جریان یک پرونده قضائی که به اختلاس ۳ هزار میلیاردی معروف شد، حمید پورمحمدی برای مدتی بازداشت اما در ۲۸ آذر همان سال با وثیقه ۵ میلیارد ریالی آزاد شد. پرونده فساد مالی ۳ هزار میلیارد تومانی مربوط به اتهامات فردی به نام «مه‌آفرید امیرخسروی» صاحب مجموعه «گروه امیرمنصور آریا» بود که براساس گزارش‌ها، توانسته بود مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان یا ۲۸۰۰ میلیارد تومان را از طریق گشایش اعتبار اسنادی در شبکه‌های بانکی ایران به سرقت ببرد.
نام آقای پورمحمدی درخصوص پرونده اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی نخستین بار شهریورماه سال ۱۳۹۰ بر سر زبان‌ها افتاد که از سوی احمد توکلی به «دروغگویی» در زمینه مدرک تحصیلی خود و ضعف در نظارت بر بانک‌ها متهم شده بود.
توکلی در سخنانش پای رئیس‌جمهور وقت را نیز وسط کشید و گفت:«وقتی افراد ناشایست و نالایق با پشتیبانی دفتر رئیس‌جمهوری سمت می‌‌گیرند، نتیجه‌اش همین می‌شود؛ ما می‌گوییم که وقتی افراد نالایق سر کار هستند و افراد مساله‌داری که از دفتر رئیس‌جمهوری حمایت می‌شوند و شخص مشایی از آنها حمایت کرده و شخص احمدی‌نژاد با این کارها موافقت می‌کند، اینها به طور طبیعی سیستم را مستعد فساد می‌کنند».
بازداشت حمید پورمحمدی اعتراض محمود احمدی‌نژاد را برانگیخت تا جایی که با صراحت از دستگیری وی انتقاد کرد و گفت: «چرا انتقام از ملت می‌گیرید. آنها که رشوه داده و تخلف کرده‌اند و پشتیبانی نفوذی داشتند را دستگیر و محاکمه کنید، چرا قائم‌مقام بانک مرکزی را دستگیر کردید؟»
سایت انتخاب در خرداد ۹۳ با انتشار مطلبی از استمرار حضورحمید پورمحمدی در معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری به انتقاد پرداخت، اما با بررسی مستندات، متوجه اشتباه خود شده و پس از حذف خبر از صفحه نخست سایت از حمید پورمحمدی رسماً عذرخواهی کرد. در متن این خبر آمده بود: براساس گزارش دستگاه‌های نظارتی و امنیتی کشور و دیگر مراکز مهم مرتبط، سیدحمید پورمحمدی در ماجرای فساد بانکی ۳ هزار میلیاردی بی‌گناه بوده و حتی در بخش‌هایی از گزارش‌ها به نقش ایشان در مقابله با جریان اختلاس‌گر اشاره شده است.

پورمحمدی و دولت روحانی
نام سیدحمید پورمحمدی در سال ۱۴۰۰، وقتی عبدالناصر همتی، با هدف حضور در رقابت‌های سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، از سمت خود به‌عنوان رئیس‌کل بانک مرکزی استعفا داد سر زبان‌ها افتاد. حسن روحانی در نظر داشت پورمحمدی را به ریاست بانک ‌مرکزی منصوب کند و زمزمه‌هایی به گوش رسید اما در نهایت چنین اتفاقی رخ نداد. او خود در گفت‌وگویی تاکید کرده بود که پیشنهاد برای حضور وی در جایگاه رئیس‌کلی بانک مرکزی مطرح شده است اما شخصاً این پیشنهاد را نپذیرفته است.
پورمحمدی چنان که شرح دادیم، مدیری چشم‌‌وگوش بسته نیست؛ او گاهی مخالفت می‌کند و پای حرف خود می‌ایستد و حتی زندان می‌رود. پورمحمدی مدیری با سیاست است و آنقدر سعه‌صدر و تجربه دارد که مشکلات را خودش حل کند. او در جایگاه معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه ازجمله منتقدان تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی بود و در نوزدهم دی‌ماه، یعنی چند ماه قبل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و همچنین اجرای برنامه موسوم به جراحی اقتصادی اعلام کرده بود: «با ادامه سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی دولت برای تامین ارز کالاهای اساسی اقدام به خرید از سامانه نیما می‌کند و این کار منجر به چاپ پول و تحمیل تورم به مردم می‌شود». مسعود پزشکیان در حکم انتصاب رئیس سازمان برنامه و بودجه، پورمحمدی را موظف به تحقق اهداف سند چشم‌انداز، سیاست های کلی مصوب مقام معظم رهبری و قانون برنامه توسعه کرده است.
اکنون حمید پورمحمدی ریاست سازمان برنامه و بودجه را برعهده گرفته و چالش‌های بزرگی پیش‌رو دارد. او باید کسری بودجه را کاهش دهد و به اقتصاد رها شده، افسار بزند.

sazandegi

پست های مرتبط

ذخایر خالی سوخت نیروگاه‌ها

جوابیه شرکت توانیر به روزنامه سازندگی پس از انتشار خبری با عنوان…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

پاسخ بیروت به واشنگتن

اصلاحات لبنان برای آتش‌بس چیست؟ رسانه‌های لبنانی به نقل از یک دیپلمات…

۲۷ آبان ۱۴۰۳

نجات‌ بانک‌ها از ورشکستگی

“سازندگی” به بررسی سخنان “عبدالناصر همتی”، وزیر اقتصاد پرداخته است که درباره…

۲۶ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید