چرا ایران غیرهستهای تحریم شد؟
بهقلم؛ روحالله اسلامی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد 
سیاست عرصه امکانهاست، نه میدان آرزوها. هر کشوری که در جهان امروز میخواهد دوام آورد باید قواعد بازی قدرت را بشناسد و در همان چارچوب بیشترین منافع را برای خود به دست آورد. تجربه ایران در پرونده هستهای نشان میدهد حتی زمانی که کشوری به سمت خلع سلاح و محدودیتهای داوطلبانه میرود، اگر به آداب سیاست مسلط نباشد، باز هم هزینههای سنگینی خواهد پرداخت. پرسش اصلی این است: چرا ایرانِ غیرهستهای همچنان تحریم میشود؟
پاسخ را باید در نسبت قدرت و سیاست جستوجو کرد. در جهان امروز، داشتن یا نداشتن سلاح هستهای تنها بخشی از معادله است. آنچه تعیینکننده است، توانایی یک کشور در ایجاد ابهام، انعطاف و پیچیدگی در کنشهای سیاسی است. کشوری که همه برگهایش را رو میکند و با زبان ساده و اخلاقی سخن میگوید، در چشم قدرتهای بزرگ به بازیگری قابل پیشبینی تبدیل میشود؛ چنین بازیگری را میتوان مهار کرد، محدود کرد و حتی بدون هزینه تحریم نمود. ایران در دورههایی با جشن و هیاهوی هستهای به میدان آمد و در دورههایی دیگر با گزارههای شفافِ انسانی و اخلاقی اعلام کرد که به دنبال سلاح نیست. این هر دو رویکرد، هرچند از منظر اخلاقی و شرعی و شرافت انسانی قابل احترام اما از نگاه سیاست بینالملل به یک اندازه برای منافع ملی، قابلیت ایجاد بحران دارد. نمایش قدرت هستهای، ترس و اجماع جهانی علیه کشور را برمیانگیزد؛ اعلام صریح صلحطلبی نیز امکان فشار و تحریم را آسان میکند. سیاستورزی موفق، نه در جشن گرفتن و نه در سوگند خوردن است بلکه در ایجاد ابهام و چندلایگی است.
قدرتهای هستهای جهان دقیقا به همین دلیل هستهای باقی ماندهاند. آنان کمتر شعار میدهند، کمتر جشن میگیرند و بیشتر در سکوت، ظرفیتهای پنهان خود را حفظ میکنند. سیاست حرفهای اینگونه است که امنیت از «نمایش» نمیآید بلکه از توان واقعی و ابهامآفرینی برمیخیزد. وقتی طرف مقابل نداند که همه گزینهها روی میز شما چیست، ناچار است با احتیاط رفتار کند. راه برونرفت ایران از دور باطل تحریم نیز نه بازگشت به شعارهای اخلاقی محض است و نه مسابقه پر سر و صدا در قدرتنمایی. ایران باید از سیاست به معنای دقیق کلمه بهره بگیرد:
♦ انگشتنما نباشیم؛ دستاوردهای راهبردی نیاز به جشن خیابانی ندارند.
♦ جنجال نکنیم؛ سکوت و کار پنهان گاه بیش از هزار سخن اثر دارد.
♦ بیش از نمایش، اقدام کنیم؛ عمل واقعی امنیت میآورد نه بیانیههای پرطمطراق.
♦ پیچیده و منعطف رفتار کنیم؛ در مذاکرهها چندین سناریو داشته باشیم و هیچگاه به یک راه وابسته نشویم.
♦ غیرقابل پیشبینی باشیم؛ این همان سلاح نامریی است که حتی قدرتهای بزرگ را محتاط میکند.
سیاست هنری است که اخلاق را کنار نمیزند اما آن را با آداب قدرت همراه میکند. راستی و سادگی اگر به جار و جنجال بدل شود، نتیجهای جز شکست ندارد. تجربه کشورهای موفق در عرصه بینالملل نشان میدهد که بقا و پیشرفت محصول سیاست علمی، برنامهریزی دقیق و مدیریت ابهام است.
ایران برای رهایی از تحریم و بازیابی جایگاه خود باید از این منطق بیاموزد. نه تنها در پرونده هستهای بلکه در همه حوزهها از اقتصاد تا دیپلماسی منطقهای به سیاست به عنوان یک مهارت حرفهای نگاه کند. آینده کشور نه در تکرار شعارهای اخلاقی که در تمرین آداب سیاست رقم خواهد خورد؛ آدابی که به ما میآموزد، چگونه در جهانی پر از مکر و رقابت، درون قدرتمند و برون ساده اما حسابگر و علمی داشته باشیم.

