“باراک اوباما”، رئیسجمهور پیشین آمریکا، مردم این کشور را به مخالفت با “ترامپ” فراخواند و از آنها خواست به سیاستهای او اعتراض کنند. برنامههای رئیسجمهور آمریکا روزبهروز مخالفان بیشتری مییابد و چالشهای بیشتری پدید میآورد

انتخابات فرمانداری دو ایالت ویرجینیا و نیوجرسی که قرار است در تاریخ ۴ نوامبر (۱۳ آبان) برگزار شود، بهانهای شد تا باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده آمریکا در آستانه برگزاری این انتخابات از رأیدهندگان دموکرات بخواهد تا در برابر اقدامات بیقانونی و بیتوجهیهای دولت دونالد ترامپ ایستادگی کنند. اوباما این سخنان را در جریان گردهمایی انتخاباتی برای حمایت از ابیگل اسپانبرگر و میکی شریل، نامزدهای انتخابات فرمانداری ویرجینیا و نیوجرسی مطرح کرد و به شدت عملکرد دولت ترامپ را زیر سؤال برد. رئیسجمهور سابق آمریکا با لحنی طعنهآمیز گفت: «در آمریکا هر روز هالووین است؛ پر از ترفند، اما بدون هیچ شیرینی»! او افزود که کشور و سیاستهای کنونی آمریکا در تاریکی فرو رفته و دشوار است بدانیم از کجا باید شروع کرد زیرا هر روز کاخ سفید تحت این دولت شاهد مجموعهای از اقدامات بیقانون، بیملاحظه، پرشور و گاه دیوانهوار است. اوباما در ادامه به سیاستهای آشفته تعرفهای دولت ترامپ و استقرار نیروهای گارد ملی در شهرهای مختلف اشاره کرد و عملکرد جمهوریخواهان کنگره را نیز مورد انتقاد شدید قرار داد. به گفته او این نمایندگان حتی زمانی که ترامپ از مسیر درست خارج میشود، قادر به کنترل او نیستند. رئیسجمهور پیشین از واکنش سریع رهبران کسبوکار، شرکتهای حقوقی و دانشگاهها برای آرام کردن ترامپ شگفتزده شد و اظهار کرد که بسیاری از این نهادها در برابر فشارها به سرعت کوتاه آمدند و عملاً به زانو درآمدند. اوباما با لحنی طنزآلود، توجه ترامپ به موضوعات جزیی و کماهمیت مانند سنگفرش کردن باغ رز کاخ سفید و ساخت اتاق رقص به هزینه ۳۰۰ میلیون دلار را مورد تمسخر قرار داد، در حالی که بیش از یک ماه از تعطیلی دولت میگذرد و مسائل کلان کشور بدون پاسخ باقی مانده است.
وی همچنین در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت که بیش از ۴۷ میلیون آمریکایی، از جمله یکپنجم کودکان، دسترسی قابل اعتماد و مقرون بهصرفه به غذای مغذی ندارند و با افزایش شدید هزینههای زندگی، خانوادههای بیشتری برای تأمین غذا به کوپنهای غذایی وابسته شدهاند.
برنامه کمک تغذیه مک (SNAP) که پیشتر بهعنوان «کوپن غذایی» شناخته میشد، یکی از مهمترین برنامههای رفاهی فدرال آمریکاست و به خانوادههای کمدرآمد در تأمین نیازهای غذایی کمک میکند. این برنامه از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و طی سالها گسترش یافت تا میلیونها آمریکایی را تحت پوشش قرار دهد. در دوران ریاستجمهوری ترامپ، پیشنهاداتی برای محدود کردن دسترسی به این برنامه مطرح شد که با مخالفت شدید دموکراتها و فعالان اجتماعی مواجه شد. اوباما پیشتر بارها سیاستهای رفاهی دولت ترامپ را مورد انتقاد قرار داده و خواستار حفظ و تقویت حمایتهای اجتماعی شده بود. رئیسجمهور دو دورهای آمریکا همچنان محبوبیت بالایی در میان دموکراتها دارد و اظهارات او علیه ترامپ میتواند، تأثیر قابل توجهی بر دیدگاه عمومی داشته باشد. شبکه خبری سیانان در تحلیلی نوشت که اوباما زمانی مطمئن بود، آمریکا از دوران ترامپ جان سالم به در خواهد برد اما اکنون این اطمینان کمتر شده است. او همچنان قادر است جمعیتهای هزاران نفری را جذب کند و با رهبران محلی، مانند گاوین نیوسام، درباره بازطراحی حوزههای انتخاباتی در کالیفرنیا گفتوگو کند اما دوستان نزدیک او میگویند پس از ۸ سال دوری از کاخ سفید، نوعی تاریکی و اضطراب بر پیامهای امید و تغییر او سایه افکنده است. پس از دوران ریاستجمهوری بایدن، اوباما عمدتاً حضور عمومی خود را کاهش داد اما همچنان بزرگترین جمعکننده کمکهای مالی حزب دموکرات باقی مانده است. اکنون او و دستیارانش در حال بازنگری در راهبرد دیرینه خود هستند تا اطمینان حاصل کنند، نسل بعدی دموکراتها فرصتی برای ظهور داشته باشد. با این حال اقدامات ترامپ از زمان بازگشتش به کاخ سفید، از جمله تلاش برای جلوگیری از دستیابی دموکراتها به قدرت، تهدید به پیگرد قضایی و تعطیلی نهادهای لیبرال، نگرانی اوباما را افزایش داده است. او بیم دارد که نسل آینده دموکراتها شاید هیچ فرصتی برای مطرح شدن نیابد. در همین حال سیانان نیز در تحلیلی نوشت: آمریکا دیگر آن کشور متحد «بدون ایالتهای قرمز و آبی» نیست که اوباما ۲۱ سال پیش در گردهمایی ملی دموکراتها درباره آن سخن گفته بود. همچنین جامعه فرانژادیای که برخی امیدوار بودند با انتخاب نخستین رئیسجمهور سیاهپوست محقق شود، هرگز به واقعیت تبدیل نشد. یکی از دوستان نزدیک اوباما گفت: «او نمیخواهد رهبر حزب باشد. زمانی او رهبر دنیای آزاد بود اما گاهی احساس میکند باید حرفش را بزند. هیچکس انتظار چنین وضعیتی را نداشت؛ وضعیتی که تا این حد بد و زشت است و هر روز قانون اساسی زیر سؤال میرود». روزنامه واشنگتنپست نیز با اشاره به کاهش محبوبیت رئیسجمهوری آمریکا در برخی نظرسنجیها نوشت: دونالد ترامپ از حضور میدانی در برخی ایالتهای برگزار کننده انتخابات فرمانداریها که گروهی از جمهوریخواهان آن را به زیان حزب میدانند، خودداری کرده است. واشنگتنپست افزود: انتخابات سهشنبه که به صورت عمده در ایالتهای متمایل به دموکراتها برگزار میشود، تصویری روشن از دیدگاه رأیدهندگان نسبت به دوره دوم ترامپ ارائه میکند. دموکراتها در ایالتهای کلیدی سال ۲۰۲۵ ترامپ را محور پیامهای انتخاباتی خود قرار دادهاند به این امید که خشم و ناامیدی از دوره دوم او، شانس آنها را در ماه نوامبر (آبان) و پس از آن افزایش دهد. بهعنوان مثال در ایالت ویرجینیا که شاهد اخراج گسترده کارمندان فدرال در دوره دوم ترامپ است، حمایتها از دموکراتها بالاست و ۶۹ درصد از تبلیغات آنها به دموکراتها اشاره دارند. از همین رو برخی جمهوریخواهان، خواستار مشارکت بیشتر ترامپ برای تقویت پایگاه مردمی هستند و از آنچه رویکرد مداخله نکردن رئیسجمهوری میدانند ابراز ناامیدی کردهاند. واشنگتنپست اضافه کرد: ترامپ در حال حاضر به دنبال بیاعتبار کردن نتایج رأیگیری بر اساس آرای عمومی است. او هفته گذشته در رسانههای اجتماعی، ادعای دروغین خود مبنی بر دزدیده شدن انتخابات ۲۰۲۰ را تکرار کرد و بدون ارائه مدرک اظهار کرد که رأیگیری پیشرو در کالیفرنیا نیز جعلی خواهد بود.
زمینههای تقابل
ریشههای تقابل میان ترامپ و اوباما عمیق و پیچیده است و فراتر از مخالفتهای معمول حزبی قرار دارد. هویت سیاسی ترامپ از همان آغاز با تبلیغ نظریه «Birther» علیه اوباما شکل گرفت و اساساً بر مخالفت با او بنا شد. تخریب میراث اوباما به یکی از اصول اصلی دوران ریاستجمهوری و فعالیتهای سیاسی بعدی ترامپ تبدیل شد. ادعاهای اولیه «Birther» که مشروعیت و شهروندی اوباما را زیر سؤال میبرد صرفاً حواسپرتی نبود بلکه اقدامی سیاسی با بار نژادی بود که ترامپ را در مرکز توجه ملی قرار داد و با خشم بخشی از جامعه همسو شد. این زمینه راه را برای ریاستجمهوریای هموار کرد که هدفش معکوس کردن دستاوردهای اوباما، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی بود. در سیاست داخلی، مهمترین هدف ترامپ «قانون مراقبت مقرونبهصرفه» یا همان اوباماکر بود که بزرگترین دستاورد اوباما محسوب میشود. تلاشهای کنگره برای لغو این قانون موفقیتآمیز نبود اما دولت ترامپ با اقدامات اجرایی و تغییرات اداری از کاهش برنامههای جذب بیمهشدگان گرفته تا کاهش یارانهها و تبلیغ بیمههای محدود، تلاش کرد آن را تضعیف کند. این اقدامات باعث ناپایداری بازار بیمه و افزایش تعداد افراد بدون بیمه شد. همچنین دولت ترامپ بسیاری از مقررات زیستمحیطی اوباما را لغو کرد؛ از خروج از توافق پاریس گرفته تا کاهش استانداردهای انتشار خودروها که تلاشهای چندین ساله آمریکا برای مقابله با تغییرات اقلیمی را بیاثر کرد. در سیاست خارجی نیز ترامپ عمدتاً کارهای اوباما را معکوس کرد. خروج از توافق تجاری ترنسپسیفیک، ترک توافق هستهای ایران، اعمال محدودیتهای سفر و تجارت با کوبا نمونههایی از اقدامات اوست که بیشتر ریشه در خصومت شخصی با اوباما داشت تا بازنگری استراتژیک. این اقدامات باعث دور شدن متحدان اروپایی و افزایش تنشها با ایران شد. این تقابل تنها به سیاستها محدود نمیشود؛ سبک و لحن ریاستجمهوری نیز تفاوت اساسی دارد. اوباما محتاط، فکری و متکی بر دیپلماسی چندجانبه و اتحادهای سنتی بود، در حالی که ترامپ سبک تکانشی، ملیگرایانه و مقابلهای «اول آمریکا» را در پیش گرفت و با زبان تحریکآمیز و شبکههای اجتماعی، مستقیم به رقبا و حتی اوباما حمله میکرد. این خصومت شخصی نه تنها اهداف سیاستی داشت بلکه وجهه سیاسی ترامپ را نیز تقویت و او را بهعنوان فردی ضد نظام معرفی کرد؛ کسی که میخواست سیاستهای جهانیگرایی و «درستکاری سیاسی» که هوادارانش از آن نارضایتی داشتند را کنار بزند. آنچه از تلاشهای دونالد ترامپ برای تخریب میراث سیاسی باراک اوباما برمیآید بیش از آنکه مبتنی بر ارائه یک چشمانداز نوین و منسجم در عرصه سیاستگذاری باشد، جلوهای از یک نیاز عمیق و نمایشی برای نفی و انکار دستاوردهای رئیسجمهور پیشین ایالات متحده است. این رویکرد نهتنها بهعنوان یک استراتژی سیاسی بلکه بهمثابه یک کنش نمادین در جهت بازتعریف هویت سیاسی ترامپ عمل کرد؛ هویتی که بر پایه تقابل با نخبگان سنتی و ساختارهای تثبیتشده، شکل گرفت. این تقابل لحظهای تاریخی در دوران ریاستجمهوری ترامپ رقم زد و به یکی از ارکان اصلی محبوبیت او در میان هوادارانش بدل شد. طرفداران ترامپ او را نه صرفاً بهعنوان یک سیاستمدار بلکه بهعنوان نماد شورش علیه نظم موجود و فردی مینگرند که بیپروا و بیملاحظه حاضر است، میراث سیاسی پیشینیان را زیر سؤال ببرد، ساختارهای پیشین را متزلزل و با اقدامات جنجالی بر سیاستهای گذشته غلبه کند. این ویژگی، بهویژه در فضای قطبیشده سیاسی آمریکا، به عاملی تعیینکننده در جذب و حفظ پایگاه اجتماعی او تبدیل شد.

