درباره “مارتین مکدونا”
مارتین مکدونا، نمایشنامهنویس و فیلمساز بریتانیایی-ایرلندی پس از موفقترین فیلم دوران حرفهای خود، «بنشیهای اینیشرین» که با بازی کالین فارل و برندن گلیسون توانست موفقیتهای چشمگیری کسب کند، در نظر دارد در فیلم بعدی خود نیز با چهرههای آشنایی به سینما بازگردد.
مکدونا در مصاحبهای گفت: «کریستوفر واکن و سم راکول دو بازیگری هستند که واقعاً میخواهم با آنها کار کنم». او تاکید کرد، فیلم بعدی او همان فیلمی است که پیش از «بنشیهای اینیشرین» قصد ساخت آن را داشته و گفت: «فکر میکنم که فیلم بعدی هم ممکن است در یک جزیره باشد؛ نه مثل «بنشیهای اینیشرین» در ایرلند اما دوباره جزیره به عنوان یک شخصیت در داستان حضور خواهد داشت».
درحالی که پیش از این از اسکار ایزاک نیز به عنوان یکی از بازیگران پروژه جدید مکدونا نام برده شده بود اما این فیلمساز ٥٤ ساله این بار به آیزاک اشارهای نکرد و پرسشهایی مبنی بر همکاری با ستاره سریال «صحنههایی از یک ازدواج» و «تلماسه» بدون پاسخ باقی مانده است.
راکول پیش از این در دو فیلم «هفت روانی» و «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» و واکن نیز در «هفت روانی» با مکدونا که فیلم تحسین شده «در بروژ» را در کارنامه خود دارد، همکاری داشتهاند.
تا به امروز غیر از این اطلاعات هیچ جزئیاتی از داستان این فیلم فاش نشده و نام اثر نیز تاکنون مشخص نیست.
«بنشیهای اینیشرین» که نخستین بار در جشنواره ونیز ٢٠٢٢ نمایش داده شد پس از اکران گسترده مورد تحسین منتقدان قرار گرفت همچنین در هشتادمین جوایز گلدنگلوب نامزد دریافت ۸ جایزه شد و نهایتاً در رشتههای بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد (فارل) و بهترین فیلمنامه برنده شد. این اثر در جوایز اسکار نیز در ۹ رشته ازجمله بهترین فیلم کاندیدای دریافت جایزه بود.
بنشیهای اینیشرین امتیاز عالی ۹۷ درصد را از سایت راتن تومیتوز همچنین امتیاز بسیار خوب ۸۷ درصد را از سایت متاکریتیک دریافت کرده است. البته آن طور که از امتیازهای فیلم در این دو سایت مشخص است، فیلم مکدونا نزد منتقدان با اقبال بیشتری همراه شده است. این فیلم همچنین در نمایشهای جشنوارهای خود با ستایشهای زیادی روبهرو شده است که ازجمله میتوان به جام ولپی، بهترین بازیگر مرد برای فارل و اوسلای طلایی بهترین فیلمنامه برای مکدونا در جشنواره ونیز اشاره کرد.
مارتین مکدونا، نویسنده و کارگردان ستایششدهای است که به خاطر ساخت فیلمهایی مانند در «بروژ»، «هفت روانی»، «سه بیلبورد خارج از ابینگ»، «میزوری» و فیلم کوتاه «برنده اسکار ششلول» شناخته میشود. «بنشیهای اینیشرین» اولین فیلم این کارگردان ایرلندی در ۵ سال گذشته است. همچنین اولین فیلم او محسوب میشود که داستانش در ایرلند اتفاق میافتد. مکدونا علاوه بر نویسندگی و کارگردانی در کنار گراهام برودبنت و پیتر چرنین به عنوان تهیهکننده در تولید این فیلم مشارکت داشته است. این فیلم یک کمدی سیاه دورهای است که داستان آن در میانه جنگ داخلی ایرلند در سال ۱۹۲۳ اتفاق میافتد. این محیط به عنوان پسزمینهای از ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی سراسر کشور همراستا با داستان پادریک و کولم و تحولات رابطه آنها عمل میکند.
مکدونا درباره بنشیهای اینیشرین گفت: «جنگ داخلی زمینه فیلم است و من با آن آشنا هستم. ۱۰۰ سال از آن برهه میگذرد؛ یک قرن طول کشید تا بتوانیم به آن بپردازیم. اتفاقی که بسیار ناراحتکننده و تفرقهبرانگیز بوده است. ما در مدرسه درباره آن چیزی یاد نگرفتیم. بنابراین اکنون ما سرانجام بهعنوان یک ملت با آن روبهرو هستیم. مردم الان میتوانند حقیقت را در هر دو طرف این رابطه ببینند و بفهمند چه تراژدی وحشتناکی در هر دو طرف رخ داد».
مکدونا با اشاره به مضمون فیلمش که درباره جدایی دو دوست است، گفت: «فکر میکنم واقعاً میخواستم درد یک جدایی ساده را کشف کنم، جداییای که از طرفی یک جدایی رمانتیک نباشد. ایده سادهترین شکل یک رابطه که به پایان رسیده همان چیزی بود که من واقعاً میخواستم به آن بپردازم. رابطه دوستی یک آدم با یک آدم دیگر به هم میخورد. به همین سادگی. برای من از یک موضوع خیلی ساده برآمده بود که حالا باید صادقانه و با اندوه بررسی میشد. این همان داستانی بود که میخواستم روایت کنم اما پس از آن، کنار هم قرار دادن کالین و برندن مهمترین مساله در ذهنم بود. معلوم است که نقش برای آنها نوشته شده بود. ما از فیلم «در بروژ» میخواستیم این پروژه را کار کنیم و من خیلی تنبل بودم که ۱۴ سال طول کشید».
او درباره لوکشین فیلمبرداریاش توضیح داده بود: «من به تفاوت بین ما و گردشگرانی که صبح با کشتی میآمدند و بعدازظهر میرفتند، علاقهمند بودم. ما ساعتها منتظر تماشای آنها میماندیم و مدت زیادی در آنجا بودیم. ما با پوست و گوشت خود بخشی از جزیزه را به شکلی غیرتوریستی لمس کردیم. شما نمیتوانید در آن چشمانداز باشید و قدرت جامعه آنجا و قدرت اقیانوس را احساس نکنید».