دیروز بیانیه علی لاریجانی پس از ردصلاحیتش از سوی شورای نگهبان منتشر شد. بیانیهای آرام؛ که بهجز اعتراض به شورای نگهبان اعتراض دیگری ندارد. اسحاق جهانگیری نیز پس از ردصلاحیتش توسط شورای نگهبان به یک توئیت اکتفا کرد. او در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اینطور نوشت: «قرار ما هیچگاه از تلاش و امید برای ایران خسته نشویم. ضمن مطالبه انتشار دلایل ردصلاحیت خود همچنان از هیچ تلاشی برای بهبود زندگی مردم و پیشرفت ایران عزیز دریغ نخواهم کرد. قرار من با شما پابرجاست».
علی لاریجانی هم که برای دومین بار است توسط شورای نگهبان ردصلاحیت میشود خطاب به مردم ایران نوشت: «ملت بزرگوار ایران، خدای را سپاس میگویم که هم سخنی افزونتر با شما مردم شریف و صمیمی را برای اینجانب فراهم کرد. این موهبت الهی را قدر مینهم و انشاالله بر استمرار آن کوشا خواهم بود». او دلیل کاندیداشدنش در چهاردهمین دوره ریاستجمهوری چنین بیان کرد که آنچه باعث شد به عرصه انتخابات بیایم شرایط خطیر به ویژه در قلمرو شرایط سخت اقتصادی بود و موقعیت حساس بینالمللی به خصوص فشار تحریمهای ظالمانه بر معیشت مردم عزیز بود و امیدوار بودم که با یاری شما بتوانیم، موانع را مرتفع و مسیر توسعه ملی ایران را فراهم کنیم. در بخش پایانی این بیانیه، علیلاریجانی از سازوکار غیرشفاف شورای نگهبان انتقاد کرد و گفت: «اما شورای محترم نگهبان به رغم نظرات مثبت نهادهای مسئول و حکم قوه قضائیه در رد برخی دعاوی گذشته آن شورا، با سازوکاری غیرشفاف مانع در مسیر چنین همراهیای به وجود آورد. البته به فضل الهی حرکت ما در مسیر خدمتگزاری به مردم و حل مشکلات ملت متوقف نخواهد شد. لازم میدانم در این مجال از آیات عظام و اساتید و نخبگان و همه عزیزان از اقشار ملت عزیز که به اشکال گوناگون در این ایام اظهار محبت و بذل راهنمایی و همکاری کردهاند، تشکر کنم و از صمیم قلب برای آنان از خداوند متعال آرزوی توفیق نمایم».
اسحاق جهانگیری و علی لاریجانی در کمال تعجب توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند. آنها گزینههای مورد تاییدتری برای جامعه بودند. لاریجانی از طیف اصولگرایان معتدل و جهانگیری از جریان اصلاحطلب. اگر لاریجانی پا به عرصه رقابت میگذاشت بسیاری از اصولگرایان معتدلی که تندروها و خالصسازانی که امیدی دیگر بین مردم باقی نگذاشتند کمی خیالشان راحتتر میشد. تکلیف اسحاق جهانگیری هم که معلوم بود. اصلاحات پیشه راهش است و تمام اصلاحطلبان و اعتدالیون از بودن او استقبال میکردند. حتی مردم هم میتوانستند مانند سال ۹۲ طعم امیدی دوباره را در شرایط بحرانی امروز ایران بچشند. مجموعاً میتوان گفت که لاریجانی و جهانگیری از دو پایگاه سیاسی متفاوت هستند. یکی اصلاحطلب و دیگری اصولگرای میانهرو اما یک نکته مشترک دارند. آن هم اینکه به همان اندازه که لاریجانی میتواند با سلایق مختلف کار کند، جهانگیری هم ثابت کرد چنین توانایی بالایی را دارد و هرگز زمام امور کشور را به دست تندروها نخواهد داد. به هر حال موقتاً این دو نفر از رقابتهای سیاسی کنار گذاشته شدند.
نگران از ادامه راه روحانی
شاید با ردصلاحیت این دو نفر، تندروها خیال کنند که دیگر برای همیشه به حیات سیاسی آنها پایان دادهاند. اما این گمانی باطل است. زیرا پیشینه سیاسی و کاری لاریجانی و جهانگیری پربارتر از این خیالبافیهاست. ایران به حضور آنها احتیاج داشته و دارد و شاید اگر این چهرهها تا امروز و با تمام بیمهریها همچنان درصدد تزریق امید بین مردم هستند اکنون ویرانهای از ایران را تجربه میکردیم. گویا روز گذشته توئیت علی مطهری در ایکس در رابطه با ردصلاحیت علی لاریجانی بیانگر همین موضوع باشد. او نوشت: «بنا بود شورای نگهبان ظلمی که در حق آقای لاریجانی در انتخابات گذشته کرده بود را به توصیه رهبر انقلاب جبران کند. به راستی با ردصلاحیت مجدد ایشان خوب جبران کرد! شنیدم گفتهاند چون ممکن است راه روحانی را ادامه دهد، رد شده است. آیا تشخیص این مطلب به عهده مردم است یا شورای نگهبان؟»
لاریجانی سیاستمدار کم حاشیهای است. چندان علاقهای به جنجال ندارد و میتوان به او لقب سیاستمدار پنهان را داد. سابقه مشاور رهبری و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، ریاست سازمان صداوسیما، دبیری شورای عالی امنیت ملی و ریاست مجلس در سه دوره را در کارنامه خود دارد. او زمانی که ریاست مجلس را بر عهده داشت، یعنی در پارلمان دهم، برجام را تصویب کرد. هرچند هجمههای زیادی را علیه خودش ساخت اما به هر حال لاریجانی تلاش زیادی برای حل یکی از سختترین پروندههای ایران در عرصه بینالملل داشت. دبیری او بر شورای عالی امنیت ملی در دورانی از تاریخ ایران که مذاکرات هستهای در جریان بود، میتواند به او در گذر از چالشهای هستهای کشور کمک کند. لاریجانی نشان داده بود که میتواند سمت درست سیاست و مدیریت بایستد.
شاید همین نگاه اوست که باعث میشود، علی مطهری آشکارا از این موضوع سخن بگوید که دلیل ردصلاحیت لاریجانی، ادامه ندادن راه حسن روحانی(پرونده هستهای) است. تغییر لاریجانی را اینطور میتوان تحلیل کرد که او در دولت پنجم به عنوان عضو جمعیت مؤتلفه اسلامی حضور داشت. پیام محسنی، پژوهشگر اندیشکده بلفر، لاریجانی را در کنار سیدمحمود هاشمیشاهرودی و محمدرضا مهدویکنی از چهرههای شاخص جناح راست مذهبی برشمرده است. او یکی از رهبران ائتلاف فراگیر اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم و نیز جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم بوده و در مجلس نهم، هدایت فراکسیون رهروان ولایت را بر عهده داشت. در جریان انتخابات مجلس دهم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از وی حمایت کرد اما نام او در فهرست انتخاباتی ائتلاف بزرگ اصولگرایان قرار نگرفت. همچنین از سوی فهرست امید مورد حمایت قرار گرفت اما خود را مستقل عنوان کرد. مرتضی حاجی معتقد است، حمایت لاریجانی از دولت روحانی و برنامه جامع اقدام مشترک باعث تضعیف جایگاه وی نزد اصولگرایان شده است. با این حال لاریجانی همچنان خود را یک اصولگرا میداند. از وی با تعابیری نظیر «اصولگرای اعتدالی» و «یک سیاستمدار راست میانه که به آرامی درحال فاصله گرفتن از اردوگاه اصولگرایان است» نیز یاد شده است.
حذف گزینه جریانساز اصلاحات
اسحاق جهانگیری، چهره شناخته شدهای در بین مردم است که امتحانش را در دو دولت پس داده و در کمال تعجب ردصلاحیت هم شد. او تجربه کار در دولت حسن روحانی را به عنوان معاون اول در کارنامه خود دارد؛ در دورهای که مذاکرات هستهای داغ بود و بخش بزرگی از مسائل مرتبط با پرونده هستهای ایران حل شد. هرچند او هجمه مخالفانش را با جمله دلار جهانگیری همچنان به دوش میکشد اما اگر میگذاشتند که وارد میدان رقابت برای ریاستجمهوری شود، میتوانست به عنوان یکی از گزینههای مطرح ریاستجمهوری جریانساز باشد؛ گزینهای برای عبور ایران از چالشهای پیشرو. او یکی از چهرههای سیاسی اصلاحطلب است که سابقه استانداری، وزارت و معاونت اولی را در کارنامه خود دارد و با هشتگ برای ایران نامزد چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری شده بود.
جهانگیری پس از انقلاب ۱۳۵۷ در سال ۱۳۵۸ در جهاد سازندگی ریگان بم، کار خود را شروع کرد و بعد از مدتی به عنوان مسئول جهاد سازندگی جیرفت مشغول به کار شد. وی پس از آن به عضویت شورای مرکزی استان کرمان منصوب شد و تا اواسط ۱۳۶۳ در جهاد کشاورزی مشغول بود. او در فاصله سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰ در دورههای دوم و سوم مجلس شورای اسلامی، نماینده جیرفت بود.
او در دولت آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۷۱ به اصفهان رفت و به جای غلامحسین کرباسچی تا سال ۱۳۷۶ مسئولیت استانداری اصفهان را بر عهده گرفت. جهانگیری همچنین از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ در دولت اصلاحات، وزیر معادن و فلزات بود که بعد از ادغام وزارتخانه تحت مدیریتش با وزارت صنایع در سال ۱۳۷۹ وزیر صنایع و معادن شد. جهانگیری در مرداد ماه سال ۱۳۹۲ از سوی حسن روحانی به عنوان معاون اول دوره یازدهم ریاستجمهوری برگزیده شد که این مسئولیت را در دوره دوازدهم ریاستجمهوری نیز عهدهدار شد.