پیشنهاد “سازندگی” برای عبور از شرایط آتشبس به صلح پایدار
⭕️دیپلماتها بهخط شوند
پس از تحمیل توقف جنگ به دشمن صهیون، به همان اندازه که باید دستبهماشه بود و همواره برای پاسخ پشیمانکننده به دشمن آمادگی نظامی داشت، بهکارگیری تمامی ظرفیتهای دیپلماتیک ایران در داخل و خارج از کشور نیز باید در دستور کار قرار گیرد
«منطق جنگ شکست خورده است؛ به منطق دیپلماسی بازگردید»؛ این عبارت بخشی از پیام نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک در ایکس است که روز گذشته (چهارشنبه) منتشر شد. در این پیام آمده است: «منطق تهدید، ارعاب و استفاده از نیروی نظامی برای وادار کردن ایران به کنار گذاشتن برنامه هستهای صلحآمیزش، پس از شکست اخیر جنگطلبان، حتی بیفایدهتر شده است. منطق جنگ شکست خورده است؛ به منطق دیپلماسی بازگردید». اهمیت این پیام بدان جهت است که جهان و جهانیان بدانند، ایران با گذر از یک نبرد نفسگیر و مقابله با تهاجم اسرائیل به خاک کشورمان و تحمیل آتشبس، نهتنها از دیپلماسی گریزان نیست بلکه صراحتا همانند گذشته بر این مقوله تاکید دارد. واقعیت این است که تهران در مدت ۱۲ روز جنگ، تمام کانالهای دیپلماسی خود را نهتنها باز گذاشته بود بلکه آنها را بیش از گذشته فعال کرد و در این راستا، دستگاه دیپلماسی با تمامقدرت و تمامقد کوشید تا بتواند برای تامین منافع و امنیت ملی ایران راهی بیابد.
آنچه در این مسیر و بهخصوص در شرایط کنونی باید در دستورکار قرار بگیرد این است که باید موضوع دیپلماسی در وضعیت امروز به بعد، ضریب بیشتری به خود بگیرد چراکه دولتهای منطقه و فرامنطقه بهخوبی توان نظامی ایران و نتایج عملی آن را درک کردند؛ حالا نهتنها در سطح رسانهای بلکه در بالاترین سطوح نظامی، این تواناییها در حال تشریح و آنالیز هستند. بهعنوانمثال برد کوپر، معاون فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) سهشنبه، در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنای ایالاتمتحده حاضر شد و به پرسشهای قانونگذاران آمریکایی درباره تحولات خاورمیانه پاسخ داد. او در بخشی از توضیحاتش به قانونگذاران سنا درباره توان نظامی ایران بهخصوص پس از پاسخ به ایالاتمتحده در پایگاه العدید با صراحت گفت که آنها قابلیت تاکتیکی قابلتوجهی دارند که (دوشنبه) عناصر آن را در دفاع از پایگاه هوایی العدید مشاهده کردیم.
ازایندست مواضع بهوفور در چند روز گذشته دیده میشوند که اثباتکننده توان پدافندی-آفندی ایران هستند؛ حالا نوبت به آن رسیده که برای رسیدن به صلح دائمی و پایدار تمامی ظرفیتها و توان دیپلماتیک ایران بیش از گذشته فعال شود.
فعالسازی تمام ظرفیتهای دیپلماتیک
اینکه فقط بگوییم باید از ظرفیت دیپلماسی در بالاترین حد استفاده شود، بهمعنای آن نیست که فقط وزارت خارجه، شخص وزیر و یا نمایندگیهای ایران در سراسر جهان باید این مهم را عملیاتی کنند بلکه باید از تمام ظرفیت دیپلماتهای برجسته کشورمان بهخوبی و در جای درست استفاده شود.
سیدعباس عراقچی که حالا سکاندار دستگاه دیپلماسی کشورمان است، از ابتدای شروع به کار خود، تمامقد «برای ایران» وارد میدان شد و حتی در ۱۲ روز جنگ اخیر هم دائماً در سفر بود. او با توجه به اشرافی که در گذشته و بهدلیل حضور در مذاکرات برجامی دارد، بهخوبی ظرافتهای دیپلماسی را درک میکند. تجربه او در زمان سفارتش در ژاپن هم برای او و هم برای کشور میتواند مفید واقع شود و حتی میتوان استفاده کرد.
در این راستا، عراقچی صراحتا مواضع ایران را در مورد بازگشت به میز مذاکره اعلام کرده است. بهگزارش ایرنا، او در جدیدترین مصاحبه خود با العربی الجدید، در مورد اینکه آیا پس از حملات ایالاتمتحده به تاسیسات هستهای کشورمان، پیامی از سوی واشنگتن به تهران ارسال شده یا خیر، میگوید: «آمریکاییها بهطور مداوم قبل و بعد از تجاوز، پیامهایی از طریق کانالهای مختلف برای ما ارسال کردهاند که امری طبیعی است، زیرا موضوعاتی وجود دارند که باید تبادل شوند. ما پیامهای آنها را دریافت کردیم و از طریق میانجیها و کانالهای غیرمستقیم به آنها پاسخ لازم را دادیم که این در دیپلماسی رایج است».
عراقچی در ادامه اظهار میکند که «هدف، جلوگیری از سوءتفاهم، مهار تشدید تنش و روشن کردن مواضع برای یکدیگر بود. ما به همه میانجیها تاکید کردیم که ایران تا زمانی که تجاوز متوقف نشود، به میز مذاکره با ایالاتمتحده بازنخواهد گشت و مسیر دیپلماتیک را ازسرنخواهیم گرفت. این موضع را به میانجیها اعلام کردیم و برای اروپاییها نیز توضیح دادیم. فکر میکنم آنها اکنون موضع ما را بهخوبی درک کردهاند و باید منتظر بمانیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد».
اما در این میان، باید به سایر چهرههایی که سالها در حوزه دیپلماسی فعال بودند و حالا میبایست از ظرفیت آنها استفاده شود هم اشاره کرد.
علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل یکی از این اشخاص است. او از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶، وزیر خارجه ایران بود و حتی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد و میتواند از ظرفیتها و تجارب خود در جهت فعالسازی کانالهای دیپلماسی بهخصوص در عرصه منطقهای استفاده کند.
کمال خرازی هم از آن دسته افرادی است که میتوان از ظرفیتهای آن در شرایط کنونی بهخوبی بهره برد. او نهتنها تجربه وزارت خارجه را در کارنامه خود دارد، بلکه ریاست شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران را نیز بر عهده داشته و بهخوبی بر پیچیدگیهای دیپلماسی اشراف دارد. نکته دیگر این است که خرازی در دوران جنگ ایران و عراق و موضوع قطعنامه ۵۹۸، تجربه خوبی در این عرصه دارد و از سوی دیگر از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶، بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل مشغول به خدمت بوده است که همین مساله، بازگوکننده تجربه او است.
بدونشک، محمدجواد ظریف را باید از آن دسته چهرههایی دانست که در عرصه دیپلماسی همهفنحریف است. او نهتنها در زمان حضور در سازمان ملل، بلکه در هشتسالی که وزیر خارجه ایران بود و توانست برجام را به ثمر برساند، تجربه دیپلماسی چندجانبه را در بالاترین سطوح به نام خود ثبت کرد. آنچه ظریف را در این برهه زمانی بیش از هر چیز ارزشمندتر میکند، توان مانور او در عرصه دیپلماسی رسانهای است. او نهتنها بهعنوان یک مقام دیپلماتیک پیشین ایران، بلکه بهعنوان یک استاد دانشگاه کهنهکار در حوزه روابط بینالملل هم از حیث علمی و هم از منظر ساختاری، بر ظرافتها و درهمتنیدگیهای نظام بینالملل اشراف دارد و اظهارات او به همین جهت نهتنها «برای ایران و ایرانی» بلکه برای تحلیلگران، اندیشمندان، سیاستمداران و حتی اندیشکدهها و رسانههای جهان حائز اهمیت است و در این برهه او میتواند بهشدت مفید واقع شود.
همچنین، علیاکبر صالحی را هم باید از آن دسته مهرههایی در عرصه دیپلماسی دانست که میتواند نقش چندضلعی ایفا کند. او تجربه کار با محمود احمدینژاد بهعنوان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران را دارد و سپس در دولت یازدهم و دوازدهم ریاست سازمان انرژی اتمی را بر عهده داشت که مقطع حساسی در تاریخ دیپلماسی ایران و بهخصوص سازمان انرژی اتمی بهحساب میآید چراکه او علاوه بر ظرفیت بالای علمی، در عرصه اجرایی، بهخصوص در زمانی که نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، تجربه بسیار خوبی را کسب کرد.
بهموازات این، میتوان از سایر دیپلماتها و چهرههای شاخص در حوزه روابط بینالملل هم در امر دیپلماسی منطقهای، فرامنطقهای و دیپلماسی رسانهای-عمومی استفاده کرد که میتوان به سعید امیرسعید ایروانی سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل، مجید تختروانچی معاون سیاسی وزیر خارجه، سیدحسین موسویان دیپلمات و مذاکرهکننده پیشین ایران، سیروس ناصری، محمود واعظی، پیروز مجتهدزاده، رضا نصری، محمدحسین عادلی، مهدی سنایی، محمد فرازمند، ناصر هادیان و… اشاره کرد.

