رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : دیپلماسی در تله تندروها

دیپلماسی در تله تندروها

تندروی‌ها چگونه تلاش‌های وزارت خارجه را بی‌اثر می‌کند؟

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، اخیرا اعلام کرد که طرحی «معقول و قابل ‌اجرا» برای جلوگیری از بروز بحران به اروپایی‌ها ارائه شده و تأکید کرده که این طرح با حمایت کامل شورای عالی امنیت ملی و تمامی ارکان جمهوری اسلامی همراه بوده است. با این حال، اروپا پاسخ داده که وزارت خارجه ایران نماینده «تمام ساختار سیاسی کشور» نیست. این جمله بیش از آنکه یک موضع خارجی صرف باشد، پژواک صداهای داخلی ایران است. تندروهای مجلس و نزدیکان به جریان‌ پایداری، سال‌هاست تلاش می‌کنند وزارت خارجه را نهادی بی‌اختیار معرفی کنند و با برجسته‌سازی اختلافات در صحنه سیاسی عملا دست دیپلماسی ایران را در مذاکرات بین‌المللی بسته‌اند.

فشار داخلی و تردید خارجی
وقتی اروپا چنین پاسخی می‌دهد، در واقع به فضایی اشاره دارد که در داخل ایران شکل گرفته است. جریان‌های تندرو در مجلس و رسانه‌ها مرتب علیه هرگونه مذاکره یا ابتکار دیپلماتیک موضع می‌گیرند و آن را نشانه ضعف یا امتیازدهی می‌دانند. این صداهای داخلی باعث می‌شود که طرف‌های خارجی باور کنند که وزارت خارجه در تصمیم‌گیری‌ها دست بالا ندارد و هر توافقی ممکن است در داخل با موج مخالفت مواجه شود. تجربه برجام به خوبی نشان داده که حتی توافقی با پشتوانه عالی‌ترین نهادهای کشور هم می‌تواند در داخل زیر تیغ انتقادهای تندروها قرار گیرد و از مسیر اجرا خارج شود. حالا در ماجرای اسنپ‌بک هم، همان صداها دوباره بلند شده و تهدیدی جدی برای موفقیت دیپلماسی کشور شده‌اند.

صدای بلند تندروها
جناح‌های پایداری و چهره‌های نزدیک به آنان، چه در مجلس و چه در تریبون‌های رسانه‌ای، همواره سیاست خارجی را عرصه‌ای برای جدال داخلی کرده‌اند. آنها تلاش می‌کنند هر حرکت وزارت خارجه را زیر سؤال ببرند و با برجسته‌سازی ضعف‌ها، فضای مذاکره را تخریب کنند. این فشارها فقط به داخل محدود نمی‌شوند؛ رسانه‌های خارجی و دیپلمات‌های اروپایی نیز این صداها را رصد می‌کنند و آن را نشانه‌ای از شکاف در سیاست ایران می‌دانند. وقتی یک جناح داخلی با صدای بلند می‌گوید، موضع‌گیری‌های وزارت خارجه مشروعیت ندارد، طبیعی است که طرف مقابل نیز به همین نتیجه برسد و اعتمادش کاهش یابد. پس از انتشار خبر توافق ایران و آژانس و تصاویری از دست دادن عباس عراقچی و رافائل گروسی، تندروها و مخالفان دولت که تا آخرین لحظه تلاش کردند جلوی امضای توافق را بگیرند از تصمیم شورای عالی امنیت ملی ناراضی بودند و مخالفت خود را به فضای مجازی و حتی خیابان‌های تهران کشاندند. نمایندگان مجلس و افراد نزدیک به جبهه پایداری، زمانی که نتوانستند از نظر قانونی ایرادی به تصمیم دولت و شورای عالی امنیت ملی وارد کنند به سمت تهدید و فشار بر عراقچی و علی لاریجانی رفتند و فریاد استیضاح سر دادند. آنها بر بی‌اطلاعی خود از مفاد توافق تأکید کرده و خواهان برگزاری جلسه اضطراری و انتشار متن توافق شدند. به نظر می‌رسید این بی‌اطلاعی بیش از آنکه واقعی باشد، بهانه‌ای برای پیشبرد اهداف سیاسی و برکناری عراقچی بود. با این حال پس از برگزاری جلسه اضطراری و شنیدن اظهارات وزیر امور خارجه، برخی نمایندگان از مواضع خود عقب نشستند و برخی دیگر همچنان انتقاد کردند. عباس گودرزی، سخنگوی هیات رئیسه مجلس اعلام کرد که گزارش به آژانس با مصوبه مجلس مطابقت دارد اما اشکالاتی هم وجود دارد و ادعای عراقچی درباره شرط‌بندی عدم اجرای مکانیسم ماشه صرفا شفاهی بوده است. حمید رسایی نوشت که مراحل توافق شبیه برجام در حال تکرار است و نسبت به محرمانه ماندن متن توافق انتقاد کرد و پرسید دلیل این محرمانگی چیست. در مقابل، مجتبی زارعی، عضو کمیسیون امنیت ملی از توافق حمایت و تأکید کرد، عراقچی هیچ‌گونه تعهد فراتر از صلاحیت خود نداده و گروسی مرجع صلاحیت‌دار را پذیرفته است. مالک شریعتی نیز پس از مطالعه متن توافق از انطباق آن با قانون مجلس و مسیر همکاری شعام تمجید کرد، اگرچه بعدها مواضع خود را تعدیل کرد. تندروها اما فقط عراقچی را هدف نگرفتند؛ حملات به لاریجانی نیز ادامه داشت و با استناد به اظهارات پیشین درباره گروسی، او را به چالش کشیدند. تجمع‌هایی در مقابل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز برگزار و شعارهایی علیه لاریجانی سر داده شد، هرچند مجوز قانونی آن مشخص نیست. حتی پس از صدور بیانیه شورای عالی امنیت ملی، حملات ادامه یافت؛ حسین شریعتمداری و حسینعلی حاجی‌دلیگانی، انتقادات شدیدی مطرح کردند و برخی تهدید به اقدام قانونی کردند. به طور کلی ماجرا فراتر از اختلاف نظر سیاسی ساده است. عده‌ای با هرگونه اقدام دیپلماتیک مخالفند حتی اگر نظام آن را تصویب کرده باشد. حملات مداوم به عراقچی و لاریجانی و فشار بر شورای عالی امنیت ملی، نشان‌دهنده بحران داخلی و تلاش برای دوقطبی‌سازی است که دیپلماسی ایران را تحت فشار قرار داده است.

دیپلماسی نیم‌بند و تکرار چرخه بن‌بست
عباس عراقچی در سخنان اخیر خود تأکید کرده که «راهی برای حرکت به جلو وجود دارد». اما واقعیت این است که حتی اگر وزیر خارجه طرحی قابل‌ اجرا روی میز بگذارد باید همزمان با دو مانع بزرگ روبه‌رو شود: بی‌اعتمادی طرف خارجی و فشار تندروهای داخلی. این دو مانع باعث می‌شود، دیپلماسی ایران نیم‌بند به نظر برسد. خارجی‌ها منتظر پیام نهایی از تهران می‌مانند و داخلی‌ها با جار و جنجال سیاسی، هزینه مذاکره را بالا می‌برند. در این میان، کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند چند عامل مهم باعث تکرار چرخه بن‌بست دیپلماسی ایرانی شده که اختلاف جناحی مهم‌ترین آنهاست؛ سیاست خارجی در ایران همیشه یکی از میدان‌های جدال میان جناح‌ها بوده و هر توافق یا مذاکره‌ای پیش از رسیدن به نتیجه به ابزاری برای حمله سیاسی تبدیل می‌شود. فضای رسانه‌ای پرهیاهو نیز بی‌تأثیر نیست. رسانه‌های نزدیک به جریان‌های تندرو با تیترها و تحلیل‌های تند هم فشار را چند برابر می‌کنند. این صداها به سرعت در رسانه‌های خارجی، بازتاب پیدا کرده و اعتماد طرف مقابل را سست می‌کنند. تجربه‌های نیمه‌کاره گذشته مثل برجام یا برخی توافق‌های منطقه‌ای نیز باعث شده خارجی‌ها هر بار با تردید بیشتری پای میز مذاکره بیایند چون نگرانند، توافق دوباره نیمه‌تمام بماند. پیامد اصلی این وضعیت، کاهش اعتبار ایران در عرصه بین‌المللی است. وقتی اروپا یا آمریکا احساس کنند طرف مذاکره‌کننده، اختیار کامل ندارد یا در داخل با مخالفت‌های پر سر و صدا روبه‌رو می‌شود، طبیعی است که به توافق دل نبندند. از سوی دیگر این دوگانگی صدا باعث می‌شود فشارهای خارجی مشروعیت بیشتری پیدا کنند. تحریم‌ها، تهدیدها و فشارهای سیاسی وقتی آسان‌تر اعمال می‌شوند که طرف مقابل مطمئن باشد، ایران در داخل خودش دچار اختلاف است و وزارت خارجه نمی‌تواند به‌صورت یکپارچه تصمیم‌گیری کند. گرچه سخنان عراقچی درباره حمایت کامل شورای عالی امنیت ملی نشان می‌دهد که تلاش شده، پشتوانه داخلی وزارت خارجه به رخ کشیده شود، با این حال صدای بلند تندروها این پیام را کم‌رنگ می‌کند. اروپایی‌ها با صراحت گفته‌اند که وزارت خارجه نماینده همه ایران نیست و این یعنی صدای مخالفان داخلی به گوش آنها رسیده است. اگر سیاست خارجی ایران بخواهد اثرگذار باشد، مهم‌تر از هر ابتکار تازه نیاز به صدایی واحد دارد. تا زمانی که جناح‌های داخلی از دیپلماسی به‌عنوان میدان رقابت استفاده کنند و رسانه‌ها هر روز بر طبل اختلاف بکوبند، هیچ طرح «معقول و قابل‌ اجرایی» نمی‌تواند به نتیجه برسد.

sazandegi

پست های مرتبط

برابری در فرصت‌ها

رهبر انقلاب: رسانه‌ها مراقب باشند ترویج‌دهنده تفکر غلط غربی درباره زن نباشند…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ترمیم یا تقابل؟

استیضاح ۴ وزیر، جدی‌ترین چالش دولت و مجلس در ماه‌های اخیر مجلس…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ملاقات در مسکو

نمایندگان ترامپ به دیدار پوتین رفتند گروه بین‌الملل: استیو ویتکاف، فرستاده ویژه…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید