رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : راهنمای چپ

راهنمای چپ

ابراهیم رزاقی اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران درگذشت

ابراهیم رزاقی، اقتصاددان چپ‌گرا که مدرک دکترای توسعه اقتصادی خود را از فرانسه دریافت کرده بود و سال‌ها در دانشگاه تهران تدریس کرد، روز پنج‌شنبه درگذشت. رزاقی دانشیار بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و از چهره‌های شاخص منتقد سیاست‌های اقتصادی در ایران بود. از او آثاری چون «اقتصاد ایران‌زمین»، «آشنایی با اقتصاد ایران» و «توسعه و وابستگی» بر جای مانده است. حوزه مطالعاتی او شامل توسعه اقتصادی، اقتصاد صنعتی و انرژی، اقتصاد سیاسی و پژوهش‌های اجتماعی تغییر بود. وی منتقد سیاست‌هایی چون خصوصی‌سازی و واردات‌محوری بود و از اقتصاد تعاونی دفاع می‌کرد. در سخنانش، عدالت همواره در مرکز توجه قرار داشت و بر لزوم حرکت به سمت خودکفایی و حمایت از تولید داخلی تأکید می‌کرد. رزاقی و موسی غنی‌نژاد هر دو فارغ‌التحصیل دانشگاه سوربن فرانسه‌اند اما در دو سوی طیف فکری قرار می‌گیرند؛ غنی‌نژاد مدافع اقتصاد آزاد و آزادسازی اقتصادی است در حالی‌ که رزاقی به اقتصاد متمرکز و دولت‌محور گرایش داشت.
این دوگانگی، بخشی از مناقشه دیرینه میان دو جریان اصلی اقتصاد سیاسی ایران را بازتاب می‌دهد. از نگاه بسیاری از تحلیلگران، خط فکری رزاقی همواره برای گروهی از سیاستمداران جذاب بوده زیرا دخالت فعال دولت در بازار و تنظیم‌گری پررنگ را توجیه‌پذیرتر می‌کند. مرحوم رزاقی، اقتصاد را نه هدف نهایی بلکه ابزاری برای تعالی اخلاقی و اجتماعی جامعه می‌دانست و در تحلیل‌های خود، مسائل اقتصادی را با مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، مردم‌محوری و استقلال اقتصادی پیوند می‌زد. او معتقد بود که هم سوسیالیسم دولتی و هم سرمایه‌داری افسارگسیخته ناکارآمدی خود را ثابت کرده‌اند و تنها یک اقتصاد «تعاونی‌محور» و مشارکتی می‌تواند هم عدالت را برقرار کند و هم زمینه رشد انسانی را فراهم آورد. اقتصاددانانی نظیر ابراهیم رزاقی در زمره اقتصاددانان چپ‌گرا با گرایش نهادگرای انتقادی و عدالت‌محور قرار می‌گیرند. این طیف اگرچه الزاماً با مکاتب سوسیالیستی کلاسیک هم‌راستا نیست اما در نقد سرمایه‌داری بازارمحور، حمایت از تولید داخلی، دفاع از توزیع عادلانه ثروت و تأکید بر نقش نهادهای مردمی و حاکمیتی در شکل‌دهی به ساختار اقتصادی، اشتراکات مهمی دارد. رویکرد آنان اقتصاد را پدیده‌ای اجتماعی، اخلاقی و مرتبط با ساختار قدرت می‌داند و بدیلی میان اقتصاد دولتی متمرکز و بازار آزاد مطلق پیشنهاد می‌کند.
با توجه به برخی نوشته‌ها و گفتارهای رزاقی، او را می‌توان نماینده نسلی از اقتصاددانان دانست که دغدغه اصلی‌شان جلوگیری از بازتولید نابرابری و دفاع از استقلال اقتصادی کشور است. این جریان همچنان در فضای سیاستگذاری ایران حضور فعال دارد و بر مباحثی چون حمایت از تولید، ساماندهی تجارت خارجی و تقویت بخش تعاونی اثرگذار بوده است. او هیچ‌گاه وارد سیاستگذاری نشد و منتقد و استاد دانشگاه باقی ماند اما در نهادینه کردن اندیشه اقتصاددانان مدافع دولت، نقش داشت و دانشجویانی تریبت کرد که به سیاستگذاری راه پیدا کردند و همین خط فکری را پیش گرفتند.

sazandegi

پست های مرتبط

بیمه آینده صنعت بیمه

گزارش همایش ملی بیمه و توسعه در سی‌ودومین همایش ملی و سیزدهمین…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

طبقه ناجی

▫️هشدار اخیر “محمود سریع‌القلم” مبنی بر اینکه ریشه بسیاری از مشکلات کشور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

بانک مرکزی ما و بانک مرکزی آنها

گسست ساختاری در حکمرانی پولی ایران چگونه به وجود آمد؟ به قلم؛…

۶ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید