رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : راوی صادق

راوی صادق

به بهانه هشتمین سالگرد رحلت “آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی” به بررسی کتاب تازه خاطرات ایشان پرداخته‌‌ایم

کتاب «هاشمی‌رفسنجانی؛ کارنامه و خاطرات سال ۱۳۸۱- آمریکا در باتلاق»، بیست‌ودومین دفتر از مجموعه خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است که با نگاهی جامع و تحلیلی به روایت وقایع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این سال می‌پردازد. محتوای اثر به طور ویژه به بحران‌های بین‌المللی ازجمله برنامه حمله آمریکا به عراق، پیامدهای آن برای منطقه و تحلیل دقیق شرایط داخلی ایران اختصاص دارد. همچنین این دفتر با ثبت جزئیات تصمیم‌سازی‌ها و رایزنی‌های سیاسی، روایتی دست‌اول از چالش‌های مدیریتی کشور ارائه می‌دهد. خاطرات سال ۱۳۸۱ به دلیل اهمیت تاریخی و بازتاب سیاست‌های منطقه‌ای و داخلی، منبعی بی‌بدیل برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود.
روز شنبه اول فروردین ۱۳۶۰ تا روز شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵- یک روز قبل از رحلت- به مدت ۳۵ سال، آیت‌الله خاطرات خود را هر روز ثبت‏ کرده است. تاکنون در تاریخ مدون ایران‏ زمین و شاید دنیا، سیاست‌مدار و دولتمردی نبوده که چنین زمان طولانی، مداوم و منظمی یادداشت روزانه نوشته و از خود بر جای گذارده و در دوران حیات خود به دست چاپ سپرده باشد؛ ۳۵ دفتر ارزشمند، سندی بی‌نظیر در تاریخ معاصر ایران که حاوی اطلاعات مهمی درباره عملکرد انقلاب اسلامی و مدیریت کشور است و می‌تواند برای آیندگان آموزنده و سودمند باشند.‌

خاطره‌نویسی؛ آینه‌ای رو به تاریخ و معرفت
خاطره‌نویسی همزاد عصر پیدایش مدرنیته است. ثبت لحظه‌های حساس تاریخی، به‌ویژه آنها که در سرنوشت یک ملت تاثیرگذارند و برخورد معرفت‌شناسانه با آنها، از کارکردهای اصلی خاطره‌نویسی، به‌عنوان یک گرایش ادبی- تاریخی مدرن است. سی‌رایت‌میلز، جامعه‌شناس آمریکایی و صاحب سه‌گانه «نخبگان قدرت»، خاطره‌نویسی را به‌مثابه روشی برای تولید دانش می‌داند و توصیه می‌کند همه یک «دفتر یومیه» داشته باشند و منظم بنویسند.‌

به اعتقاد میلز، یادداشت روزانه، نشانه‌ای از بلوغ روشنفکری است. او تجربه را یک منبع کار فکری اصیل می‌داند که ما از طریق ثبت خاطرات به گسترش عادت خودبازتابی می‌پردازیم و یاد می‌گیریم که چگونه دنیای درونی خود را بیدار نگاه داریم. به اعتقاد میلز، اینکه گفته می‌شود «تجربه داشته باشید» به این معناست که بتوانیم گذشته را در زمان حال قرار دهیم و به کار گیریم و راه اصلی به‌کارگیری تجربه، ثبت خاطرات است.
مجموعه خاطرات هاشمی‌رفسنجانی گنجینه‌ای بس فاخر برای تاریخ معاصر ایران است؛ به قول مسعود بهنود، از سه دوره از تاریخ معاصر ایران، سه کتاب مانده است که عبارت‌اند از: روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه و خاطرات اسدالله علم و خاطرات ‌هاشمی‌رفسنجانی که از اتاق خلوت‌های قدرت، خاطره دست‌اول دارند؛ از این منظر منابع دست‌اولی هستند که دوره ناصرالدین‌شاه و محمدرضاشاه و جمهوری اسلامی را بازنمایی می‌کنند. آثار دیگری که همین ادعا را داشته‌اند با اینها ارزش برابری ندارند.‌

از اتاق خلوت قدرت تا صفحات تاریخ
آیت‌الله هاشمی، سیاست‌مدار کلیدی نظام جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب در بالاترین مناصب حضور داشته است. تصمیم‌گیری‌های او در نظام جمهوری اسلامی، اهمیتی دست‌اول و تردیدناپذیر داشته و به ‌همین ‌دلیل، یادداشت‌های روزانه آیت‌الله منبعی ذی‌قیمت برای درک درست تاریخ معاصر است و هیچ مورخی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. خاطرات آیت‌الله بیشتر از آنکه تحلیلی باشد، خبری است؛ یعنی ثبت ساده رویدادهای هر روز به ‌نحوی که خواننده خاطرات امکان درک و تفسیر و تعبیر داشته باشد. مثلاً این خاطره که ۲ خرداد ۱۳۸۱ نوشته است را بخوانید:
«آخر شب دیشب، آقاى [احمد] جنتى، [امام‌جمعه موقت تهران] با تلفن از خواب بیدارم کرد و گفت، به خاطر خستگى سفر و عدم مطالعه، فردا نمى‌تواند نمازجمعه را اقامه کند و درخواست‌ کرد که من بروم. به شوخی‌گفتم، مگر براى خطبه جمعه مطالعه مى‌کند؟! اگر مطالعه مى‌کند، چرا بى‌محتواست؟! پذیرفتم. امروز سوره فتح را براى داستان صلح حدیبیه- به‌ عنوان یک مورد مشخص از حمیت و تعصب جاهلى- و نقطه مقابل آن را در قرآن مطالعه ‌کردم. خطبه‌اى در تعصب و لجاج و التقاط تفکر و خطبه‌اى درباره فتح خرمشهر و شرارت‌هاى جنگ‌طلبانه اسرائیل و آمریکا ایراد کردم. ستاد [برگزاری] نمازجمعه [تهران] تعدادى چفیه‌ آماده ‌کرده بود و به شخصیت‌هاى صف‌هاى جلو مى‌داد که به گردن بیندازند؛ شبیه به رهبرى. من نپذیرفتم. گفتم، تقلیدى از اعراب است».

روایتی صمیمی از روزمرگی تا سیاست
خاطرات به‌گونه‌ای نوشته شده که گویی فردی صمیمی و نزدیک با زبان ساده و بی‌پیرایه، آنچه در روز بر او گذشته را در کلمات آورده است. برای مثال، در ۱۷ خرداد ۱۳۸۱، آیت‌الله نوشته است:
«دیشب دچار بدخوابى شدم. در بالکن مشرف به رودخانه کرج خوابیده بودم. صداى زیاد آب و باد که در درخت‌های بلند می‌دمید، غریبى جاى خواب، تکرر ادرار به خاطر عوض ‌شدن هوا و محدود بودن کاناپه براى خواب و بدتر از همه صداى ماشین‌هاى عبورى و سگ‌هاى محافظ باغ همسایه، بارها بیدارم کرد. خواب دیدم که هواپیماى بزرگ بویینگ مسافربرى، متعلق به آمریکا و به رنگ قرمز، در مقابل چشم ناظران، در دریا سقوط کرد و خلبان موفق شد، همراه با صدمات زیاد، هواپیما را در زیر آب به سوى ساحل هدایت کند و به ساحل برساند. هنگام عبور از بالای سر ما، هواپیما به کابل‌هاى هوایى برق هم برخورد کرد».
در عین حال، مهم‌ترین مطالب پشت پرده دنیای سیاست و جزئیات تصمیم‌گیری‌ها به‌ خوبی در خاطرات منعکس شده است. برای نمونه خاطره ۲۸ آبان ۱۳۸۱ را بخوانید:‌
«بعد از افطار، مذاکرات مفصلى با دکتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای ‌عالی امنیت ملی] داشتیم؛ در مورد صنایع ویژه و اصرار دبیرکل آژانس بین‌المللى انرژى اتمى براى بازدید از مراکز غنى‌سازى سوخت هسته‌ای در اصفهان و کاشان و راهکارهاى نجات از دست آنها و نیز چگونگى برخورد با ناآرامى‌هاى جارى دانشگاه‌ها که روز‌به‌روز در مخالفت با ولایت‌فقیه تند‌تر مى‌شوند. گفت، شوراى عالى امنیت ملی تصویب ‌کرده است، با محرکان برخورد شود و نیز درباره آینده مدیریت ‌کشور با توجه حوادث احتمالى مربوط به دو لایحه دولت. در مورد مساله عراق در صورت بروز جنگ گفت، شورای امنیت به رهبرى پیشنهاد داده که اگر آمریکا حمله را شروع‌ کرد، بهتر است تعاملى با آمریکا براى آینده عراق و منطقه به طور غیرمستقیم باشد که رهبرى مخالفت‌ کرده‌اند و از گنجاندن آن در گزارش، ابراز عدم‌ رضایت‌ کرده‌اند.آقاى روحانى جواب داده ‌که این نظر همه‌ کارشناسان است و انتقادی هم به رهبرى در مورد مواضع سختگیرانه‌شان کرده است.».

از بحران‌های داخلی تا روابط بین‌الملل
آیت‌الله در خاطرات خود به تفصیل به شرح رقابت‌ها و اختلافات پرداخته و تعاملات و کشمکش‌های سیاسی‌ای را که به شکل‌گیری ائتلاف‌ها و نزاع‌ها منجر می‌شد، ثبت کرده است. برای نمونه در خاطرات ۱۷ مهر این سال نوشته است:
«آقای [سیدمحمد] خاتمى، رئیس‌جمهور، ظهر میهمانم بودند. گفت، در سفر به عربستان نتیجه‌اى به‌ دست نیامد، جز زیارت و استراحت و معلوم شد که عربستان سخت از آمریکا ترسیده است و هر اقدامى براى جلوگیرى از شرارت آمریکا در عراق و فلسطین و منطقه خلیج‌فارس، بى‌نتیجه و دیرهنگام است و آمادگى براى اقدامات پیشگیرانه و دسته‌جمعى ندارند و فقط پذیرفتند که دو نفر رابط بین ایران و عربستان باشند که اطلاعات و مشورت‌هایى را ردوبدل‌کنند و نیز معلوم شد، چند هفته پیش ‌آمریکا منتظر وقوع حادثه مهمى شبیه‌ کودتا با ترورهاى مهم یا شورش‌هاى وسیع در ایران بوده و [جرج] بوش به امیرعبدالله، [ولیعهد عربستان] گفته ‌که آمریکا درآن دخالتى ندارد و امیرعبدالله هم باورکرده بوده. در مورد لوایح جدید دولت به مجلس، درخصوص انتخابات و اختیارات رئیس‌جمهور، از حملات شدیدى‌ که جریان راست علیه شخص او مى‌کنند، ناراحت است ولى مى‌گوید، این نتیجه را داشته‌ که مردم فهمیدند این تعارف‌هاى گذشته آنها ظاهرى است و گفت، از سوى مراجع قم اعتراض مهمى نشده، جز از سوى آقاى [محمد] فاضل‌لنکرانى در مورد حذف شرط احراز شرایط در نامزدهاى مجلس و آقاى [ناصر] مکارم [شیرازی] در مورد احتمال بروز دیکتاتورى رئیس‌جمهور و بعضى‌ها مثل آقاى یوسف صانعى، موافق‌اند. نگرانی از مخالفت رهبری دارد و به نظر مى‌رسد، احتمال‌کناره‌گیرى در صورت رد لوایح جدى است. گفتم‌که فکرکناره‌گیرى را از سر خود بیرون کنند، چون براى خود ایشان و براى کشور مضر است و گفتم، شاید مناسبت‌تر این بود که لوایح از دولت نباشد و نمایندگان طرح می‌دادند که حملات متوجه رئیس‌جمهور نباشد».

روایتی از سال ۱۳۸۱ با تمرکز بر نقش هاشمی
در سال ۱۳۸۱، آمریکا یک سال پس از حمله به افغانستان در پی حملات ۱۱ سپتامبر که با ادعای جنگ علیه تروریسم، حکومت طالبان را سرنگون کرد، درحال زمینه‌سازی برای حمله به عراق و تصرف بغداد بود. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نمازجمعه مورخ ۱۹ بهمن ۱۳۸۰، به تحلیل تجاوز نظامی آمریکا پرداخت و نخستین سیاستمداری بود که پیش‌بینی‌کرد، افغانستان به‌مثابه باتلاقی برای آمریکا خواهد بود و دولت واشنگتن چنان در این باتلاق گیر خواهد کرد که بیرون رفتنش آسان نخواهد بود. حال در آخرین روز سال ۱۳۸۱ عراق بعثی، کشوری ‌که جنگ هشت‌ساله را بر ایران تحمیل‌ کرده بود، به بهانه تولید و پنهان ساختن سلاح‌های کشتار جمعی، مورد حمله آمریکا و متحدانش قرار گرفت و ظرف کمتر از سه هفته، بغداد پایتخت عراق به اشغال نیروهای آمریکایی درآمد و رژیم صدام مضمحل شد. جمهوری اسلامی ایران، به‌‌عنوان همسایه این کشور در عین حال که از سرنوشت رژیم صدام، دشمن کهنه خود خرسند بود، به لحاظ امنیتی از حضور آمریکا در همسایگی خود نگرانی داشت. در این کتاب، موارد متعددی از مشورت‌ها و تصمیم‌سازی‌ها با محوریت آیت‌الله هاشمی، برای عبور دادن کشور از بحران بزرگ منطقه بیان شده است.
یکی دیگر از مهم‌ترین رویدادهای این سال، آغاز بحران هسته‌ای بود. اتهامات غربی‌ها مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، سفر البرادعی به ایران و ادعاهای آمریکا و اصرار ایران بر صلح صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود، تنش‌ها را در روابط ایران با غرب افزایش داد.
‌ در مسائل داخلی، ایران دومین سال ریاست‌جمهوری حجت‌الاسلام‌والمسلمین خاتمی را می‌گذراند که در دور دوم با مشارکت ۷۶درصدی مردم در انتخابات برنده شده بود و به ظاهر نشان از استحکام داخلی داشت، اما واقعیت امر چنین نبود. در همان ابتدای سال ۱۳۸۱، رئیس‌جمهور در پیام نوروزی خود، ۱۳۸۱ را سال تامل و تحمل بیشتر و تن دادن جدی‌تر به قانون و رعایت بیشتر حق و حرمت شهروندان و پایبندی به حدود و حقوق و تکالیف دولت و ملت در چارچوب قانون اساسی معرفی‌کرد؛ اما آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب در پیام خود مساله اشتغال را گره‌‌گشایی‌ در کار مردم و مبارزه با فساد را عنصر حقیقی و اساسی در اصلاح امورک شور دانستند.
اما مجموعه دولت و مجلس ششم در یک‌سو و قوه قضائیه و شورای نگهبان و نهادهای زیر نظر رهبری در سوی دیگر، توان همدیگر را خنثی می‌کردند. آیت‌الله هاشمی با مشاهده فرصت‌سوزی‌ها و عمق کدورت‌ها و اختلافات، مثل گذشته سعی می‌کرد میانه کار را بگیرد و دو جناح را به هم نزدیک سازد، اما کمتر توفیق می‌یافت.
‌همچنین در این سال، برگزاری انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، نشان از استمرار روند مشارکت مردم در امور محلی داشت؛ گرچه تنازعات فرساینده دو جناح و فاصله گرفتن دولت از جریان سازندگی و در باتلاق گیر کردن شعار توسعه سیاسی و البته بروز اختلافات درون‌‌جناحی، مردم را آزرده‌خاطر کرد و جناح رقیب از این فرصت بهره برد و توانست در شرایط مشارکت پایین مردم و قهر با صندوق رای و پراکنده‌ شدن آرا، پیروز انتخابات در شهرهای بزرگ ازجمله در تهران شود و زمینه را برای رشد آقای محمود احمدی‌نژاد در کسوت شهردار تهران و اتفاقات ناگوار کشورسوز فراهم نمود.

سیاستمداری بین دو آتش
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی همواره میان دو آتش قرار داشت؛ هم از طرف تندروهای چپ و هم افراطیون راست. از یک‌سو، برخی اصلاح‌طلبان او را به دلیل سیاست‌های اعتدالی، متهم به دوری از اصول اولیه انقلاب می‌کردند. از سوی دیگر، تندروهای اصولگرا، او را به خاطر پذیرش برخی از اصلاحات در سیاست داخلی و خارجی نقد می‌کردند و حضور سنگین و تاثیرگذارش را به ‌نوعی تهدید برای اقتدار روزافزون خود می‌دیدند.
غالب کنشگران درون نظام و عقلای قوم، شخصیت و شیخوخیت آیت‌الله هاشمی را قبول داشتند و درخواست نقش‌آفرینی برای عبور از بحران می‌کردند. آیت‌الله با خشکی‌های جناح راست و سیاست‌بازی‌های جناح چپ، با هر دو مخالف بود. او باور داشت اختلافات عمیق سیاسی و افراط در اختلاف و مشکلات اقتصادی را باید با ایجاد امنیت شغلی و دادن فضای عشق و شور به زندگی و پرهیز از شعارهایی‌که باعث فرار یا رکود سرمایه‌هاست، با سازندگی، تولید و ایجاد اشتغال حل کرد.

ایران در محاصره تهدیدات
بعد از عملیات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، آمریکا ایران را در کنار کره‌شمالی و عراق، یکی از محورهای شرارت مطرح کرد و حتی پس از حمله به افغانستان، حمله نظامی به ایران هم مطرح بود. در این میان اسرائیل سعی می‌کرد، آمریکا را قانع‌ کند که قبل از عراق به ایران حمله کند، ولی آمریکا با توجه به باتلاقی‌که برای خود در افغانستان ایجاد کرده بود، حمله به ایران را صلاح نمی‌دانست، ولی گسیل سربازانش به عراق را برای خروج از باتلاق افغانستان، لابد موثر ارزیابی کرده بود.
آیت‌الله هاشمی در فکر آن بود، هم ایران را از این معرکه خطرناک دور نگه دارد و هم از فضای ایجاد شده برای ایجاد نوعی همکاری و پشت ‌سر گذاشتن دشمنی‌های‌ گذشته بهره‌گیری نماید، لذا در حد مشورت و راهنمایی، کار را پیش می‌برد. در این سال، تلاش آیت‌الله این بود که مراقب تندروی‌ها باشد و نگذارد که کشور با هیجان وارد ماجراجویی شود و منافع ملی آسیب ببیند؛ ضمن اینکه با درایت هم از سقوط صدام ستمگر و جانی بهره‌گیری شود و هم کشور از آفات حضور آمریکا در عراق در امان بماند.

مدیریت تعارض با آمریکا
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، پیش از ارتحال امام خمینی، در نامه‌ای از بنیانگذار انقلاب اسلامی خواسته بود که در زمان حیات خود مساله رابطه با آمریکا را حل کنند. او بر این باور بود که بالاخره آمریکا قدرت برتر دنیا است و این روش که با آمریکا، نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست و اگر امام در حیات خود نظام اسلامی را از گردنه‌هایی مثل مساله رابطه با آمریکا عبور ندهند، بعد از ایشان عبور کردن مشکل خواهد بود. آیت‌الله برای امام استدلال کرده بود، «مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم، اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است». او تجربه فرماندهی جنگ را داشت و با مشاهده خسران‌های بزرگی که کشور از قِبَل عدم عبور از این گردنه مهم و ناتوانی در حل مساله رابطه با آمریکا دچارش می‌شد، معتقد بود، وقایع دفاع مقدس برای کسانی که تفکری در میدان جنگ داشتند، ثابت ‌کرد که نمی‌توان صرفاً با شعار کار کرد؛ بلکه باید همراه عملگرایی وارد سیاست شد. در این کتاب، تاکید آیت‌الله بر واقع‌گرایی و عمل‌گرایی در سیاست، برجسته است. او مذاکره با آمریکا را به معنی تسلیم نمی‌دانست، بلکه آن را ابزاری برای حفظ منافع ملی می‌دید. تلاش‌های او برای پیشگیری از تنش‌ها و حفظ منافع ملی، یکی از محورهای خواندنی این کتاب است.

لوایح دوقلو؛ تقابل بی‌حاصل
پاییز سال ۱۳۸۱ رئیس‌جمهور وقت، دو لایحه به مجلس اراده داد که به لوایح دوقلو معروف شدند. لایحه اول، «اصلاح قانون انتخابات» بود. که محور اصلی آن حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان بود. لایحه دوم، «تبیین حدود وظایف و اختیارات ریاست‌جمهوری» نام داشت. حامیان این طرح درصدد بودند که اگر شورای نگهبان این مصوبه مجلس را بی‌قیدوشرط تاید نکند، به صورت دسته‌جمعی استعفا دهند و از حاکمیت خارج شوند. این ماجرا نیمه دوم سال ۱۳۸۱ و همه سال ۱۳۸۲ را تحت تاثیر خود داشت. بعد از اعلام نتایج انتخابات شوراهای اسلامی و آشکار شدن نشانه‌های تغییر فضای سیاسی‌کشور، اصرار مجلسی‌ها درخصوص لوایح کاهش یافت. در خاطرات ۱۳۸۱، نکات جالبی درباره پشت پرده کنشگران سیاسی و تعاملات آنها به چشم می‌خورد.

وفاق ملی و تقویت سازندگی
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی اعتقاد داشت، بهترین راه برای معرفی اسلام، ساختن ایران آباد و آزاد و معتدل است و کشور همه پارامترهای لازم را برای نیل به این هدف دارد و با تحقق‌ آن، نفوذ و تاثیرگذاری ایران در مسایل ژئوپلیتیک جهانی ارتقا می‌یابد که از رهگذر آن، می‌توان بسیاری از مشکلات جهان اسلام، حتی مساله فلسطین را حل کرد. طبیعی است با فقر و عقب‌ماندگی، نه عدالت حاصل می‌شود و نه عزت و منزلت؛ شوربختانه افرادی از گروه‌های افراطی چپ و راست که نه عدالت اسلامی را می‌شناسند و نه می‌توانند عدالت را اجرا کنند و نه اصولاً باور عمیقی به آن دارند، عامدانه یا نادانسته به اختلافات فزاینده میان مسئولان نظام در دولت و حاکمیت دامن می‌زدند.
در چنین فضایی که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، حفظ نیروهای میانه‌رو و غیرمتعصب را برای انتخابات آزاد لازم و موثر می‌دانست، صحبت از میانه‌روی و اعتدال، برای عناصر تندروی چپ و راست که میداندار عرصه عمومی کشور شده بودند، محلی از اعراب نداشت و کشور، در این‌گیرودار فرصت‌سوز، با چالش‌های‌مهمی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد. او به درستی بر این باور بود که اگر از درخت توسعه و سازندگی، صیانت و مراقبت شود تا بتواند خوب رشد کند، ثمره آن همان توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد بود، اما گوش‌ها بدهکار این‌حرف‌ها نبود. آیت‌الله هاشمی، اهتمام جدی به وحدت و یکپارچگی کنشگران سیاسی درون نظام داشت و از هر فرصتی برای نزدیک‌ کردن و تحبیب قلوب بهره می‌برد و تمایل به تحقق‌ وحدت و انسجام، تا پایان عمر شریف‌شان باقی ماند و به‌عنوان متعادل‌کننده فضای سیاسی کشور و لنگر اعتدال عمل می‌کرد.

حرف آخر
کتاب خاطرات ۱۳۸۱ فرصتی بی‌نظیر برای بازخوانی و تحلیل گذشته‌ای نه‌چندان دور است که ابعاد مختلف آن، به‌ویژه برای سیاستمداران و پژوهشگران حوزه سیاست و تاریخ معاصر ایران، از ارزش فراوانی برخوردار است. این اثر با ارائه جزئیات و شواهد مستند، نه‌تنها امکان بازاندیشی درخصوص رویدادها و تصمیم‌گیری‌های کلیدی آن دوران را فراهم می‌آورد، بلکه فرصتی برای شناخت بهتر روندهای تحولات سیاسی و اجتماعی کشور در آن مقطع زمانی است. از این‌رو، مطالعه این کتاب می‌تواند درس‌های فراوانی را برای مدیران و سیاستمداران امروزی، به‌ویژه در مواجهه با چالش‌ها و پیچیدگی‌های مشابه در دوران معاصر به همراه داشته باشد.

sazandegi

پست های مرتبط

امیر ایران

درباره “امیرکبیر” و سرنوشت غمبار او بزرگ‌ترین قتل تاریخی ایران در بیستمین…

۱۹ دی ۱۴۰۳

تصمیم‌گیران به منافع ایران توجه کنند

سخنان رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مردم قم رهبر معظم…

۱۹ دی ۱۴۰۳

نقشه راه هاشمی 

درباره میراثی که ماندگار شد به قلم؛ علی باخرد؛ بازرس حزب کارگزاران…

دیدگاهتان را بنویسید