درباره رمان “خار و میخک” یحیی السنوار
شهادت یحیی سنوار، رهبر حماس باعث شده در رسانههای ایران توجهها به سمت رمان او هم جلب شود؛ کتابی که نهتنها در زمان حیات سنوار خبری از آن شنیده نمیشد، بلکه در فلسطین و غزه هم غریب بود. انتشارات سوره مهر و کتابستان قرار است به زودی دو ترجمه از این رمان را منتشر کنند. سوره مهر آن را با ترجمۀ هانیه کمری و کتابستان با ترجمۀ اسما خواجهزاده منتشر میکند.
یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس که ۲۶ مهر در درگیری مستقیم با نظامیان صهیونیست به شهادت رسید، این رمان را در طول دوران اسارت خود در زندانهای رژیم صهیونیستی و به زبان عبری نوشته است. او در «خار و میخک» تاریخ سرزمین غزه را در قالب رمانی روایت میکند که داستان یک سفر آموزشی و تکاملی معنوی از دیدگاه مردی به نام «احمد» است؛ داستان دو خانواده در غزه و هبرون و دو جنبش مقاومت در هم تنیده است. «خار و میخک» نهتنها یک اثر داستانی، بلکه گواهی عمیق بر روح پایدار غزه است. این روایت که توسط یحیی سنوار در میان سایههای زندانهای اسرائیل نوشته شده است، از داستانسرایی سنتی فراتر میرود تا نگاهی ناب و بدون فیلتر به آن ارائه دهد. این رمان در ۳۰ فصل خود، انتخاب سخت برخی از آوارگان فلسطینی برای کار در اسرائیل را نیز به نمایش میگذارد. برخی آن را فرصتی برای بهبود شرایط زندگی خود برای خانواده خود میدانستند، درحالی که برای برخی دیگر چیزی جز خیانت نبود.
نویسنده شدن در زندان
یحیی سنوار که از همان دوران نوجوانی وارد مبارزات مردمی برای آزادی فلسطین شده بود، سال ۱۹۸۸ طی عملیاتی توسط ارتش رژیم صهیونیستی دستگیر و به چهار بار حبس ابد محکوم شد! او تا سال ۲۰۱۱ در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرد و چیزی حدود ۲۲ سال از زندگانی خود را در زندانهای مخوف این رژیم گذراند. اما در این مدت بیکار ننشست و در زندانهای اسرائیل زبان عبری را یاد گرفت و شروع به نوشتن یک اثر ادبی کرد. رمان «خار و میخک» حاصل همان تجربهآزمایی او در حوزۀ ادبیات است که در زندان، این رمان را نوشت. رمانی که پس از قرار گرفتن در لیست پرفروشهای آمازون، با فشار رژیم صهیونیستی از تمام سایتها حذف شد. وکلای بریتانیا برای اسرائیل (UKLFI) به آمازون گفته بودند، این کار غیرقانونی است. در ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ UKLFI به آمازون اطلاع داد که قوانین ضد تروریسم بریتانیا را نقض میکند و از آمازون شکایت کرد و روز بعد، آمازون کتاب را از فروش خارج کرد. بنابراین از رمان سنوار نه در گوگلبوک نسخهای پیدا میشود، نه در کیندل و سایت آمازون؛ با این حال، نسخۀ فیزیکی این رمان به طور محدود قابل دسترسی است و نسخۀ الکترونیک آن در گروههای محلی عربی دستبهدست میشود. سنوار علاوه بر رمان «خار و میخک» ۵ کتاب دیگر را هم از زبانهای عبری و انگلیسی ترجمه کرد و یکی از پرکارترین زندانیان سیاسی جهان در زمینه ادبیات محسوب میشود. بسیاری از اطرافیان او را یک شخصیت فرهنگی میدانند که در قالبی حماسی، رزمی و جنگنده ظاهر شده است.
هانیه کمری دربارۀ رمان «خار و میخک» سنوار به خبرگزاری فارس میگوید: «نسخه اصلی این کتاب را که شهید سنوار در دوران ۲۳ سال اساراتش در زندانهای صهیونیستی نوشته، یک انتشارات خیلی جمعوجور در غزه منتشر کرده. یک بار سال ۲۰۰۴ و یک بار هم سال ۲۰۲۳ بعد از عملیات توفانالاقصی. فشار رسانهای برای حذف این کتاب آنقدر زیاد بود که نهتنها نشنیدم هیچ انتشارات عربزبان دیگری آن را منتشر کرده باشد؛ بلکه خبر انتشار آن در غزه هم بین اخبار جنگ گم شد». او دربارۀ انتشار این کتاب در شرایط جنگی غزه توضیح میدهد: «سنوار در بخشی از این کتاب تعریف میکند که غزاویها وسط جنگ و میان آوارها دانشگاه میسازند و حتی بعد اینکه تخریب شد، باز هم با برگ نخل آن را بازسازی میکنند. انتشاراتیها هم به همین شکل در غزه فعالیت میکنند». هانیه کمری داستان «خار و میخک» را برگرفته از روابط و عواطف انسانی دانسته و داستان آن را اینطور شرح میدهد: «داستان این کتاب از سال ۱۳۶۷ شروع میشود که شخصیت اصلی آن یعنی احمد، تنها یکی ـ دو سال داشت. هر کدام از اعضای خانواده احمد عضو یکی از طیفهای فکری جبهۀ مقاومت هستند؛ برای مثال، برادر بزرگش عضو جنبش فتح، دیگری عضو جهاد اسلامی، پسرعمویش، عضو حماس و یکی دیگر از پسرعموهایش هم مرعوب یهودیها شده و به اسرائیل میرود». در بخشی از این کتاب میخوانیم: «در گوشهای، چندنفری از همسایگانمان نشسته بودند، چای مینوشیدند، بعضیها سیگار میگیراندند و دود میکردند و از دلمشغولیها و نگرانیهاشان میگفتند. آنها از عزت و کرامتی که نیروهای مقاومت از زیر لگد اشغالگران بیرونش کشیده بودند احساس افتخار میکردند و از فرداهای نامعلوم میترسیدند. آیا وضعیت به همین شکل باقی میماند؟ آیا نیروهای اشغالگر به اردوگاه حملههای سنگینتری نمیکنند؟ یا خشمشان را روی سر مردم بیچاره بمباران نمیکنند و اردوگاه را با ساکنانش یکجا نمیسوزانند؟ حرفها متفاوت بود، اما نظر غالب بر این بود که باید به میدان آمد و هر کسی به نوعی میگفت دیگر چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ فقط خانهای آن هم زیر ساطور دشمن، پس چرا باید بترسیم؟ اینگونه صحبتها همیشه در یک نقطه به پایان میرسید: آره والا… یک دقیقه با عزت و کرامت زندگی کنیم بهتره تا هزار سال زیر تیغ نیروهای اشغالگر».
اسما خواجهزاده هم میگوید: «سنوار این داستان را پشت میلههای زندان نوشت؛ کتابی که برای حفظ و بیرون آوردنش از پشت میلهها افراد زیادی فدا شدند و حالا به دست ما رسیده». در بخشی از این کتاب به ترجمۀ اسما خواجهزاده آمده: «منع عبور و مرور یک هفته کامل ادامه داشت. ما این مدت فقط با تخممرغ و عدس و لوبیا و زیتون سر کردیم و با اینکه آمیخته با ترس زندگی میکردیم، اینها جزء خوشمزهترین غذاهایی بود که از زمان شروع اشغال خورده بودیم، چون همه تحت حمایت تفنگهای مقاومت احساس غرور میکردند». یحیی سنوار در مقدمۀ این کتاب نوشته: «این کتاب، نه خاطرات شخصی من است، نه خاطرات شخص دیگر. این کتاب خاطرات انسان فلسطینی است. همه وقایع کتاب را یا خودم زیستم، یا دیدم یا نزدیکانم تجربه کردند».
«خار» در این کتاب نماد دردها، سختیها و مشکلات است و «میخک» بهعنوان نمادی برای شادیها و موفقیتها است. خار همچنین نماد عظمت و استواری او و مردماش است. میخک هم نهتنها نماد شادی، که نماد لطافت است. سنوار با بهکارگیری این نمادها، توانسته ابعاد مختلف زندگی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مبارزاتی فلسطینیها را به تصویر بکشد. به همین دلیل است که سنوار در مقدمۀ «خار و میخک»، به کار بردن عناصر خیال در این کتاب را صرفاً برای تحقق ویژگیهای روایی میداند و مینویسد: «هر چیز دیگری در این کتاب، کاملاً واقعی است؛ یا آن را زیستهام یا بسیاری از این رویدادها را از زبان کسانی که خود و خانوادهها و همسایگانشان در طول دههها در سرزمین عزیز فلسطین تجربه کردهاند، شنیدهام و دیدهام». یحیی سنوار هم در قلم (رماناش) و هم در عمل، نمونهای از سازگاری جنگ و عشق، اقتدار و لطافت بود و در رمانش از جنگ، استواری، از گذشت، ایثار، نوع دوستی و از عشق و وفا سخن میگوید.