رنگ‌زمینه

سایه یک دیکتاتور

 درباره فیلم من هنوز اینجا هستم

فیلم سینمایی «من هنوز اینجا هستم» ساخته والتر سالس، که در جشنواره ونیز ۲۰۲۴ جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد، روایتی زندگی‌نامه‌ای از زندگی اونیس تکشیرا (با بازی فرناندا تورس) در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل در دهه ۱۹۷۰ است. در این فیلم فرناندا تورس و فرناندا مونته‌نگرو نقش اونیسی پایوا، مادر و فعالی که در جست‌وجوی شوهر گمشده‌اش در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل است را بازی می‌کنند. این فیلم پس از اکران در نوامبر ۲۰۲۴ توسط سونی پیکچر ریلیزینگ اینترنشنال از طرف جناح راست افراطی برزیل مورد تحریم قرار گرفت اما در نهایت با فروش بیش از ۲۹ میلیون ‌دلاری به پرفروش‌ترین فیلم برزیلی از زمان همه‌گیری بیماری کرونا تبدیل شد.
«من هنوز اینجا هستم» نخستین نمایش جهانی خود را سپتامبر ۲۰۲۴ در هشتادویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز تجربه کرد که اکران در این جشنواره با تحسین منتقدان همراه بود. آنها به اتفاق آرا، نقش‌آفرینی فرناندا تورس را ستایش کردند و در نهایت این اثر در جشنواره ونیز برنده جایزه بهترین فیلم‌نامه جشنواره شد. «من هنوز اینجا هستم» در هشتادودومین مراسم گلدن گلوب نامزد بهترین فیلم خارجی‌زبان و برنده بهترین بازیگر زن فیلم درام برای تورس شد. این فیلم در نودوهفتمین دوره جوایز اسکار نامزد جوایز بهترین بازیگر زن (تورس) و بهترین فیلم شد و با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم بین‌المللی، نخستین فیلم ساخت برزیل بود که اسکار را به خانه برد.
«من هنوز اینجا هستم» داستان دلخراش ناپدید شدن روبنس پایوا در سال ۱۹۷۱ به دست دیکتاتوری نظامی برزیل را از نگاه همسر و فرزندان او روایت می‌کند؛ فیلم ماجرای این خانواده را در تمام سال‌های ناپدید شدن پدر خانواده دنبال می‌کند و تلاش‌های یونیس (فرناندا تورس) همسر روبنس را نشان می‌دهد که می‌کوشد برای ادعاهای خود علیه اظهارات پلیس مدرک جمع کند. والترز سالس فیلمساز برزیلی، پایوا را از کودکی می‌شناخته بنابراین گزارش مبتنی بر واقعیت او از مصیبت آنها به طور قابل درکی تحت تاثیر احساسات قرار دارد و از این‌رو کاملاً مستعد آن است که خود فلیمساز تحت تاثیر خاطرات و احساساتش قرار گرفته باشد. اما این به این معنی نیست که او فیلم مستند زندگینامه‌ای درباره این شخصیت ساخته باشد. «من هنوز اینجا هستم» یک درام کامل و کم نقص از زندگی یک فعال سیاسی است که به طور ناگهانی دستگیر و بعد ناپدید می‌شود. هیچ اطلاع موثقی از سرنوشت او به خانواده‌اش داده نمی‌شود و در نهایت پس از دو دهه به همسر و خانواده اعلام می‌‌کنند که او سال‌ها پیش درگذشته است.
این فیلم بر اساس کتاب خاطرات مارسلو روبنس پایوا ساخته شده است. پدر این نویسنده، روبنس پایوا نماینده کنگره در میان ۲۰۰۰۰ نفری بود که در جریان دیکتاتوری نظامی ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵ شکنجه شدند. «من هنوز اینجا هستم» از طراحی صحنه به‌ عنوان ابزاری برای بازسازی تاریخ، انتقال حس خفقان سیاسی و بازتاب تحولات درونی شخصیت‌ها استفاده می‌کند. در این یادداشت نگاهی به تحلیل عناصر بصری طراحی صحنه ازجمله رنگ‌شناسی، چیدمان فضا، نورپردازی و نمادگرایی خواهیم داشت و ارتباط این عناصر با روایت را بررسی می‌کنیم.

بازسازی تاریخی: ریودوژانیرو ۱۹۷۰
طراحی صحنه فیلم با بازسازی دقیق ریودوژانیروی دهه ۱۹۷۰ آغاز می‌شود. دیوید رونی در «هالیوود ریپورتر» اشاره می‌کند که سالس از لوکیشن‌های واقعی و دکورهای بازسازی ‌شده، استفاده کرده تا حس اصالت را منتقل کند. در واقع خانه تکشیرا، که قلب فیلم محسوب می‌شود، با مبلمان چوبی تیره، رادیوهای قدیمی با آنتن‌های بلند و پارچه‌های گل‌دار دهه ۷۰ طراحی شده است. این جزئیات که در گزارش «اسکرین دیلی» به‌ عنوان «بازتاب زندگی طبقه متوسط برزیل» توصیف شدند نه‌تنها تاریخ را زنده می‌کنند بلکه زمینه‌ای برای درک فشارهای اجتماعی و سیاسی فراهم کرده‌اند. ماشین‌های کلاسیک در خیابان‌ها و پوسترهای رنگ‌ورو رفته هم به این حس تاریخی عمق می‌دهند و تضاد بین زندگی روزمره و سایه دیکتاتوری را به تصویر می‌کشند.
رنگ‌شناسی در طراحی صحنه این فیلم نقش مهمی در انتقال حالات روایی دارد. در سکانس‌های اولیه، که خانواده هنوز کامل است و پدر و مادر دستگیر نشدند، پالت رنگی گرم با تن‌های قهوه‌ای، نارنجی و زرد غالب است. این رنگ‌ها «حس نوستالژی و گرمای خانوادگی» را القا می‌کنند. اما پس از ناپدید شدن روبنس، پالت رنگی به سمت خاکستری، آبی سرد و سایه‌های تیره تغییر می‌کند. این تحول که در خانه تکشیرا با بسته شدن پرده‌ها و کم شدن نور طبیعی همراه است «فروپاشی تدریجی زندگی اونیس رو به تصویر می‌کشد». این تغییر رنگ نه ‌تنها یک انتخاب بصری است بلکه به شکلی روان‌شناختی حس از دست دادن و انزوا را تقویت می‌کند.
چیدمان فضا در خانه تکشیرا با دقت طراحی شده تا حس خفقان و محدودیت را منتقل کند. در سکانس‌های اولیه، اتاق‌ها باز و پر از وسایل زندگی روزمره‌اند، میز ناهارخوری با صندلی‌های شلوغ، قفسه‌های پر از کتاب و اسباب‌بازی‌های بچه‌ها. اما پس از ورود ماموران نظامی که دیوید رونی در «هالیوود ریپورتر» آن را «ورود شرم‌آور به حریم خصوصی» می‌نامد، فضا تنگ‌تر به نظر می‌آید. اشیا کنار زده می‌شوند، مبل‌ها جابه‌جا شده و خانه به یک فضای نیمه‌خالی تبدیل می‌شود. این تغییر چیدمان، که با زاویه‌های بسته‌تر دوربین همراه شده، حس محاصره شدن خانواده را به مخاطب منتقل می‌کند و به شکلی بصری نشان می‌دهد که چطور دیکتاتوری زندگی‌شان را مختل کرده است.

عمق دادن به روایت با استفاده از یک شاهکار بصری
نورپردازی در «من هنوز اینجا هستم» یک ابزار کلیدی برای روایت بصری است. در سکانس‌های پرانرژی و شاد اولیه، نور خورشید از پنجره‌های بزرگ وارد شده و سایه‌های نرم ایجاد می‌کند که «یک حس امنیت کاذب را می‌سازد». اما پس از ناپدید شدن روبنس، نور طبیعی جای خودش را به لامپ‌های زرد کم‌جان می‌دهد. این تغییر، که به‌عنوان «بازتاب افسردگی اونیس» به تصور درمی‌آید، با سایه‌های بلند و کنتراست بالا همراه است که حس تعلیق و ترس را تقویت می‌کند. در سکانس ساحل کوپاکابانا، نور غروب با رنگ‌های سرد تضاد جالبی با گرمای از دست‌ رفته زندگی اونیس ایجاد می‌کند.
طراحی صحنه پر از نمادهایی است که به عمق روایت کمک می‌کند. ساعت دیواری متوقف ‌شده در خانه، که در نقد «هالیوود ریپورتر» به آن اشاره شده، نمادی از توقف زمان برای اونیس است. پنجره‌های بسته، که بارها تصویر آنها در فیلم تکرار می‌شوند، حس زندانی شدن را القا می‌کند. در سکانس ساحل که «ورایتی» آن را «یک لحظه تنفس کوتاه در خفقان» می‌نامد، شن‌های خالی و امواج آرام، نشان‌دهنده تنهایی اونیس در جست‌وجوی حقیقت‌اند. این نمادها، که به دقت در دکور و لوکیشن‌ها گنجانده شدند، به مخاطب اجازه می‌دهد لایه‌های پنهان داستان را کشف کند.
طراحی صحنه در «من هنوز اینجا هستم» یک شاهکار بصری است که تاریخ، احساسات و مضامین سیاسی را به هم گره می‌زند. از بازسازی دقیق دهه ۱۹۷۰ گرفته تا استفاده هوشمندانه از رنگ، نور و چیدمان، این عنصر به روایت عمق می‌دهد و تجربه‌ای چندلایه خلق می‌کند. والتر سالس با تکیه بر اصالت و نمادگرایی، نشان می‌دهد که طراحی صحنه فقط پس‌زمینه نیست بلکه بخشی از زبان فیلم است. این فیلم، که در ونیز ۲۰۲۴ مورد تحسین قرار گرفت، شایستگی خود را به ‌عنوان یک اثر برجسته اثبات می‌کند.

 

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

پژوهشگر مرزی

به یاد “علیرضا ذکاوتی” علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، پژوهش‌گر برجستۀ معاصر که آثار…

تلخ و غیرقابل‌باور

درباره فیلم “رها” فیلم «رها» اولین فیلم حسام فرهمند است که سال…

دراکولای کمونیست

درباره کتابی از “هرتا مولر” «شاه کرنش‌کنان می‌کشد» نُه جُستار زندگی‌نامه‌وار از…

دیدگاهتان را بنویسید