محسن جلالپور، تاجر بخش خصوصی
شواهد نشان میدهد که تابستان سختی پیش رو داریم. تابستان سخت یعنی به همه مشکلات فعلی، قطعی آب و برق را هم اضافه کنیم. یعنی سال آینده در کنار ترافیک، آلودگی، تحریم، تورم، رکود، مهاجرت، تنشهای داخلی و تنشهای منطقهای، شوکهای سیاسی و اقتصادی و تداوم گرمای هوا، دولت ناچار است هم آب را قطع کند و هم برق را. در کتیبههایی که از دوران هخامنشی به جا مانده، داریوش شاه برای ایران اینگونه دعا کرده: «اهورا مزدا؛ این کشور را از دشمن، از خشکسالی، از دروغ محفوظ دارد». در افسانههای ایرانی آمده، وقتی سپاه توران به فرماندهی افراسیاب به ایران حمله کرد، خشکسالی ایران را فرا گرفت و آنگاه که «آرش» تیری پرتاب کرد تا مرز میان ایران و توران مشخص شود، «دشمن» دور شد و «خشکسالی» به پایان رسید. حضرت فردوسی در شاهنامه از ديو خشكسالی یاد کرده و «ضحاک» و «افراسیاب» را نمادهای قحطی و خشكسالی دانسته. در نبرد «فریدون» و «ضحاک» و نبرد «کیخسرو» و «افراسیاب» که با شکست اهریمنان به پایان میرسد، جهان از کمند خشکسالی آزاد میشود و رودها و دریاها جاری میشوند.
شواهد نشان میدهد، میزان بارندگی امسال در برخی مناطق بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته و اگر همین روند ادامه پیدا کند به طور قطع سال آینده در خیلی از شهرها آب برای نوشیدن نخواهیم داشت. چنین وضعیتی در هر کشوری میتواند ساختار تصمیمگیری را به لرزه درآورد و استیضاح چند وزیر و سقوط دولت را به دنبال داشته باشد اما در ایران، آب از آب تکان نمیخورد. گاهی با پدیدههایی مواجه میشویم که ناگهانی به وجود میآیند و همه را غافلگیر میکند اما خشکسالی و خشکیدگی سرزمینی، پدیدهای دفعتی و ناگهانی نیست. سالهای طولانی است که تحلیلگران اقتصاد و ناظران محیط زیست نسبت به ابرچالش آب و محیط زیست هشدار میدهند اما نظام حکمرانی به اندازه ارزنی به هشدارها توجه نشان نداده است. ما در حال حاضر با دو پدیده مواجهیم؛ پدیده کاهش بارندگی در خیلی از مناطق کشور و پدیده خشکیدگی سرزمین. کمتوجهی به پدیده اول و سیاستگذاری نادرست منجر به بروز پدیده دوم یعنی خشکیدگی سرزمین میشود که به گواه تحلیلگران محیط زیست، آنچه بیش از خشکسالی خطرناک به نظر میرسد، خشکیدگی سرزمین است. خشکسالی را میشود مدیریت کرد اما خشکیدگی سرزمین یعنی مرگ و نابودی تمدن.