چرا توقف “روند مسقط” قابل درک نیست؟
به قلم؛ کوروش احمدی؛ دیپلمات پیشین
اظهارات دکتر عراقچی مبنی بر اینکه «درحال حاضر روند مسقط به دلیل شرایط خاص منطقه متوقف است و الان زمینهای برای این گفتوگوها نمیبینیم»، میتواند سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر قرار دهد. وی همچنین گفت: «در مشورت با کشورهای منطقه، مواضع ایران را با قوت بیان کردم و خواستم که به اطلاع همه طرفها برسد». سه نکته در مورد این اظهارات قابل طرح است:
۱.ضمن اینکه سفر آقای عراقچی به کشورهای منطقه حتماً مفید بوده اما روشن نیست که این سفرها بر پایه چه راهبرد و رویکردی انجام شده است. میدانیم که سیاست اعلامی اکثر این دولتها در جنگ بین ایران و اسرائیل بیطرفی است و بیطرفی در جنگ بین یک کشور اسلامی و اسرائیل از زمان غصب اراضی فلسطینی تاکنون بیسابقه است. اما در اِعمال همین سیاست اعلامی نیز جای تردید وجود دارد. واقعیت این است که اکثر این دولتها علناً یا در خفا همیشه مخالف حزبالله بوده و ازجمله در سازمان ملل و حتی در جنبش عدم تعهد برای محکوم کردن ایران به خاطر ایجاد «میلیشیای مسلح» در منطقه تلاش کردهاند. بهعلاوه مطابق اعلام اسرائیل و آمریکا از ژوئن ۲۰۲۲ سازوکاری با نام «دفاع هوایی خاورمیانه»(MEAD) با مشارکت اسرائیل و آمریکا و چند کشور عربی برای مقابله با پرتابهها در منطقه ایجاد شده است و مطابق برخی گزارشها در چارچوب این سازوکار، برخی از کشورهای عربی ازجمله دو کشور حاشیه خلیجفارس در جریان «وعده صادق ۱ و ۲» با ائتلاف غربی همکاری کردند. صحبت با این دولتها برای دادن هشدار و اخطار به آنها برای خودداری از کمک در حمله به ایران و پیگیری برخی مسائل دوجانبه و مانند آن حتماً خوب است اما بعید است این صحبتها در ارتباط با بحران جاری در منطقه ازجمله آتشبس در غزه و لبنان و تجاوز اسرائیل علیه ایران هیچ تاثیری داشته باشد.
۲.در شرایطی که نمیتوان امیدی به اقدامی از جانب کشوری دیگر در مورد بحران جاری داشت، بستن راه گفتوگوی غیرمستقیم با آمریکا موجب تعجب است! قابل درک است که ایران بسیار از همکاری آمریکا با اسرائیل، بهویژه آخرین مورد آن، یعنی ارسال سامانه موشکی تاد به اسرائیل عصبانی باشد اما مگر این سیاست آمریکا تازگی دارد و انتظاری غیر از این بوده یا توقف روند مسقط میتواند تاثیری بر آن داشته باشد؟ از طرفی در سطح بینالمللی، اجماع وجود دارد که آمریکا تنها کشوری است که میتواند بر تصمیمات اسرائیل تاثیر بگذارد. روند مسقط میتوانست در برخی موقعیتهای حاد و حساس امکانی برای جلوگیری از خارج شدن اوضاع از کنترل در اثر سوءمحاسبه، برداشت غلط و مانند آن باشد. آمریکا و شوروی در اوج بحرانهای دوره جنگ سرد، هم سفارتهایشان را فعال نگه داشتند، هم تلفن سرخ روی میز دو رئیسجمهورشان را. آمریکا و ویتنام نیز طی ۵ سال پایانی جنگ ویتنام مستمراً با یکدیگر در پاریس مشغول مذاکره بودند. حال چرا ایران باید همین مذاکرات غیرمستقیم را هم متوقف کند؟ روشن نیست!
۳.آنچه از دو مورد فوق مهمتر است، این است که توقف همین مذاکرات غیرمستقیم نیمبند نیز در جهت خلاف راهبرد و رویکرد اعلام شده دولت پزشکیان است. ایشان در جریان مبارزات انتخاباتی، خود را به تعامل با جهان و حرکت در جهت برداشتن تحریمها و بهبود وضعیت معیشت مردم متعهد کرد و ازجمله تاکید داشت که «امکان ندارد بدون برجام و FATF مشکلات خود را حتی با کشورهای همسایه برطرف کنیم». این وعدهها نیز در شرایطی داده شد که هم جنگ غزه در جریان بود و هم آمریکا در «عملیات وعده صادق ۱» به نحوی گسترده از اسرائیل حمایت کرده بود. ایشان اخیراً در سازمان ملل نیز تاکید کرد که «ما آماده تعامل با اعضای برجام هستیم. اگر تعهدات برجامی به طور کامل و با حسننیت اجرا شود، میتوان در مورد دیگر مسائل هم وارد گفتوگو شد». حداقل انتظار در مورد روند مسقط این بود که وضع به شکلی که در دولت سیزدهم جریان داشت، ادامه مییافت، نه اینکه شاهد عقبگرد شویم. تجاوزات و جنایات اسرائیل که یکی از اهدافش میتواند از ریل خارج کردن دولت پزشکیان باشد، نباید دولت ایشان را از پیگیری راهبرد و رویکرد اعلام شده، باز دارد.