توسط : درباره نمایش “جان بیقرار”
سجاد افشاریان حالا یکی از فعالترین آدمهای تئاتر امروز ایران است که یا خود نمایشی روی صحنه دارد یا تهیهکنندگی نمایشهای جوانترها را بر عهده میگیرد. او در حالی که هنوز جنگ تمام نشده بود، برای جان بخشیدن به تئاتر و آوردن دوباره مردم به سالنها تصمیم گرفت، نمایشی را بهطور رایگان روی صحنه ببرد؛ این در حالی است که نمایشهای او همیشه پرفروش و پرتماشاگر هستند و اگر اجرای این نمایش را رایگان هم نمیکرد، تماشاگران برای تماشای آن به سالن میرفتند اما او تصمیمش را گرفته بود تا دوباره پای مردم را به سالن نمایش باز کند. میدانست اگر چنین تمهیدی را بهکار گیرد، مردم دوباره به تئاتر رویِ خوش نشان خواهند داد و یخ تماشاگر تئاتر میشکند. این بود که همراه احسان عبدیپور که چهره شناخته شده و محبوبی میان علاقهمندان به هنر است، تصمیم گرفت یک پروژه موسیقایی نمایشی را روی صحنه ببرد؛ اجرایی که تفاوت چندانی با نمایشهای همیشگی افشاریان نداشت؛ ترکیبی بود از مونولوگ و موسیقی که مانند همیشه تماشاگر را با خود همراه میکرد چراکه او به خوبی بلد است، چگونه دست روی شاهرگ احساسی تماشاگر بگذارد اما نه افشاریان و عبدیپور، نه حتی مدیران تئاتر تصور نمیکردند از این نمایش چنین استقبالی شود؛ بعد از گذشت بیش از دو دهه، صف تماشاگران مشتاق برای تماشای یک نمایش دور ساختمان کروی تئاتر شهر حلقه زد و تعدادشان به اندازهای رسید که مدیران چارهای جز دو سانس کردن اجرای نمایش «جان بیقرار» نداشتند. افشاریان حتی ابراز تمایل کرد که نمایش در سانس سوم هم اجرا داشته باشد که مدیران تئاتر شهر بهدلیل بهدرازا کشیدن اجرا تا بعد از نیمهشب با این درخواست مخالفت کردند؛ اینچنین بود که عصر روز جمعه «ششم تیرماه»، محوطه باز مجموعه تئاتر شهر شاهد حضور پرشمار تماشاگرانی بود که برای تماشای اجرای «جان بیقرار» کار مشترک سجاد افشاریان و احسان عبدیپور آمده بودند. در واقع، پس از دو هفته سخت و نفسگیر که جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، کام هموطنانمان را تلخ کرده و آرامش را از آنها ربوده بود با حضور تماشاگران تئاتر، شور زندگی در قلب تهران به تپش افتاد و بنای زیبای تئاتر شهر بهگرمی پذیرای تماشاگرانی بود که از ظهر روز جمعه «ششم تیرماه» برای تماشای پروژه مشترک سجاد افشاریان و احسان عبدیپور با عنوان «جان بیقرار» گرداگرد این ساختمان حلقه زده بودند؛ باور کردنی نبود که تماشاگران از ۶ ساعت پیش از اجرای این نمایش برای تماشای آن صف بکشند اما آنهایی که از مقابل ساختمان تئاتر شهر در آن ظهر جمعه تابستانی عبور میکردند با تعجب شاهد حضور تماشاگرانی بودند که هر ساعت به تعدادشان افزوده میشد و از آنجایی که سالها بود شاهد چنین اتفاقی در این مجموعه نبودند، با بهتوحیرت، به این صف خیره شده بودند؛ تماشاگرانی که با نفسشان، شور زندگی را به چهارراه ولیعصر تهران بازگرداندند. حضور تماشاگران آنچنان پرشمار بود که گروه اجرایی و کارکنان مجموعه تئاتر شهر دریافتند که باید اجرای دومی نیز به این برنامه اختصاص بدهند؛ اینگونه بود که این پروژه در دو نوبت ۱۹ و ۲۱ در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا شد.
میان مردمی که به دعوت سجاد افشاریان و احسان عبدیپور آمده بودند، هنرمندانی چون اصغر همت، افسر اسدی، حبیب رضایی، محسن حسینی، محمدرضا خاکی، مسعود دلخواه، اتابک نادری، کیومرث مرادی و… نیز کنار «حسین سیماییصراف» وزیر علوم، «سیدمرتضی روحانی» شهردار منطقه ۶، «نادره رضایی» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و «نیکنام حسینیپور» رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز دیده میشدند.
دقایقی پیش از ساعت ۷ در تالار اصلی به روی تماشاگران باز شد و دو نوازنده زن با نواختن آهنگهای خاطرهانگیزی چون «خونه مادربزرگه»، «آقای حکایتی» و… به تماشاگران خوشآمد گفتند. اجرای برنامه اما شامل متنخوانی و اجرای موسیقی بود. سجاد افشاریان و احسان عبدیپور، خاطراتی از کودکیشان روایت کردند؛ از اینکه چگونه کلاهقرمزی، زندگی آنها را در شهرهای شیراز و بوشهر تحتتاثیر قرار داد و آنها را به تهران کشاند و حالا در بحبوحه روزهای نفسگیر جنگ، آنان تهران را تنها نمیگذارند. پس از خوانش متون سجاد افشاریان و احسان عبدیپور، ترانه تیتراژ فیلم کلاهقرمزی توسط نوازندگان حاضر در برنامه اجرا شد و مردم و گروه اجرایی در اجرای این ترانه کودکانه، همصدا شدند. افشاریان و عبدیپور در متون خود از قهرمانانی مردمی سخن گفتند؛ قهرمانانی که هیچ عکسی از آنان منتشر نمیشود و هیچ جایی از تاریخ، نامشان درج نخواهد شد اما حضورشان در ذهن و دل مردمانی که روزگاری یاریشان کردهاند، ماندنی خواهد بود؛ قهرمانانی از جنس میوهفروش محله یا پیرمردی مسافرخانهدار، شوفر یک تاکسی یا پیرزنی که به دختران و پسران جوان پناه داده است. در فاصله اجراهای آنها، قطعات موسیقی متناسب با متون این دو نویسنده نیز اجرا شد.
در پایان، طنین ترانه نوستالژیک تیتراژ سریال «علی کوچولو» برای چندمین بار، تماشاگران و گروه اجرایی را همنوا کرد.
در این اجرا، ملیکا زادهمحمدی، سیاوش پارسامنش، محمدحسین غفاری، شایان صفوی و عزیز اکبری نیز افشاریان و عبدیپور را همراهی کردند.
شیما داودپور، آوا مغیثی، سوگل اجلالی، ملیکا زادهمحمدی و سیاوش پارسامنش، اعضای گروه موسیقی این نمایش بودند.
شامگاه جمعه «ششم تیرماه» مردم تئاترشهر را در آغوش کشیدند و بنای زیبای چهارراه ولیعصر با حضور تماشاگران مشتاق تئاتر جان گرفت.
