نقشه راهی برای تقویت دیپلماسی رسانهای ایران
به قلم؛ قادر باستانیتبریزی؛ روزنامهنگار و مدرس دانشگاه
یادداشت راهبردی ظریف در مجله فارین افرز، چشماندازی جامع از سیاست خارجی دولت پزشکیان ارائه کرد. در هفتههای اخیر، مواضع تازهای از سوی مقامات بلندپایه کشورمان ازجمله وزیر امور خارجه و نیز مشاور رهبر انقلاب، مطرح شده که ایران آماده است تا نقش سازندهای در ایجاد صلح و ثبات در منطقه ایفا کند و به دنبال همکاری برای حل چالشهای مشترک است. با این حال تحلیل بازتاب این اظهارات در رسانههای بینالمللی، از غرب تا شرق، نشان میدهد که مواضع جدید، پژواک قابل توجهی نداشته و جایگاه رسانهای ایران در عرصه جهانی همچنان کمرنگ است. این مساله که به کرات در موارد مشابه نیز تکرار شده، پرسشهایی اساسی را مطرح میکند: چرا صدای ایران با وجود پیشینه تاریخی، منابع غنی طبیعی و جایگاه تاثیرگذار در تحولات منطقهای به درستی شنیده نمیشود؟ آیا این معضل ناشی از ضعف در شیوه ارائه مواضع است یا دلایل ساختاری عمیقتری در آن نقش دارند؟ یکی از مهمترین چالشها در دیپلماسی عمومی ایران، چندگانگی و ناهماهنگی در پیامهاست. مواضع مقامات کشور گاه به صورت پراکنده و فاقد انسجام مطرح میشود. نبود استراتژی رسانهای یکپارچه و هماهنگی میان نهادهای مختلف حاکمیتی، موجب سردرگمی مخاطبان خارجی و کاهش اثرگذاری پیامها میشود. درحالی که کشورهای رقیب با پیامهای واضح، همسو و استراتژیک در عرصه دیپلماسی ظاهر میشوند، ایران با تعدد مواضع و اختلافنظرهای آشکار، صدای خود را تضعیف میکند. زمانبندی نیز عنصری حیاتی در موفقیت دیپلماسی رسانهای است. متاسفانه، مواضع مقامات ایرانی اغلب در زمانهایی بیان میشود که یا فضای رسانهای مناسب برای آن وجود ندارد یا اولویتهای خبری جهانی به موضوعات دیگری معطوف است. برای نمونه، اظهارات کلیدی ممکن است در اوج بحرانهای بینالمللی یا رویدادهای جهانی مطرح شود و در نتیجه در سایه خبرهای پرمخاطبتر قرار گیرد. از سوی دیگر، ایران تاکنون نتوانسته است به خوبی از فرصتهای استراتژیک همچون نشستهای بینالمللی، مصاحبههای مستقیم با رسانههای معتبر یا پلتفرمهای دیجیتال بهرهبرداری کند. درحالی که رقبای منطقهای با استفاده از این بسترها روایتهای خود را به شیوهای جذاب و فراگیر ارائه میدهند. ادبیات دیپلماتیک یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار است. زبان دیپلماتیک باید مبتنی بر احترام متقابل، شفافیت و استدلال منطقی باشد. در برخی موارد، لحن مواضع ایران، بهویژه در مسائل بینالمللی، تند و تقابلی است که نه تنها موجب جذب مخاطبان خارجی نمیشود بلکه مقاومت و سوءتفاهم ایجاد میکند. استفاده از تعابیر تهدیدآمیز یا مبهم به جای ایجاد فضای گفتوگو، زمینه تفسیرهای منفی را فراهم میکند. این درحالی است که کشورهای موفق در دیپلماسی عمومی با استفاده از زبانی نرم و حرفهای، پیامهای خود را به طور موثر منتقل میکنند. بیاعتمادی جهانی نسبت به مواضع ایران نیز مانعی جدی است. تجربه برخی اقدامات متناقض در گذشته، نظیر تغییرات ناگهانی در مواضع یا عدم پایبندی به توافقهای بینالمللی، باعث شده که جهان با دیده تردید به پیامهای جدید ایران نگاه کند؛ حتی زمانی که ایران مواضع مثبت و سازندهای ارائه میدهد، این بیاعتمادی مانع از آن میشود که پیامها جدی گرفته شوند. یکی دیگر از عوامل کلیدی، فقدان همسویی میان مواضع رسمی و واقعیتهای اجتماعی در داخل کشور است. امروزه افکار عمومی جهانی بیشازپیش به وضعیت داخلی کشورها توجه دارند. زمانی که شکاف عمیقی میان سیاستهای رسمی و واقعیتهای اجتماعی وجود دارد، مشروعیت پیامهای ارائه شده در عرصه بینالمللی زیر سوال میرود.
در نهایت، تغییرات ژئوپلیتیکی و سیاستهای خارجی ناکارآمد نیز موجب شده که جایگاه ایران در برخی معادلات جهانی کمرنگ شود. کشورهای رقیب با اتخاذ استراتژیهای دیپلماتیک هوشمندانه، توانستهاند موقعیت خود را تقویت کنند، درحالی که ایران در بهرهگیری از این ظرفیتها عملکرد ضعیفی داشته است.
برای بازسازی صدای ایران در عرصه جهانی، مجموعهای از اقدامات کلیدی و هدفمند ضروری است. اقدام نخست ایجاد انسجام در مواضع از طریق تدوین یک استراتژی رسانهای واحد و هماهنگ میان تمام نهادهای حاکمیتی است. همچنین بهرهگیری بهینه از زمانبندی و بسترهای مناسب با استفاده از مجامع بینالمللی و پلتفرمهای معتبر رسانهای، تاثیرگذاری پیامهای ایران را بالا میبرد.
بهبود ادبیات دیپلماتیک نیز یکی دیگر از عوامل حیاتی است. استفاده از زبانی شفاف، احترامآمیز و جذاب که توانایی جلب نظر و اعتماد مخاطبان بینالمللی را داشته باشد، نقش مهمی در اثربخشی ارتباطات دیپلماتیک ایفا میکند. در کنار این، اعتمادسازی جهانی از طریق پایبندی به توافقهای بینالمللی و ایجاد سابقهای مثبت در رفتارهای دیپلماتیک میتواند به ارتقای جایگاه ایران در افکار عمومی جهانی کمک کند.
علاوه بر این، همسویی سیاستهای داخلی و خارجی با هدف کاهش شکاف میان واقعیتهای اجتماعی و مواضع حاکمیتی، گامی موثر در تقویت مشروعیت پیامهای ایران خواهد بود. نهایتاً سرمایهگذاری در دیپلماسی عمومی از طریق بهرهگیری از متخصصان رسانه، سفیران فرهنگی و شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط مستقیم با افکار عمومی جهانی میتواند بازتاب و نفوذ صدای ایران را به طرز چشمگیری افزایش دهد.
صدای ایران زمانی در جهان بازتابی گسترده خواهد داشت که پیامهای آن شفاف، منطقی و منسجم باشد و در بسترهای مناسب و با زبانی موثر ارائه شود. این امر مستلزم تغییرات بنیادین در رویکردهای دیپلماتیک و رسانهای است که تنها از طریق بازنگری جدی در سیاستها و استفاده از ابزارهای مدرن دیپلماسی عمومی قابل تحقق است. اقدام دکتر جواد ظریف در فارین افرز، شروع خوبی است که باید تداوم پیدا کند.