رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : ظهور و سقوط اقتدارگرایان

ظهور و سقوط اقتدارگرایان

عصر ما دوران مردان قدرت‌طلب است؛ رهبرانی مانند برلوسکونی و پوتین که به دموکراسی آسیب می‌زنند یا آن را نابود می‌کنند و از ابزار مردانگی برای کسب مشروعیت سیاسی استفاده می‌کنند. در آمریکا، ترکیه، برزیل و سایر کشورهای مهم از نظر ژئوپلیتیکی، این‌گونه رهبران منابع کشور را برای فرونشاندن طمع خود به خدمت گرفته و راه مبارزه با تغییرات اقلیمی را سد کرده‌اند. وابستگی آن‌ها به فساد و سانسور و بی‌توجهی به رفاه عمومی به این معنی است که آن‌ها نمی‌توانند بحران‌های ملی را به‌درستی حل‌وفصل کنند و برای مردمانشان ویرانی به بار می‌آورند. چگونگی مبارزه با ظهور این افراد خودکامه و این‌که چگونه می‌توان آن‌ها را از اریکۀ قدرت به زیر کشاند؟ یکی از مهم‌ترین مسائل عصر ماست.
كتاب «مردان قدرت‌طلب: چگونه ظهور می‌کنند، چرا موفق می‌شوند و چگونه سقوط می‌کنند» نوشتۀ روت بن‌گیات (استاد دانشگاه، پژوهش‌گر حوزۀ فاشیسم و منتقد فرهنگی آمریکایی) به چگونگی برآمدن، جاگیر شدن و براُفتادنِ حکومت‌های اقتدارگرایی می‌پردازد که در عصر حاضر توسط مردانی جاه‌طلب و مستبد و پوپولیست پدید آمده‌اند. این کتاب را انتشارات ققنوس به تازگی با ترجمۀ فاطمه شاداب منتشر کرده است. «مردان قدرت‌طلب» از دل یك عمر اندیشیدن به حاكمان مستبد و تأثیر ویران‌گر آن‌ها در افراد و جوامع برآمده است. با ارزش‌ترین منابع نویسنده گزارش‌های افراد گوناگونی بود كه دوران حكومت قدرت‌طلبان را تجربه كرده بودند، تجربیاتی كه در قالب خاطرات، داستان‌های مصور، مدارك بازجویی نیروهای نظامی و پلیس و مصاحبه‌ها بیان شدند.
«مردان قدرت‌طلب» بر اهمیت مردانگی و چگونگی موثر واقع‌ شدنش در كنار سایر ابزارهای حكومت اقتدارگرایان تأكید می‌كند. نمایش قدرتِ مردانه و احساس نزدیكی با سایر رهبران مذكر فقط هارت و پورت نیست و در واقع چگونگی استفاده از قدرت را در داخل و در هدایت سیاست خارجی نشان می‌دهد. مردانگی به آن‌ها توانایی انجام اعمال آمیخته با فساد ‌و القای این اندیشه را می‌دهد كه آن‌ها فراتر از قانون‌اند،‌ قانونی كه افراد ضعیف وظیفه دارند آن را رعایت كنند. دانیل زیبلات، یکی از نویسندگان کتاب «دموکراسی‌ها چگونه می‌میرند»، کتاب «مردان قدرت‌طلب» را ارائه‌دهندۀ «تصویری گیرا و روشن‌گر از چگونگی اعمال خشونت، اغواگری و فساد توسط مردان قدرتمند» توصیف می‌کند. هم‌چنین تیموتی اسنایدر، نویسندۀ کتاب‌های «در مسیرِ ناآزادی» و «در برابر استبداد»، کتاب «مردان قدرت‌طلب» را «تحلیلی به ‌موقع از این‌که چگونه یک کاریزما باعث فاجعۀ سیاسی می‌شود» می‌داند.
روت بن‌گیات در کتاب «مردان قدرت‌طلب» ضمن تحلیل و بررسیِ چگونگی برآمدن حکومت‌های اقتدارگرا و توتالیتر قرن بیستم و قرنِ اخیر و بحث دربارۀ چگونگی سقوط نظام‌های توتالیتر و استبدادی، زنگ خطری را به صدا درمی‌آورد که به نابودی دموکراسی توسط جریان‌های راست افراطی و بازگشت فاشیسم و نازیسم هشدار می‌دهد. او در این کتاب به بررسی و تحلیل این موضوع می‌پردازد که چنین جریان‌هایی چگونه و با چه ترفندهایی دلِ مردم را به‌ دست می‌آورند و مردم را با خود همراه می‌کنند.
«مردان قدرت‌طلب» با نگاه به حکومت‌هایی استبدادی دو قرن اخیر نوشته شده و بن‌گیات هم به چگونگی برآمدن این حکومت‌ها و ترفندهای به قدرت رسیدنِ زمامداران‌شان می‌پردازد و هم به این‌که مردان قدرت‌طلب چگونه سرانجام از عرش به فرش می‌افتند و حکومت‌شان سقوط می‌کند.
«مردان قدرت‌طلب» به ما می‌گوید، مردان مستبد چگونه با دستاویزهای جنسیتی و با فساد و خشونت و ترفندهای تبلیغاتی و تلفیق استبداد و پوپولیسم و دست‌کاری تاریخ و هراس‌ها و خواسته‌های مردم، وفاداری جمع کثیری از مردم را جلب می‌کنند و به قدرت می‌رسند. این کتاب هم‌چنین راه‌های مبارزه با حکومت‌های توتالیتر و اقتدارگرا را نشان می‌دهد و پژوهشی مستند دربارۀ ماهیت اقتدارگرایی و توتالیتاریسم و چگونگی به قدرت رسیدن و سقوط رژیم‌های استبدادی است. این کتاب بر مبنای داده‌هایی نوشته شده که نویسنده آن‌ها را از راه‌های گوناگون، از جمله مصاحبه با کسانی که تجربۀ زندگی تحت سیطرۀ نظام‌های اقتدارگرا را داشته‌اند و نیز مطالعۀ تجربیاتی از این دست که به‌صورت‌های مختلفی مثل خاطر‌ات و داستان‌های مصور و مدارک بازجویی پلیس و نیروهای نظامی، ثبت شده و باقی مانده‌اند به‌دست آورده است.
از جمله شخصیت‌های سیاسی اقتدارگرا که در کتاب «مردان قدرت‌طلب» از آن‌ها سخن رفته، می‌توان به آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی، فرانسیسکو فرانکو، صدام حسین، آگوستو پینوشه، معمر قذافی، ولادیمیر پوتین، دونالد ترامپ، عیدی امین، رجب طیب اردوغان و سیلویو برلوسکونی اشاره کرد. «مردان قدرت‌طلب» از مقدمه، سه بخش به نام‌های «دستیابی به قدرت»، «ابزارهای حکومت»، «از دست دادن قدرت»، یک بخش نتیجه‌گیری و ۱۰ فصل تشکیل شده است. فصل‌های ده‌گانۀ کتاب «مردان قدرت‌طلب» عبارتند از: «قبضۀ قدرت فاشیستی»، «کودتای نظامی»، «ظهور اقتدارگرایان جدید»، «ملتی عظیم»، «تبلیغات»، «مردانگی»، «فساد»، «خشونت»، «مقاومت» و «فرجام».
به اعتقاد روت بن‌گیات برای مقابله با اقتدارگرایی باید اولویت را به پاسخ‌گویی و شفافیت در دولت داد. او می‌نویسد: «در قلب حکومت فرد قدرت‌طلب این ادعا پنهان است که او و عواملش از قانون و قضاوت بالاترند و به حقیقت دِینی ندارند. پاسخ‌گویی یکی از معیارهای جوامع باز است زیرا معیار قدیمی- انتخابات- امروزه دیگر چندان قابل اعتماد نیست. کشورهای تحت حکومت اقتدارگرایانِ جديد غالباً وانمود می‌کنند که به دموکراسی پایبندند و دموکراسی‌های اسمی که افراد خودکامه بر آن حکومت می‌کنند معمولاً به حکومت‌های استبدادی شبیه می‌شوند. در آمریکای تحت حاکمیت ترامپ مانند ایتالیای تحت حاکمیت برلوسکونی، اقدامات قانونی و غیرقانونی، واقعیت و داستان‌سرایی افراد مشهور و سیاست‌مداران چنان در هم آمیخته می‌شدند که معنای‌شان را از دست می‌دادند و هر کاری نوعی کلاهبرداری به شمار می‌آمد. آثار ویران‌گر دور شدن از معیارهای پاسخ‌گویی و حقیقت را می‌توان در واکنش نورا اُدانل خبرنگار شبکۀ خبری سی‌بی‌اس در ژانویۀ ۲۰۲۰ نسبت به سخنرانی ترامپ دربارۀ وضعیت کشور آمریکا نشان داد. با وجود آنکه ترامپ در سخنرانی‌اش اظهارات نادرستی دربارۀ رشد اقتصادی کشور ارائه کرده بود، اُدانل آن را پیروزی «رئیس‌جمهور نمایش‌های زندۀ تلویزیونی… استاد واقعی عوام‌فریبی» توصیف کرد.»
به اعتقاد نویسندۀ کتاب «مردان قدرت‌طلب» اجرای عملیات مبارزه با فساد، نیازمند آموزش‌هایی است که مزایای شفافیت و پاسخ‌گویی را بیان می‌کند تا در مرحلۀ اول فرهنگِ محیط کار و دولت به افراد اجازۀ مشارکت در اقدامات فسادآلود را ندهد و می‌نویسد: «پیگرد قضایی خوشایند نیست و سبب می‌شود، رهبران و متحدان‌شان به ایفای نقش قربانی رو بیاورند. پیشگیری به مراتب بهتر است. ما می‌توانیم نخبگان را تشویق کنیم تا با نیروهای ضدفساد متحد شوند، همان کاری که سازمان شفافیت بین‌الملل در سرتاسر جهان انجام می‌دهد. می‌توانیم سازمان‌های غیرانتفاعی و مدنی که برای برقراری عدالت اجتماعی و پاسخ‌گویی در سطح منطقه‌ای و کشوری فعالیت می‌کنند را ترویج کنیم. کارزارهای اعمال فشار بر بانک‌ها، شرکت‌های حقوقی و سایر سازمان‌هایی که به اقتدارگرایان فرصت می‌دهند به فساد آلوده شوند، افرادی که در خدمت اقتدارگرایان هستند را وامی‌دارند تا در کارهای‌شان تجدیدنظر کنند. رسانه‌هایی که به سرعت اقدامات یا واکنش‌های اقتدارگرایان را پوشش می‌دهند باید داستان کسانی که شجاعانه به مبارزه با فساد برخاسته‌اند را روایت کنند، از جاکومو ماتئوتی گرفته تا بوریس نمتسف تا کسانی که امروزه برای این کار جانشان را به خطر می‌اندازند. هم‌چنین لازم است، مشوق‌های بیشتری برای اقدامات ضدفساد تعریف شود.»

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

جهانگشای ایرانی

درباره “نادرشاه افشار” نادرشاه افشار کار خود را به عنوان یک جنگاور…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

قهرکرده‌ها بازگردند

درخواست وزیر ارشاد از سینماگران جشنواره فیلم فجر امسال قرار است، جایی…

استعفا در اوج

“احسان محمدحسنی” از اوج رفت احسان محمدحسنی با اعلام استعفای خود از…

دیدگاهتان را بنویسید