تاثیر حذف ارز ترجیحی در امور پزشکی، هزینه بسیاری به بیماران تحمیل میکند
به قلم؛ فرزانه ترکان؛ عضو شورای مرکزی و معاون فرهنگی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
حذف ارز ترجیحی تجهیزات پزشکی به طور کلی میتواند در اقتصاد موثر باشد و دست دولت را از نظر مالی و اقتصادی باز نگه دارد تا هزینهها را در جایی انجام بدهد که نیاز اقشار آسیبپذیر جامعه را پاسخ بدهد. از سوی دیگر با مشکلاتی که در خدماتدهی با تعرفههای موجود در سیستمهای بیمارستانی و درمانی وجود دارد قطعاً مسائل را پیچیدهتر و سختتر خواهد کرد. آن هم زمانی که بزرگترین مشکل ما پایین بودن تعرفه خدمات پزشکی است؛ جایی که هزینه یک سونوگرافی یا امآرآی که از سوی نهادهای بالادستی تعیین میشود، تناسبی با هزینه تمام شده آن خدمات ندارد. در برخی از مراکز درمانی این خدمات به دلیل تعرفه پایین ارائه نمیشود. حالا اگر ارز تجهیزات پزشکی برداشته شود، کسی بخواهد در مراکز خصوصی یا دولتی خدماتی در این حوزه اضافه کند باید تعرفه قابل قبولی وجود داشته باشد که هزینههایش را پوشش بدهد و این هزینهها بالا خواهد بود. به اضافه اینکه، مقاومت جدی از سوی سازمانهای بیمهگر مثل تامین اجتماعی و خدمات اجتماعی برای افزایش تعرفهها وجود دارد. با این تعرفهها اگر بنا باشد ارز ترجیحی هم حذف شود، سفره بسیاری از خدمات برچیده خواهد شد و برای مردم قابل استفاده نخواهد بود. باید این توازن ایجاد شود؛ کسانی که در حوزه اقتصاد سلامت صاحبنظر هستند باید به نوعی برنامهریزی کنند تا افزایش تعرفه بتواند خدمات و نبود ارز ترجیحی را پوشش بدهد. اگر بتوانند این کار را کنند مراکز خصوصی، نیمهدولتی و دولتی از عهده این هزینهها برخواهند آمد، اگر این اتفاق اما نیفتد، آسیب جدی به مردم و اقشار آسیبپذیر خواهد رسید. نکته خیلی مهم این است که بیشتر از آنکه با دولت مشکل داشته باشیم با سازمانهای بیمهگر مشکل داریم. یعنی هر زمانی که درباره افزایش تعرفهها صحبت میشود، میگویند مردم از پس تعرفهها برنمیآیند اما طرف ما اصلاً مردم نیستند بلکه بیمههای پایه هستند. زمانی که بیمه خدمات درمانی یا تامین اجتماعی در مقابل افزایش تعرفه مقاومت میکند، مردم آسیب میبینند چراکه سالها هزینه بیمه دادهاند و انتظار حمایت دارند، پس سازمانهای بیمهگر باید قانع شوند تا تعرفهها افزایش پیدا کند. در تعرفه خدمات درمانی ما یک عدد کلی برای مثال برای سونوگرافی داریم، این تعرفه بین بخش حرفهای و بخش تجهیزات پزشکی است. در بخش حرفهای پزشک یا تکنسین باید هزینهای را دریافت کند و بخش دیگر باید به سرمایهگذار تجهیزات جهت استهلاک و یا اورهال قطعات تعلق بگیرد. اگر قرار باشد ارز ترجیحی را بردارند و هزینهها افزایش پیدا کند باید افزایش تعرفهای قابل توجهی وجود داشته باشد تا بتواند هزینهها را پوشش بدهد. متاسفانه در سالهای گذشته هر زمانی که هزینه تجهیزات پزشکی افزایش پیدا میکرده از بخش حرفهای کم میکردند و به همین دلیل در خیلی از مراکز دولتی یا نیمهدولتی پزشکان رادیولوژیست تمایلی به انجام خدمات ازجمله سونوگرافی ندارند زیرا عددی که به بخش حرفهای تعلق میگیرد، مدام برای جبران هزینه بخش مقابل آب میرود، موضوعی که به هیچ عنوان عادلانه نیست. بیمههای درمانی به عنوان مراکز اقتصادی باید از اقشار آسیبپذیر حمایت کنند، اینکه چرا نمیتوانند باید ریشهیابی کنند. اگر سازمان تامین اجتماعی بهعنوان یک بازوی بزرگ اقتصادی در میدان نباشد و مردم را حمایت نکند و سرمایهگذاریهای خارج از سیستم درمان برایش اولویت باشد قطعاً مردم آسیب میبینند. اما اگر حوزه کاری این بیمهها تعیین تکلیف شود و آنها حمایتگر مردم باشند حتما میتوانند این ناترازی را جبران کنند.