درباره “ساموئل خاچیکیان”
مستند امید نجوان با عنوان «ساموئل خاچیکیان، یک گفتوگو» این روزها در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شده است، تماشای فیلمی پرکشش پر از تصاویر تازه و باکیفیت از یک عاشق سینما احتمالاً برای دوستداران هنر سینما جذاب، گاهی غرورآفرین و البته در بعضی موارد دریغبرانگیز است. تلاش صادقانه امید نجوان برای ثبت بخشی از تاریخ سینمای ایران که معمولاً نادیده انگاشته شده، یا درباره آن با حب و بغض داوری شده است، قابل تحسین است.
«ساموئل خاچیکیان، یک گفتوگو» یکی از جذابترین مستندهایی است که درباره یکی از چهرههای سینمای ایران ساخته شده است. این فیلم مثل اغلب مستندهای پرتره درباره سینماگران شاخص به بررسی فعالیتها و جایگاه حرفهای فیلمسازی میپردازد که دو دهه از درگذشت و غیبتش در سینمای ایران گذشته است. خاچیکیان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از «عقابها» عملاً جایگاه باشکوه و خاص خود بعنوان سینماگری مولف، کوشا و محبوب را از دست داد. سالخوردگی به سراغش آمد و بیشوپیش از آن زیست طبیعی خود را از دست داد. مدیران سینمایی وقت به دنبال کشف چهرههای تازه بودند و امتداد موفقیت و شهرت ستارههای قبل برایشان مطلوب نبود. خواه در قامت بازیگر، خواه در قالب فیلمساز. پس «چاوش» که از جنس سینمای خاچیکیان نبود، او را وارد مسیری کرد که به کم کاری، انزوا و حذف از سینمای ایران انجامید.
در سال ۱۳۷۷ ساموئل در گفتوگویی با ماهنامه سینمایی «فیلم» شرکت کرد. مستند «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» تلاش برای مصورسازی گفتههای زندهیاد خاچیکیان از طریق صدای ضبط شده بر تنها نوار کاست به جا مانده از آن گفتوگوست. فیلمبرداری این فیلم را بابک بذرافشان انجام داده و تدوین را هم نجوان به سرانجام رسانده است.
خاچیکیان کارش را از دهه ۳۰ آغاز کرد و با وجود امکانات محدودی که در آن سالها وجود داشت، شروع به فیلمسازی کرد. او از آن دسته از فیلمسازانی بود که در همه آثارش امضای خاص خود را داشت و حتی اگر کسی از اواسط یک اثر هم فیلمش را میدید، بیتردید نام سازندهاش را درست حدس میزد. ساموئل خاچیکیان زاویه نگاه خاص خود را داشت، فضای ملتهب، نورپردازیهای خاص، تصاویر تیره و روشن، اتمسفر وهمآلود و معمایی و مواردی از این دست، همگی ریزهکاریهای سینمای این کارگردان ایرانی ارمنیتبار بود و معمولاً میشد همه این موارد یا بخشی از آنها را در کارهایش دید.
مستند امید نجوان که منتقد سینماست، نگاهی جستجوگرانه به روند فیلمسازی خاچیکیان دارد، عشق او به سینما، عزت نفس و سلامتش در کار را به تصویر میکشد و در کنار روایت پرفراز و فرود زندگی یک فیلمساز حرفهای، مسیر سینمای ایران از اواخر دهه ۳۰ که خاچیکیان فیلمسازی را آغاز کرد تا دهه ۷۰ را عیان میکند. فیلم ابتدا با روایت خاچیکیان پیش میرود، انتخاب فیلمها و سکانسها، درست و دقیق است، پس از آن گفتوگوها شروع میشود که خاطراتی درباره شکل فیلمسازی و کوشش خاچیکیان است و عکسها و تصاویر که تماشایی هستند. «ساموئل خاچیکیان، یک گفتوگو» فیلمی سرپا و نوستالژیک است بهویژه برای آنهایی که به سینمای ایران علاقهمندند و رد پای بزرگانش را میجویند و دستاوردهایش را منوط به یک دوره، یا تعدادی اندک از فیلمسازان بیشتر شناخته شده، نمیدانند.
علاقه و تسلط امید نجوان به موضوع و تاریخ سینمای ایران، باعث شده او هم در قالب گفتوگوکننده به نکاتی درست اشاره کند، هم در نقش فیلمساز، بخشهایی از تاریخ یا حتی زندگی شخصی خاچیکیان را برجسته کند که شنیدن و دیدنشان باارزش است. شاید یکی از مهمترین وجوه شخصیت خاچیکیان که اغلب گفتوگوکنندگان بر آن، صحه میگذارند، سلامت نفس و اخلاق خوش است. عنصری که در زندگی امروز و قوانین نسل جدید غیبتی پررنگ دارد. خاچیکیان بهعنوان فیلمساز محبوب مردم، کارگردانی که اغلب فیلمهایش پرفروش بوده و بسیاری از تهیهکنندگان دوست داشتهاند با او همکاری کنند، هرگز بنده ثروت نشد و علایق و دغدغههایش درباره روایت، فیلمسازی و کارگردانی را فدای مواهب مالی نکرد. این شاید، کلیدیترین نکته مستند امید نجوان باشد، آن هم در روزگاری که تعدادی از سینماگران فقط به واسطه روابط از این پروژه به آن پروژه میروند و آثار بیکیفیت تولید میکنند و معیاری جز منفعت مالی ندارند. دریغبرانگیز است که سینما، سینمای امروز ایران، میراث عاشقان این هنر را اینچنین، بیارزش و درگیر مناسبات سیاسی، مالی و معادلات غیرفرهنگی کرده است.
فیلم امید نجوان اشارههای دقیق و به جا درباره شخصیت خاچیکیان دارد، هنر و عشق او به سینما را ستایش میکند، تبحر تکنیکی و ابداعات او برای سینمای ایران را با سند و مدرک، نشان مخاطب میدهد. فیلم از یکسو، زندگینامه فیلمسازی است که بسیار کمتر از آنچه شایستهاش بوده، دیده شد. دربارهاش کمتر صحبت شده و جایگاه تاریخی او و تلاشش برای کشف فیلمسازان و بازیگران، بررسی و تحلیل درست و کارشناسانه نشده است. از این منظر، امید نجوان به سینمای ایران و به دوستداران و فعالان آن خدمت کرده است. فیلم او بدون آنکه وارد حاشیه شود، مسیر رشد و بلوغ سپس افول ساموئل خاچیکیان را تحلیل کرده است. «ساموئل خاچیکیان…» بررسی بخشی از تاریخ سینمای ایران هم هست، زمانی که سینما بدون سرمایههای مشکوک و گرایشهای سیاسی و ارگانی اداره میشد، استعدادها به شکلی طبیعی در آن رشد میکرد و پس از مدتی نیروهای تازهنفس و مستعد از راه میرسیدند. خاچیکیان نمونه سینماگری است که به دلیل تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر فضا و شرایط برخلاف نسل پس از خود، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی با مسیر و جامعه تازه همداستان نبود و آثارش به جز «عقابها» در گیشه شکست خورد.
ویژگی دیگر این مستند، افرادی هستند که نجوان درباره خاچیکیان با آنها به گفتوگو نشسته است و آنها در واقع روایتگر بخشهایی از این مستند هستند، هنرمندانی که یا به طور مستقیم با خود خاچیکیان در ارتباط بودند و از نزدیک با او برخورد داشتند، یا کسانی که سالها در زمینه سینما تحقیق کرده بودند و با این فیلمساز و آثارش به اندازه کافی آشنا بودند. نظامالدین کیایی یکی از این مصاحبهشوندهها بود، صدابردار شناخته شده کشورمان که سابقه دریافت سیمرغ هم دارد و در کارهای مختلف خاچیکیان حضور داشت. مرحوم حسن شریفی یکی دیگر از این افراد بود که چند ماه پیش از فوت با سازندگان این مستند در رابطه با سالهای دور و دراز همکاریاش با خاچیکیان صحبت کرد. شریفی به واسطه دستیاری در کارهای زیادی همراه خاچیکیان بود و خاطرات نابی از این همراهی را در این مستند عنوان کرد. هوشنگ گلمکانی، منتقد و خبرنگار با سابقه سینما هم سومین مصاحبهشونده این اثر بود که با توجه به حضور پررنگ و طولانیمدتش در رسانههای سینمایی با زاویه نگاهی تخصصی به کارنامه خاچیکیان میپرداخت و در آخر مسعود کیمیایی به عنوان برگ برنده اصلی مستند چهارمین کسی است که در رابطه با ساموئل خاچیکیان صحبت میکند.
کیمیایی برای مراسم رونمایی از این مستند پیام ویدئویی ارسال کرده بود که در ابتدای این پیام گفت: «به یاد خاچیکیان بودن خیلی سخت است. وقتی در بخشی از فیلم دیدم که روی سنگ مزارش گل گذاشته شده، دلم گرفت. اصلاً باور نمیکردم که این مرد از میان ما رفته باشد. فقط میتوانم بگویم ساموئل خاچیکیان یکی از شریفترین آدمهایی بود که در زندگیام با آنها روبهرو شدم. خیلی خوشحالم که در این سن و سال درباره ساموئل حرف میزنم؛ میتوانم بگویم مهمترین ویژگیای که از او به یاد دارم، شریف بودن است… و شریف بودن… و شریف بودن. در زندگیام از ساموئل خاچیکیان خیلی چیزها یاد گرفتم. به خصوص بیپرواییاش و کارهای جالبی که با دوربین انجام میداد. او هرچه که بلد بود را به ما یاد میداد».
کیمیایی در بخش پایانی این پیام خطاب به سازنده مستند «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» گفت: «مهم این است که شما این فیلم را ساختی و خاچیکیان را از یاد نبردی. فیلمی که در آن به موفقیتهایش و دشواریهایی که در روزگار سخت با آن مواجه بود، پرداخته بودی. به نظرم اگر به خودش، خانوادهاش، پدر و مادر به خصوص برادرش (سیراک) پرداخته میشد، بهتر بود اما با این وجود دستت درد نکند… درود بر تو».