رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سرمقاله و سیاست : فرار از مشکلات تهران!

فرار از مشکلات تهران!

پایتخت باید مرکز ثقل جمعیتی کشور باشد. نمی‌توان براساس برداشت شخصی و خیالات بگوییم که پایتخت باید کجا قرار بگیرد

به قلم؛ سیدحسین مرعشی؛ دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران

درخصوص موضوع جابه‌جایی پایتخت چند نکته حائز اهمیت است:

۱. جابه‌جایی پایتخت‌ها برای جلوگیری از تمركز بیش از حد جمعیت و فعالیت در پایتخت‌های موجود، امری است كه در دنیا سابقه داشته و اتفاق افتاده است اما این كار نیازمند مطالعه‌ جامع و بررسی‌های کاملاً علمی است. یعنی موضوعی نیست كه صرفاً براساس تصمیم فردی دولتمردان اتخاذ شود. در نتیجه این موضوع از نظر اصل موضوع و مكان‌یابی نیاز به بررسی‌های اجتماعی، اقتصادی و فنی دارد.

۲‌‌. امروز دولتمردان اعتقاد دارند كه تهران قابل اداره‌ شدن نیست و به همین دلیل دولت باید مراكز اداری و پایتخت را جابه‌جا كند. اما اصولاً دولت یا حكومتی كه نتواند مسائل تهران را حل كند، معلوم نیست بتواند مساله مهم جابه‌جایی پایتخت را هم حل كند. به هر حال با فرض اینكه حتی پایتخت هم جابه‌جا شود، تهران همواره شهر بزرگ ایران باقی خواهد ماند. بنابراین نمی‌توان نسبت به حل مساله اداره تهران و حل مسائل آن بی‌تفاوت بود، زیرا حل مسائل تهران به تصمیمات مهم و به شرایط اقتصادی كشور بستگی دارد. كشوری كه متوسط رشد اقتصادی ۲۰ساله‌اش زیر ۲ درصد بوده است، حتما نه‌تنها از عهده اداره تهران بلکه از عهده تامین آب شهرها ، مشكلات صندوق‌های بازنشستگی‌، تامین برق، گاز و انرژی كشور هم برنمی‌آید. در واقع ما که روزانه افزایش قیمت ارز و بی‌ثباتی بازار را در شرایط اقتصادی جاری‌مان تجربه می‌کنیم، با نرخ تورم حدود ۴۰ درصد نه‌تنها تهران، بلکه پایتخت را هم نمی‌توانیم جابه‌جا و اداره کنیم. زیرا مسائل تهران همچنان به‌عنوان شهری بزرگ با جمعیت بالای ۱۰ میلیون و مرکز اصلی مبادلات بازار اقتصادی و بانكی باقی خواهد ماند. لذا دولت نمی‌تواند با جابه‌جایی پایتخت، مسائل تهران را به فراموشی بسپارد. اولین‌ و مهم‌ترین مساله تهران حمل‌ونقل عمومی است. باید متروی تهران را به نقطه‌ای برسانیم كه بتوانیم روزانه ۱۵ میلیون سفر در تهران از طریق مترو انجام شود؛ حتماً باید حمل‌ونقل‌های مكمل مترو را در حمل‌ونقل عمومی توسعه دهیم و حتی ممكن است براساس مطالعات به این نتیجه برسیم كه یک شبكه بزرگراهی در طبقه دوم، مشابه آن چیزی كه به شكل ناقص و در صدر ایجاد شده است به وجود بیاوریم اما باید این موضوع را نیز مدنظر قرار دهیم که نقص پروژه دوم صدر شبکه نبودن آن است. تجربه نشان داده که طبقه‌های دوم در کشورهای مختلف دنیا زمانی جواب می‌دهد كه یک شبكه بزرگراهی در طبقه دوم وجود داشته باشد. لذا اینها مسائلی است كه چه تهران پایتخت باشد و چه پایتخت نباشد، باید مورد توجه حكومت قرار گیرد.

۳. با فرض اینكه قرار باشد پایتخت جابه‌جا شود، در مكان‌یابی جدید سه موضوع در انتخاب محل پایتخت جدید باید مورد توجه قرار بگیرد؛ موضوع اول اینكه؛ پایتخت باید از جهت دسترسی جمعیت متناسب با تراكم جمعیت در مناطق شمالی، غربی، شرقی و جنوبی كشور فاصله‌ای بهینه داشته باشد. یعنی حاصل‌ضرب جمعیت استان‌های مختلف در فاصله با پایتخت جدید باید به‌گونه‌ای باشد كه دسترسی با كمترین هزینه و با كمترین نفركیلومتر، اتفاق بیفتد. لذا نمی‌توان براساس برداشت شخصی و خیالات بگوییم پایتخت می‌تواند كجا قرار بگیرد. پایتخت باید مركز ثقل جمعیتی كشور باشد.

موضوع دوم، كه باید در جابه‌جایی پایتخت به آن توجه كرد مساله منابع انسانی است. یعنی نمی‌توان پایتخت را در نقطه‌ای قرار داد كه نخبگان علمی، سیاسی، فرهنگی و كارشناسان تاثیرگذار در حوزه اقتصادی و اجتماعی با آن فاصله داشته باشند. پایتخت قرار است هدایت یک كشور را برای حتی قرن‌ها برعهده بگیرد و پایتختی كه از دسترسی به منابع انسانی و نخبگان كشور در عرصه‌های مختلف فاصله داشته باشد، پایتخت موفقی نمی‌شود. تجربه‌ای در تاریخ ایران در جابه‌جایی پایتخت صفویه به اصفهان و زمانی كه شاه‌عباس اصفهان را به‌عنوان پایتخت ایران تعیین کرد وجود دارد که ذکر آن خالی از لطف نیست. شاه‌عباس كه یكی از پادشاهان موفق ایران محسوب می‌شود، فقط به كالبد شهری و المان‌های مهم شهری مثل نقش‌جهان، مسجد شاه، مسجد شیخ‌لطف‌الله، عالی‌قاپو،‌ هشت‌بهشت و كاخ‌های سلطنتی یا سی‌وسه‌پل كه از نظر فیزیكی در آن روز مدرن بودند و خودش به خوبی آنها را ساخت، تكیه نکرد. شاه‌عباس تمام خانواده‌های اصیل مناطق ایران، كه حامل نخبگان بودند را به اصفهان سوق و مهاجرت داد. حتی اگر دقت كنیم یک جلفا در شمال‌غرب و یک جلفا در محله ارمنی‌نشین اصفهان داریم كه در زمان شاه‌عباس ساخته شده است. الان فامیلی‌های زیادی را در اصفهان از كازرون، نور، تبریز و آذربایجان، كرمان، یزد می‌بینیم که همه آنها ادامه نسلی هستند كه شاه‌عباس برای ایجاد یک برهه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به پایتخت دعوت و در اصفهان ساكن كرد. در نتیجه براساس این تجربه تاریخی، قطعاً روند تغییر پایتخت به شکل امروزی قابل اتكاست اما نكته‌ای كه باید در مطالعات قابل توجه قرار گیرد این است که اگر قرار بر جابه‌جایی پایتخت باشد، پایتخت آینده ایران نمی‌تواند از تهران فاصله زیادی داشته باشد. زیرا تهران تا افق بسیار بلندمدتی، مركز اجتماع همه نخبگان كشور است؛ لذا و حتماً باید دسترسی پایتخت به تهران دسترسی آسانی باشد و نمی‌تواند فاصله زیادی از تهران بگیرد.

۴. نكته‌ دیگری كه باید در پایتخت مورد توجه قرار گیرد، هاب مركزی فرودگاهی كشور است. با توجه به اینكه پایتخت نقش مهمی در ارتباطات بین‌المللی دارد، نمی‌تواند فاصله زیادی از مركز اصلی فرودگاهی كشور داشته باشد. فرودگاه امام به لحاظ مطالعاتی كه در گذشته انجام شده و هم به لحاظ مكان‌یابی، نقطه‌ ارتباط بین شرق و غرب، شمال و جنوب است. مکانی مناسب که اکنون فرودگاه اصلی کل كشور تلقی می‌شود و در آینده هم برای توسعه‌اش می‌تواند آن را به یک فرودگاه در اشل جهانی برای بیش از ۵۰ میلیون مسافر تلقی کرد.
‌موضوع قابل اهمیت دیگر توجه به نقش قم است. نقش حوزه و روحانیت در جمهوری اسلامی پررنگ است، لذا نمی‌توان به نزدیک بودن قم بی‌اعتنا بود.

۵. در مجموع، جابه‌جایی پایتخت برای فرار از مشكلات تهران منطق ندارد. جابه‌جایی پایتخت می‌تواند یكی از راه‌حل‌ها برای كمک به مشكلات تهران باشد، بنابراین جابه‌جایی پایتخت نیز باید براساس مطالعه انجام شود. در مكان‌یابی پایتخت حتماً باید به سه نقطه تهران، قم و فرودگاه بین‌المللی امام و دسترسی ساده به این سه مكان دقت داشت تا پایتخت بتواند با استفاده از همه ظرفیت‌ها، هدایت‌گر مناسبی برای آینده ایران باشد.

sazandegi

پست های مرتبط

واکاوی یک ترور

درباره ترور “حسنعلی منصور” آیا ترور حسنعلی منصور، سی‌وششمین نخست‌وزیر ایران آن…

۸ بهمن ۱۴۰۳

ترک اجباری غزه

پیشنهاد فاشیستی “ترامپ” کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد که دونالد ترامپ،…

۸ بهمن ۱۴۰۳

دیدار آبی

رایزنی‌های “عراقچی” با “طالبان” برای حقابه ایران گروه بین‌الملل: درهم‌تنیدگی‌های فرهنگی افغانستان…

۸ بهمن ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید