بزرگداشت کامران فانی در کتابخانه ملی
مراسم بزرگداشت و ترحیم زندهیاد کامران فانی، نویسنده، مترجم وکتابدار درگذشته، صبح سهشنبه درسالن قلم کتابخانۀ ملی برگزار شد. دراین مراسماحمد مسجدجامعی وزیراسبق فرهنگوارشاد اسلامی، غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبفارسی، غلامرضا امیرخانی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آزاده نظربلند دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کاظم موسوی بجنوردی مدیر دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، عبدالکریم جربزهدار، مدیر نشراساطیر و جمعی از ادبا و فرهیختگان حضور داشتند و سهیل محمودی اجرای برنامه را برعهده داشت.
ممتاز در حوزههای مختلف
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با بیان اینکه برای ادای دین به مراسم آمده بودم، گفت: «افرادی که کارکردهای متفاوت دارند، در همۀ بخشها عملکرد یکسان ندارند اما کامران فانی یک مولف، پژوهشگر ویراستار، مدیر و سرپرست دانشنامه و ویراستار بود و در هیچ بخشی نمرهاش متوسط نبود. انرژی زیادی نیاز است که فردی در همه کارکردها نمرۀ خوبی بگیرد اما فانی در این حوزهها ممتاز بود. بهعنوان یک ویراستار، بخش مهمی از میراث او در ویرایش باقی است، در همین جایی که در آن حضور داریم بهعنوان کتابدار کار کرده و حتی موسس برخی حوزهها در کتابداری فارسی بوده است. این ممتاز بودن و متوسط نبودن در هیچ حوزهای ویژگی برجسته او بود و کمتر نظیر او را در قرون معاصر و سالهای اخیر داریم. کارهای فانی برای ورود در حوزههای مختلف متوسط نبود و در هر حوزهای که مینوشت یا صحبت میکرد، خوب به بالا بود و این بسیار ارزشمند است. ویژگی مهم دیگر او فضیلتهای اخلاقی است که در محفل به آن اشاره شد. صالحی در پایان آرزو کرد که راه زندهیاد کامران فانی پررهرو باشد.
مرجع کتابداران ایران بود
غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی، با بیان اینکه همۀ ما وقتی به مشکل میخوردیم به ایشان مراجعه میکردیم گفت: «در کار تدوین سرعنوانهای موضوعی فارسی بودند که همواره در دست فهرستنویسان است که به همراه مرحوم پوری سلطانی و دیگر همکاران آن را کار کردند اما هر زمان مشکلی بود، کتابداران به ایشان مراجعه میکردند. ایشان کتابدوستی بیمانند بودند یک بار به ایشان گفتم اگر در جزیرهای تنها باشید و فقط یک کتاب بتوانید با خودببرید، چه خواهید برد؟ خیلی برایم مهم بود، جواب جالبی دادند، گفتند که من حواسم هست نمیگویم با خودم مثلاً کلیات سعدی یا قرآن میبرم، دائرهالمعارف بریتانیکا میبرم که تا مدتها بخوانم و تمام نشود این نشاندهنده انس ایشان با کتاب بود». امیرخانی با اشاره به کتابهایی که مرحوم فانی روی آن کار کرده، دربارۀ وضعیت زندگی این استاد کتابداری در سالهای پایانی عمرش بهویژه در ماههای پایانی که منتهی به درگذشت ایشان شد، توضیح داد.او ضمن تشکر از همکاری بیمارستان سینا برای درمان و نگهداری از زندهیاد فانی در بدترین شرایط روحی و جسمی گفت: «این که چرا این وقایع روی داد ناگفته و مکتوم ماند اما در اوج آلزایمر، کلمه شاهنامه از دهان مرحوم فانی نیفتاد، با این که در دوران کاریشان دربارۀ این اثر فاخر ادب فارسی کاری انجام نداده بودند اما گویا بر ضمیر ایشان ثبت شده بود».
جوانمرد در علم و اخلاق بود
در ادامه سهیل محمودی، پیام مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران برای درگذشت کامران فانی را قرائت کرد و پس از آن احمد مسجدجامعی، وزیر اسبق فرهنگ، با اشاره به خدمات فرهنگی زندهیاد کامران فانی گفت: «خدمات بیش چیزی است که دیده شده، دلیل آن هم پرهیز ایشان از دیده شدن است، تقریباً در عموم جهات و کارهای بزرگی که پس از انقلاب شد، ایشان اثری داشت اما به دنبال نام نبود». او با بیان این که در سالهای اخیر ابزارهایی مثل هوش مصنوعی کارها را آسان کردهاند، اظهار کرد: فهرستنویسی ایشان در ۳۰ سال پیش در دست همۀ فعالان حوزۀ کتاب قرار گرفت و کتاب کم نظیری در حوزۀ خود شد». مسجد جامعی با اشاره به تحصیلات دانشگاهی فانی گفت: «او استاد خواندن بود و گزیده مینوشت، میگفت نوشتن، فرصت خواندن را از ما میگیرد، حتی بازدید از موزه ها و شهرها را بهعنوان موضوعی که در کتابها میتوان خواند، در نظر میگرفت. هیچ دائرهالمعارفی نیست که کامران فانی در آن نقشی نداشته باشد، او قلبش برای ایران می تپید و برای ایران کار می کرد و به ایران اهمیت میداد. وقتی از فانی دربارۀ موضوعی سوال میکردی، بیمضایقه جواب می داد، اگر کاری دست او بود، در اختیار دیگری قرار میداد که بتواند استفاده کند، بخشی از اینکه دیده نمیشد، نگران این بود که کسی تقاضایی کند و نتواند جواب دهد، این جوانمردی تنها در عمل نبود، در اخلاق هم همینگونه بود».
فانی در کتاب بود
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با تسلیت درگذشت کامران فانی، گفت: «از زمانی که وارد فضاهای فرهنگی شدهام، آن را از حضور یا نام فانی خالی ندیدهام، این نشانه فضیلت اوست، هیچکس در دانش او تردید نکرد و همه به او اعتماد داشتند، در کنار اعتماد به دانش او به اخلاق و اندیشه او نیز اعتماد داشتند. در علمآموزی بخل نداشت، بیش از هر رشته دیگری به کتاب و کتابداری مشهور بود، کتابدار و کتابشناس و کتابخوان بود، کثرت کتابهایی که خوانده بود و وقتی که صرف کتابها کرده بود، باعث حیرت نزدیکان او شد که خود اهل کتابخوانی بودند. او فانی در کتاب بود، ذوب در کتاب بود، الگوی کتابداران بود، زیرا با مرجعشناسی به محققان کمک میکرد. در دنیا هم شخصیت دایرهالمعارفی کم است آنگونه که فانی چون دایرهالمعارفی به همه کمک میکرد. او یک کتابخانه گویا بود. پرخوان و کمسخن بود، متواضع و بیادعا، کمگوی و گزیدهگوی و از نظریهپردازی ادعای بیهوده پرهیز میکرد و برای کسب شهرت نظریه مطرح نمیکرد. ما بعد از فوت او چکهای زیادی پیدا کردیم که مطالبات او از ناشران و نهادهای گوناگون بود و هرگز وصول نشده بود».
حسین معصومی همدانی، مدرس ادبیات فارسی و فلسفه هم در ادامه به بازگو کردن خاطرات خود با کامران فانی و بهاالدین خرمشاهی پرداخت و گفت: «فانی در میان معدود افرادی بود که تلاش کرد در موقعیت سیاسی شدن همهچیز، میراث فرهنگی ایران را حفظ کنند». بهاالدین خرمشاهی نیز با ارسال پیامی به این مراسم یاد و خاطره کامران فانی را گرامی داشت.
زندگی ساده و طلبگی
کریم جربزهدار، مدیر نشر اساطیر با تشکر از همۀ کسانی که در ماههای پایانی عمر فانی برای آسایش و آرامش او تلاش کردند، گفت: «من، بهعنوان شاگردی کوچک، از ایشان سپاسگزارم و امیدوارم نسل جوان نیز از این کوششها درس بگیرد. در سالهای گذشته شاهد بودم که چگونه کامران فانی با وجود دشواریهای مالی و نبود امکانات، با عشق و پشتکار در مسیر فرهنگ و ادب گام برداشتند. کار «زیرنظر گرفتن» و آمادهسازی متن، کاری ساده نیست. فرد باید متن را چند بار بخواند، ویرایش کند و با دقتی انسانی آن را برای انتشار آماده سازد. استاد فانی نیز چنین بود؛ شخصیتی که بسیاری از ویژگیهای خاندان علامه قزوینی را داشت و حتی در برخی جنبهها فراتر میرفت. او به ادب فارسی، فرهنگ ایران، موسیقی باستان و معاصر و زبانهای عربی و پهلوی تسلط داشت و شاعران معاصر و حتی چهرههای گمنام را بهخوبی میشناخت. استاد فانی، مانند مرحوم قزوینی، زندگی ساده و طلبگی داشت. با وجود مشکلات مالی، هرگز از فرهنگ و پژوهش دست نکشید. حتی زمانی که یکی از مؤسسات فرهنگی دچار بحران مالی شد، او با وجود تنگدستی، مبلغی قابل توجه برای کمک به آن مؤسسه پرداخت؛ کاری که تنها از روحی بزرگ برمیآید».

