انتقاد “محسن هاشمی” از شهرداری
توسعه حملونقل عمومی در پایتخت ایران با جمعیت حدود ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر ضرورتی است که نمیتوان از آن چشم پوشید، زیرا این جمعیت زیاد در تهران برای جابهجایی نیازمند استفاده از وسایل نقلیه مختلف همانند اتوبوس، تاکسی و مترو هستند اما این روز ناوگان حملونقل تهران ظرفیت لازم برای ارائه خدمات گسترده به پایتختنشینان را ندارد. باید بگوییم که اکنون حملونقل عمومی در تهران اصلاً وضعیت خوبی ندارد. در شرایط فعلی باید حداقل ۱۲ خط مترو و حدود ۲۵۶ ایستگاه درونشهری باید در پایتخت وجود داشته باشد و با این شرایط حداقل امکان جابهجایی هفت میلیون مسافر فراهم خواهد شد، هرچند در آینده این رقم به ۱۰ میلیون نفر میرسد. اما درحال حاضر اینطور نیست و وضعیت فعلی حملونقل عمومی از برنامههای پیشبینی شده بسیار عقبتر است. با توجه به اینکه اکنون روزانه ۲ میلیون سفر با متروی تهران انجام میشود و این موضوع به این معناست که وضعیت فعلی حملونقل عمومی در این کلانشهر بهشدت با برنامهریزهایی که گذشته پیشبینی شده بود فاصله زیادی دارد. وضعیت اتوبوسهای موجود در ناوگان حملونقل عمومی پایتخت خوب نیست. اکنون باید ناوگان عمومی در بخش اتوبوسها حداقل ۹ هزار دستگاه اتوبوس در تهران داشته باشد. اما اکنون تعداد اتوبوسها کمتر از پنج هزار دستگاه است و شاید به روایتی تعداد آنها به ۲ تا ۳ هزار دستگاه برسد. گفته میشود این کمبود اتوبوسها به دلیل خرابیهای برخی از اتوبوسهای موجود است و بازسازیهای درحال انجام است اما معتقدم با وجود بازسازی اتوبوسهای خراب باز هم آمار اتوبوسها به حدنصاب نمیرسد و شاید مجموع آنها به پنج هزار دستگاه برسد و تعداد بیشتر از این نیست. هرچند شهرداری تلاش میکند اقداماتی را در راستای توسعه حملونقل عمومی، بهویژه در بخش اتوبوسها انجام دهد اما به نظر میرسد که دولتها علاقهمندی کافی به حملونقل عمومی نشان نمیدهند و اولویتها بیشتر به سمت خودرومحوری است. بهعنوان نمونه، میلیاردها دلار به خرید خودرو اختصاص داده میشود، اما فقط ۱۰۰ میلیون دلار به حملونقل عمومی تخصیص داده میشود. درحال حاضر سالیانه حدود یک میلیون و ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار خودرو در داخل کشور ساخته میشود اما زمانی که صحبت از واردات خودرو میشود، وضعیت متفاوت میشود، زیرا وضعیت موجود نشان میدهد که سالانه تنها ۱۰۰ واگن وارد کشور میشود. از سوی دیگر، در کشورمان کارخانههای واگنسازی زیادی فعالیت دارد اما ظرفیتهای تولید آنها کاملاً خالی است. از یکسو ادعای تولید و عدالتمحوری میکنیم اما حملونقل عمومی را فراموش کردهایم. در مورد تراموا باید بگویم که چیزی که قصد دارند وارد ناوگان پایتخت کنند به هیچوجه تراموا نیست. یعنی به جای تراموا قرار است یک اتوبوس برقی چرخ لاستیکی آکاردئونی به طول ۴۰ متر وارد تهران شود که نام آن را تراموا گذاشتهاند، تراموا یک وسیلهای است که باید روی ریل حرکت کند. این موضوع بهخصوص با توجه به سابقه تاریخی تراموا که در گذشته در قالب قطارهای بخار حرکت میکردند، مطرح است اما این چیزی که اکنون به نام تراموا معرفی میشود فقط یک اتوبوس برقی است که البته گفته میشود قرار است ۲ دستگاه آن از چین به تهران وارد شود. معتقدم این نوع وسیله جابهجایی مسافران بیشتر بهنوعی فعالیت نمایشی شباهت دارد تا یک طرح جدی حملونقلی به نام تراموا. بهتر است مدیریت شهری راستای توسعه سیستم اتوبوسهای برقی «بیآرتی» در همان کریدورهای ویژهای که در تهران موجود است به طور جدی فعالیت داشته باشد. باز هم تاکید میکنم این چیزی که قصد دارند وارد ناوگان حملونقل کنند نام آن اتوبوس برقی است، نه تراموا. البته باید بگویم که در صورت بهکارگیری چنین سیستمهایی، باید به دقت به نقاط حساس و تقاطعها توجه شود. بهعنوان نمونه، اگر در وسط یک چهارراه شلوغ مانند چهارراه ولیعصر این سیستمها دچار خرابی شود میتواند مشکلات زیادی از نظر ترافیکی ایجاد کند. باید بررسی شود که این سیستمها در مقاطع مختلف به خوبی فعالیت داشته باشد و در صورت بروز مشکل اشکالات به سرعت برطرف شوند. به اضافه اینکه با اجرای پروژه منوریل در تهران مخالف بودم؛ لذا در آن دوره که در شورا بودیم هیچ تلاشی برای به اجرا در آمدن آن طرح انجام ندادم.