رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > جامعه : قحطی ازدواج

قحطی ازدواج

رئیس‌ مرکز تحقیقات سالمندی می‌گوید: ۲/۵ میلیون تجرد قطعی در انتظار کشور است

گروه اجتماعی: احمد دلبری، رئیس مرکز تحقیقات سالمندی دیروز اعلام کرده که‌ ۲.۵ میلیون تجرد قطعی در انتظار کشور است. بنا بر اظهارات کارشناسان،‌ علاوه بر مشکلات تک‌فرزندی زوجین در آینده، یکی از معضلاتی که به‌ زودی گریبان‌گیر جامعه ایرانی خواهد شد، تجرد قطعی است. درحال حاضر، جمعیت زیادی از جوانان مجرد را داریم که ممکن است هیچ‌گاه ازدواج نکنند و همین امر باعث می‌شود در آینده وقتی به سن سالمندی می‌رسند، هیچ فرزندی برای کمک به انجام امور روزمره نداشته باشند و همین امر، نیاز به خدمات پرستاری و نگهداری از سالمندان را به‌شدت افزایش می‌دهد، درحالی ‌که نیروهای جوان کشور نیز به دلیل کاهش نرخ باروری در آینده کاهش خواهند یافت و به‌عبارتی دیگر، نیروی کافی برای مراقبت از سالمندان مجرد و بدون فرزند نخواهیم داشت!
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی گفته که درحال حاضر ۸۰ هزار نفر تجرد قطعی داریم که همه این افراد طبیعتاً به سالمندی خواهند رسید؛ پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این آمار در دهه‌های آینده به‌شدت افزایش خواهد یافت، به ‌طوری ‌که در سال ۱۴۳۰ به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر تجرد قطعی خواهد رسید!
مطابق با اعلام این مقام مسئول در زمان حاضر نزدیک به ۱۰ میلیون نفر سالمند در کشور داریم و پیش‌بینی می‌شود که جمعیت سالمندان در سال ۱۴۳۰ به بیش از ۲۵ میلیون نفر خواهد رسید.
او تاکید کرده، مشکلی که وجود دارد این است که برخی تصور می‌کنند که با تلاش برای جوان شدن جمعیت، به رفع بحران سالمندی در آینده کمک می‌شود، درحالی ‌که اینطور نیست و همین فرزندانی که در طی سالیان اخیر متولد شده‌اند نیز در سال‌های آینده سالمند می‌شوند و به جمعیت سالمندان اضافه می‌شوند و بنابراین نیاز است که برای دوران سالمندی آنها نیز فکری به حال زیرساخت‌های مورد نیاز شود.
دلبری ادامه داد: در زمان حاضر ۴۰ درصد از خانواده‌ها، تک‌فرزند و ۴۰ درصد دیگر نیز دارای دو فرزند هستند و به‌ عبارت‌ دیگر، نزدیک به ۸۰ درصد از خانواده‌ها، تنها یک یا دو فرزند دارند! این یعنی در آینده زوجین (عروس و دامادها) تک‌فرزند خواهند بود و خواهر و برداری نخواهند داشت، درحالی ‌که مادر و پدر هر کدام از این افراد، به سن سالمندی خواهند رسید و مسئولیت چهار نفر (پدر و مادر عروس و پدر و مادر داماد) تنها بر عهده دو نفر (عروس و داماد) خواهد بود! این درحالی است که وقتی یک سالمند به بیماری مزمن یا مشکلات و ناتوانی‌ها دچار شود نیاز به چندین نفر برای مراقبت دارد.
او گفت: در عین ‌حال متاسفانه به دلیل سبک زندگی ناسالم، بسیاری از این سالمندان آینده، دوره پیری سالمی نیز نخواهند داشت.
معنی این اظهارات آن است که نه افزایش تسهیلات ازدواج و فرزندآوری نتیجه داد، نه محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی که وزارت بهداشت اعمال کرد. بیش از سه‌واندی سال از تصویب و ابلاغ قانون جوانی می‌گذرد. قرارگاه جوانی جمعیت هم به رسم دیگر قرارگاه‌ها تشکیل شد. هیچ کدام نتوانست مردم را به ازدواج و فرزندآوری آن طور که هدف دولت بود، سوق دهد.
این تغییرات جمعیتی تاثیرات بسیار زیادی بر مسائلی نظیر اشتغال، ساختار خانواده‌ها، تقاضای خدمات بهداشتی و درمانی، مسکن و حمل‌ونقل و … خواهد داشت و این مسائل باعث شده سالمند شدن جمعیت در آینده، نگرانی بسیاری از کارشناسان را برانگیزد؛ زیرا برآوردها نشان می‌دهد که احتمالاً با پیر شدن بخش عمده جامعه، سیستم‌های اقتصادی و نظام‌های سلامت دچار فروپاشی شوند؛ زیرا جمعیت افراد سالمندی که نیازمند خدمات بهداشتی و درمانی می‌شوند افزایش می‌یابد و جمعیت نیروی مولدی که بتواند چرخه اقتصادی را به حرکت درآورد کاهش می‌یابد. شواهد نشان می‌دهد که روند پیری در کشور ما وضعیت رو به‌ شتاب بیشتری به خود گرفته است.
دلبری با بیان اینکه وزارت بهداشت با ابلاغ بخشنامه‌ای، سن سالمندی را افزایش داده است، گفت: «وزارت بهداشت بدون مشورت انجمن‌های علمی فعال در حوزه سالمندی، یک‌شبه سن سالمندی را از ۶۰ سال به ۶۵ سال افزایش داده است، درحالی‌ که به تعویق‌انداختن آغاز سن سالمندی در کشور، به‌نوعی پاک کردن صورت‌مساله سالمندی در کشور به‌شمار می‌رود».

کاهش حدود ۵۰‌ درصدی ازدواج
براساس آمار‌های رسمی، در طی یک دهه گذشته موارد سالانه ثبت ازدواج در کشور از حدود ۸۰۰ هزار ازدواج به ۴۸۰ هزار مورد کاهش یافته است.
بخش عمده این کاهش ناشی از تغییرات جمعیتی کشور است. شهلا کاظم‌پور، استاد جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران در این‌باره گفته که «تعداد دختران مجرد زیر ۵۰ سال از ۸ میلیون نفر در یک دهه قبل به حدود ۶ میلیون نفر رسیده است. بخش ثابتی از زنان مجرد، یعنی حدود ۱۰ درصد هر سال ازدواج می‌کنند».
اما در عین حال، سن متوسط ازدواج در تهران در میان زنان از ۲۵ به ۲۷ و در میان مردان از ۲۹ به ۳۰ سال افزایش پیدا کرده است. بسیاری از جوانان دیگر مانند گذشته به دلایل مذهبی و فرهنگی خود را مقید به ازدواج نمی‌دانند.
به گفته کاظم‌پور، ۵ درصد از زنان ایرانی بالای ۴۰ سال اکنون دیگر ازدواج نمی‌کنند، درحالی که این رقم در دهه ۱۹۸۰ میلادی تنها ۲ درصد بود. پس از پیروزی انقلاب، زنان بیشتری به دانشگاه رفتند و بالا رفتن شایستگی‌های شخصی آنها سبب شده تا گزینه‌های ازدواج‌شان محدود شود؛ «زیرا آنها دیگر حاضر نیستند با مردانی که تحصیلات یا مشاغل سطح پایینی دارند، ازدواج کنند».
تقی آزادارمکی، استاد جامع‌شناسی دانشگاه تهران معتقد است؛‌ تشکیل خانواده «دیگر مثل گذشته با ارزش و محبوب نیست» و «حتی اولویت دوم و سوم بسیاری از جوانان به‌شمار نمی‌رود». در میان مردان و زنانی که «شکوفایی فردی را در اولویت قرار می‌دهند» یک حس «فردگرایی رادیکال و خودمحور وجود دارد».
نرخ باروری در کشور در سال ۲۰۱۷ به ۲.۰۹ به ازای هر زن کاهش یافت که کم‌وبیش نرخ جایگزین مورد نیاز برای یک جمعیت با ثبات بود، اما این رقم در سال ۲۰۲۴ به ۱.۷ درصد کاهش یافته که نشان می‌دهد جمعیت ایران در طی دو دهه آتی به اوج خود خواهد رسید و سپس شروع به کاهش خواهد کرد.
نقشه آمایش ازدواج و طلاق برای بازه‌سنی جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال می‌گوید که ۷۴ درصد ازدواج‌ها در بازه ۱۸ تا ۳۵ سال اتفاق می‌افتد. در نقشه مذکور، استان‌های کهگیلیویه‌وبویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری و خراسان‌شمالی، استان‌هایی هستند که دارای وضعیت خوبی در نرخ ازدواج بوده‌اند که به ازای هر هزار نفر جمعیت جوان ۱۸ تا ۳۵ سال بیشترین ازدواج را داشته‌اند، اما نقشه آمایش نشان می‌دهد که استان‌های سمنان، بوشهر و البرز و تهران و قم وضعیت‌شان «نارنجی» است.

ترس از طلاق و تمایل به ازدواج سفید
اما بسیاری از جوانان بیش از آنکه تحت تاثیر سیاست‌های دولت باشند، از تغییرات اجتماعی تاثیر می‌پذیرند و نگرش آنها می‌تواند مانع از تلاش‌های رسمی برای ترویج ازدواج و فرزندآوری شود. برای مثال، طلاق در ایران شایع است و از هر ۵ ازدواج دو مورد به طلاق منجر می‌شود.
در همین حال، برخی از جوانان در ایران جذب نوع دیگری از زندگی مشترک موسوم به ازدواج سفید شده‌اند. ازدواج سفید، نوعی از زندگی مشترک است که افراد به‌رغم نداشتن مجوز شرع و قانون با هم زندگی می‌کنند. آزادارمکی، استاد جامع‌شناسی با اشاره به یافته‌های مطالعات خودش می‌گوید: «نرخ ازدواج سفید در شهر‌هایی مثل تهران، اراک، اصفهان و مشهد، به ۷ تا ۱۴ درصد (کل زوج ها) می‌رسد».
به اضافه اینکه، به دلیل نرخ بالای تورم، ارزش پایین پول ملی و تحریم‌های بین‌المللی شرایط اقتصادی نامطلوبی را تجربه می‌کند، هزینه‌های تشکیل خانواده ازجمله برگزاری یک جشن عروسی ایرانی می‌تواند یک عامل بازدارنده دیگر باشد.
پیش‌تر مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرده بود که عوامل ذکر شده به ترتیب در حوزه‌های اقتصادی، اقتصادی-اجتماعی و اجتماعی-فرهنگی قرار دارند. به‌عبارتی می‌توان گفت، عدم تغییر روند موجود و عدم توانمندسازی اقتصادی افراد در تامین معاش یک خانواده نه‌تنها استحکام خانواده‌های موجود را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، بلکه شکل‌گیری خانواده‌های جدید را هم با مشکل مواجه کرده است. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس آمده که افراد در سطح اول رفع نیازهای خود با مشکل روبه‌رو شده و به سطوح دیگر که تشکیل خانواده و تامین نیازهای عاطفی را شامل می‌شود، وارد نمی‌شوند.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

در اهمیت صلح

در آرزوی پایان چرخه خشونت و جنگ جهان در سال ۲۰۲۴ دست‌کم…

۱۲ مهر ۱۴۰۳

حق مادر، حق کودک

چگونگی یک نقض قانونی اول: مطابق با بند ۲ ماده ۱۶ قانون…

۱۲ مهر ۱۴۰۳

جای خالی تولید علم

باشگاه جوانان کارگزاران سازندگی ایران مجموعه آموزش عالی یا به زبان عامه،…

۱۲ مهر ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید