رئیسجمهور آینده در حوزه سینما با چه مشکلاتی روبهرو است؟
اهالی سینما و هنر با اینکه در دور اول تمایل چندانی برای حضور در انتخابات از خود نشان ندادند اما در دور دوم با حمایت علنی و آشکار از مسعود پزشکیان و حضور در جلسهای که او به همراه اعضای ستادش تشکیل داده بود، نشان دادند که نسبت به انتخاب رئیسجمهور بیتفاوت نیستند و برخی از آنها هم که در این جلسه حضور نداشتند، در فضای مجازی به طور رسمی، حمایت مشروط خود را از او اعلام کرده و با این کار مورد غضب رسانههای ایرانی خارج از کشور قرار گرفته و واکنشهای بسیاری را برانگیختند. از آنسو این اعلام حمایت در داخل کشور، مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و تکلیف تعدادی از آرای مردد را روشن کرد. هرچند در این دوره هنرمندان زیادی وارد میدان نشدند، اما حضور محمدمهدی عسگرپور بهعنوان رئیس هیاتمدیره خانه سینما در همایش حمایت اهالی فرهنگ و هنر از پزشکیان نشان داد که او به نمایندگی از این تشکل به این همایش آمده و بر این اساس تعدادی از اهالی خانه سینما هم بدون اینکه رای دادن خود را علنی کنند در این دوره به نامزد مورد نظر رای خواهند داد.
این دسته از هنرمندان که البته تا آخرین لحظات حاضر نشدند به صورت آشکارا حضور در رایگیری را اعلام کنند اما در گروهها و گعدههای دوستانه به تشویق دوستان خود برای دادن رای پرداختند و از آنها خواستند در این دوره در انتخابات شرکت کرده تا بتوانند شرایط را از آنچه هست، بهتر کنند .نتیجه این کار این بود که رای هنرمندان در دور دوم به صورت معناداری افزایش پیدا کرد و با اینکه این افراد در شعبههایی غیر از تالار وحدت رای خود را به صندوق انداختند اما حمایت از مسعود پزشکیان و تشویق دیگران برای رای دادن به این نامزد نشان داد که آنها به دنبال تغییر شرایط موجود هستند و میخواهند وضعیت کار و زندگیشان بهبود پیدا کند. اما بحرانهایی که درحال حاضر سینما و دیگر هنرهای تصویری و نمایشی را درگیر کرده در چند محور اصلی خلاصه میشود.
رفع ممنوعالکاری
تعداد زیادی از هنرمندان، بهخصوص بازیگران پس از اتفاقات دو سال پیش همچنان دچار ممنوعالکاری هستند. تعدادی از آنها در داخل و خارج از کشور ورکشاپهای آموزشی برگزار میکنند و برخی هم در حیطههای دیگر غیر از فعالیت هنری مشغول به کار شدند. هرچند از تلاشهای مدیران سینمایی حال حاضر برای رفع ممنوعالکاری این عده نمیتوان چشمپوشی کرد اما واقعیت این است که این افراد همچنان اجازه کار پیدا نکردند و در بلاتکلیفی به سر میبرند. هر وزیر و مدیر سینمایی تازه، به محض ورود به این عرصه باید برای بازگشت این هنرمندان تلاش کرده و بتواند موانع را برای فعالیت آنها از میان بردارد. هرچند در این راه با فشارها و واکنشهای زیادی مواجه خواهد شد، اما این کار یکی از مهمترین فعالیتهایی است که او در آغاز کار با او مواجه خواهد بود.
حمایت از سینمای غیرکمدی
این روزها فروش فیلمهای کمدی بر کل سینمای ایران سایه انداخته و گیشه فیلمهای ملودرام و اجتماعی با اینکه چندان غیرقابل قبول هم نیست و این فیلمها هم با استقبال نسبی روبهرو میشوند اما آنقدر نیست که هزینه تولید، تبلیغات و سود تهیهکننده و پخشکننده را بازگرداند. چراکه هزینه تولید آنقدر در سینمای ایران بالا رفته که فروش قابل قبول این فیلمها هم دردی را دوا نمیکند و در خوشبینانهترین حالت، پول تولید بازمیگردد. در گذشتهای نهچندان دور، نهادهای دولتی مانند فارابی به حمایت از این فیلمها میپرداختند و با اعطای وام به تهیهکنندگان بخشی از هزینه تولید این آثار فراهم میشد. هرچند این اقدامات باعث به وجود آمدن رانتهایی هم در سینما میشد، اما در شرایط کنونی به نظر میرسد، راه دیگری برای حمایت از سینمای غیرکمدی وجود ندارد و شاید با این کار بتوان سینمای اجتماعی ایران را تا اندازهای زنده و بالنده کرد.
بحران شبکه خانگی
در دولت سیزدهم بنا بر قانونی که رئیسجمهور پیش از ورودش به دولت تصویب کرده بود، نظارت بر شبکه خانگی به طور کامل به صداوسیما سپرده شد. درحالی که پیش از آن سازمان سینمایی نظارت بر آن را بر عهده داشت. تلاشهای وزیر ارشاد و مدیرانش هم به جایی نرسید. بیانصافی است، اگر تلاشهای آنها را در برگرداندن این نظارت به سازمان سینمایی نادیده بگیریم. این اتفاق با مخالفت بسیاری از اهالی صنوف مواجه شد که البته اعتراض آنها هم به جایی نرسید. نظارت صداوسیما تبدیل به پاشنه آشیل شبکه خانگی شد. هم تولیداتش چنگی به دل نمیزند و هم عدم نظارت درست و اصولی باعث بالا رفتن دستمزدها در این شبکه و به هم خوردن توازن میان هزینه تولید در سینما و شبکه خانگی شد که معضلات زنجیرهای را هم به وجود آورد. مدیران وزارت ارشاد در این دولت هرچند با مقاومت بسیاری در برگرداندن این حق به سازمان سینمایی روبهرو خواهند بود و باید قانون را تغییر دهند اما این تغییر زمینهساز رفع بسیاری از مشکلات خواهد بود.