♦قادر دولتزاده؛ خبرنگار
سرویس اپلپلاس سریال درام و نظامی «اربابان آسمان» که شامل ۹ قسمت بود را با هزینه حداقل ۲۵۰ میلیون دلار تولید کرد. این درام جنگی براساس کتاب سال ۲۰۰۷ دونالد ال. میلر، اربابان آسمان: پسران بمبافکن آمریکا که در جنگ هوایی علیه آلمان نازی جنگیدند، سرگذشت یک گروه بمبافکن نیروی هوایی ایالاتمتحده را در طول جنگ جهانی دوم بازگو میکند. آستین باتلر در نقش سرگرد گیل کلیون، کلوم ترنر در نقش سرگرد جان ایگان، بری کیوگن در نقش ستوان کرتیس بیدیک و شوتی گتوا در نقش ستوان دوم رابرت دنیلز در اربابان آسمان ایفای نقش کردهاند. تام هنکس و استیون اسپیلبرگ از تهیهکنندگان این مینیسریال هستند که پیش از این با مجموعه «جوخه برادران» قصه دیگری از جنگ جهانی دوم را به تصویر کشیده بودند.
داستان این سریال از این قرار است که در اوج جنگ جهانی دوم، در بهار ۱۹۴۳، خلبانان نظامی آمریکایی و بهترین دوستانشان، سرگرد گیل کلایون و جان ایگان به عنوان بخشی از ۱۰۰ گروه بمباران نیروی هوایی ایالاتمتحده به انگلستان فرستاده شدند. در آنجا آنها باید ماموریتهای جنگی مرگبار را انجام دهند و اهداف استراتژیک مهم را مستقیماً در قلمرو دشمن بمباران کنند. این خلبانان ماموریتهای خود را در بمبافکنهای سنگین B-17 انجام میدهند و در آسمان نه تنها باید از دیوارهای آتش متراکم ضدهوایی ارتش آلمان نازی عبور کنند بلکه با تعداد زیادی از پرندگان شکاری مرگبار لوفت وافه هیتلر نیز مبارزه خواهند کرد. این سریال داستان صدمین گروه بمباران را دنبال میکند که بمبارانهای خطرناکی را بر فراز آلمان نازی انجام میدهند و با شرایط سرد، نبود اکسیژن و وحشت محض نبرد در ارتفاع ۲۵۰۰۰۰ فوتی در آسمان دستوپنجه نرم میکنند. در واقع این مجموعه بهای عاطفی و روانی پرداخته شده توسط این مردان را نشان میدهد، مردانی که به نابودی آلمان نازی کمک کردند. برخی از آنها سرنگون و اسیر و برخی دیگر نیز مجروح یا کشته شدند. برخی نیز خوششانس بودند و به خانههایشان بازگشتند. صرف نظر از سرنوشت هر کدام از آنها، ضایعهای برای همه آنها به وجود آمده است. با اینکه سریال «اربابان آسمان» در مکانهایی مثل فرودگاهی در بریتانیا جریان دارد اما به این معنا نیست که زشتیها و ترسهای جنگ را قرار نیست به تصویر بکشد. در عوض مهمترین ماموریت سریال که ترس نیروها باشد را به خوبی انتقال میدهد و در طول آن شاهد افرادی هستیم که تصور میکنند شاید پس از این ماموریت دیگر بازنگردند و این آخرین پرواز یا وعده غذایی آنها باشد. این مجموعه تصویری واقعی از جنگ جهانی دوم را به نمایش میگذارد اما مشکل اینجاست که برخی اوقات هم از ارائه این تصویر فاصله گرفته چراکه نویسندگان گاهی تصور میکردند برای نمایش قهرمانی کاراکترهایشان نیازمند این هستند که از فضای واقعی آنها را جدا کنند. درحالی که هدف ساخت چنین سریالی صرفاً نمایش قهرمانان جنگ نباید باشد و در واقع سازندگان نباید این موضوع را فراموش کنند که در یک چنین جنگی، برندهای واقعاً وجود ندارد و مردم بزرگترین بازنده جنگ هستند. اما سریال تا حدی تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است که این میتواند برای بینندگان دیگر کمی آزاردهنده باشد و در واقع احساس کند، سازندگان سریال بعضاً دنبال اسطورهسازی هستند و مشکلاتی که یک جنگ ایجاد میکند را فراموش کردهاند.
با اینکه در «اربابان آسمان» با شخصیتهای متفاوتی مواجه و در واقع در قسمتهای ابتدایی ما با خلبانانی مواجه هستیم که جلسات توجیهی را پشت سر میگذارند و برای انجام عملیات آماده شده و رهسپار آن میشوند. این روند نسبتاً یکنواخت با وقفههای کوتاه بین صحبتهای خلبانان و روایت یک راوی از شخصیتهای سریال که توسط آنتونی بویل اجرا میشود، مدام تکرار شده با این هدف که بیننده را در موقعیت داستان سریال قرار دهد. اما همین تعدد شخصیتهای در یک موقعیت تکراری باعث میشود که تماشاگر در همان قسمتهای ابتدایی در روایتی تکراری گیر بیفتد که کمی او را خسته کند. ضمن اینکه شخصیتهایی که به عنوان خلبان وارد داستان میشوند، آنقدر زیادند که تماشاگر را سردرگم میکنند. بهخصوص افرادی که برای سرگرم شدن پای این مجموعه نشستند را ممکن است از ادامه پیگیری آن منصرف کند و این یکی از اشکالات «اربابان آسمان» است. اما از قسمت سوم داستان دچار دگرگونی میشود و این نشان میدهد که سازندگان تصمیم نداشتند، کل سریال را براساس یک طرح واحد اجرا کنند و قسمت چهارم، ساختار ایجاد شده داستان را با روایت بهتری در جهت پرداخت بهتر موقعیت و شخصیت ارائه میکند. بخشهای جنگی و حملات هوایی در طول سریال آنقدر به خوبی طراحی شده که حتی مشکلاتی که در بخش داستانی وجود دارد را تا اندازهای پوشش میدهد. در واقع نبردهای هوایی گاهی با کیفیت یک فیلم سینمایی تولید شدند به طوری که حتی بیننده میتواند از تماشای چنین تصاویری وحشت کند و حس ترس و وحشت به خوبی القا داده میشود.
«اربابان آسمان» اثر بینقصی نیست اما یکی از بهترین اقتباسها از دوران جنگ جهانی دوم است که با داشتن تیم بازیگری بسیار خوب و هزینه بالا برای نمایش نبردها و جنگهای حماسی به اثری تماشایی و سرگرمکننده تبدیل شده است.