دیروز مالک شریعتی، نماینده نزدیک به زاکانی خبر داد که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده «هیچ استعلامی در خصوص اعتبارنامهها به این شورا نیامده است.» او میگوید که رئیس شعبه ۱۲ آقای نوریقزلجه دو تخلف انجام داده است. اول آنکه عدم ارسال پرونده به شورای نگهبان و دوم عدم تشکیل جلسه شعبه برای بررسی اعتراض. بر همین اساس نیز نتیجه گرفته که «اطلاق تصویب اعتبارنامه تاجگردون بدون رأیگیری توسط رئیس مجلس باطل است.»
این موضوع ادامه دعوا و جدل اولین روز مجلس است و موضوعی را که به نظر میرسید تمام شده و دیگر لزومی بر پیگیری آن وجود ندارد، برخی میخواهند ادامه بدهند. اکنون این پرسش مطرح است که چرا برخی از نمایندگان مجلس به توصیه رهبری برای پرهیز از اختلافافکنی عمل نمیکنند؟ زیرا عجیبترین اتفاق سیاسی این روزها، دعوا و جدال و جدل و درگیری در اولین روز تشکیل مجلس بود. یعنی هنوز نه مصوبهای آمده و نه طرح و نه لایحهای که بر آن اختلاف یا اتفاقنظر به وجود بیاید یا نیاید، بخشی از نمایندگان که مدعی ولایی بودن هستند، در اختلافافکنی گوی سبقت را از دیگران ربودند و به سویی رفتند که دور از ذهن نیست، مجلس کارآمدی خود را از دست بدهد. عجیب آنکه، پیش از تشکیل این مجلس، رهبری سه بار به نمایندگان جدید تذکر صریح داده بودند و در پیام خود که برای افتتاحیه مجلس ارسال کرده بودند نیز دوباره بر همدلی و دوری از اختلاف تأکید کرده و به نمایندگان تذکر دادند. با این حال برخی راهی را که خود تشخیص دادند و رفتند بر سر اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون جنجالی به راه انداختند که از پیش روشن بود.
اما چرا این نمایندگان به تاجگردون ایراد میگیرند؟ بخشی از این اعتراضات به شخص او برمیگردد و واکنشهای سیاسی تندی که نسبت به اصولگرایان داشته و دارد. مثلاً در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ تاجگردون طی سخنرانی در ستاد انتخاباتی حسن روحانی خطاب به سیدابراهیم رئیسی گفت: «ما با روحانی به جهنم میرویم و با شما به بهشت نمیرویم.» یا در میتینگ دیگری در همایش تبلیغاتی روحانی در یاسوج، خطاب به رئیسی که گفت:«برجام چک سفیدی است که پاس نمیشود زیرا شما مسیر بانک را بلد نیستی، میخواهی بروی چک برجام را پاس کنی.»
همچنین هنگامی که احمدینژاد رئیسجمهور شد یکی از کارهای عجیبی که کرد، انحلال سازمان برنامهوبودجه بود. او تلاش کرد، بودجه کل کشور را در اختیار بگیرد و خود به هر آن کس و هر آنجا که میخواهد، بودجه تزریق کند. تاجگردون در نامهای به احمدینژاد از او خواست تصمیم چند سالهاش در انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی را مورد بازنگری قرار دهد و «اگر غیر از این عمل کنید، گلهای نیست، دیگری خواهد آمد و گرهگشایی خواهد کرد و شما از این فرصت طلایی در تاریخ امور اجرایی کشور، بینصیب خواهید ماند».
اولین باری که تاجگردون به مجلس رفت تا عنوان نمایندگی را دریافت کند، سال ۸۴ بود اما شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد. دو سال بعد در سال ۸۶ در انتخابات مجلس هشتم شانس خود را آزمود اما شکست خورد و از ورود به مجلس بازماند. در سال ۹۰ بار دیگر کاندید انتخابات مجلس از شهرستانهای باشت و گچساران شد و این بار به مجلس راه یافت. سال ۹۴ نیز در انتخابات دوره یازدهم مجلس شرکت کرد و حتی اکثریت آرا را به دست آورد ولی گروهی در مجلس مخالفت با تاجگردون را آغاز کردند تا مجلس، اعتبارنامهٔ او را تایید نکند و نکرد. ماجرا از این قرار بود که روحالله نجابت نماینده وقت شیراز، علیاکبر کریمی نماینده وقت اراک و علیرضا زاکانی نماینده وقت قم به همراه ۶ نماینده دیگر مجلس یازدهم به اعتبارنامهٔ تاجگردون اعتراض و وی را به رانتخواری متهم کردند. در نتیجه مجلس با اعتبارنامهٔ تاجگردون مخالفت کرد و پیش از اعلام رسمی نتایج آراء، تاجگردون صحن علنی مجلس را ترک کرد زیرا معتقد بود مجلس دارد، سیاسیکاری میکند.
در انتخابات مجلس دوازدهم نیز تاجگردون دوباره از گچساران کاندیدای مجلس شد و بعداً نیز صلاحیتش تایید شد. زهره الهیان و مالک شریعتی که هر دو اصولگرای نزدیک به زاکانی هستند به تایید صلاحیت او توسط شورای نگهبان اعتراض کردند اما اعتراض آنان بینتیجه بود و تاجگردون با بیش از ۶۰ درصد آرا از حوزه انتخابیه گچساران وارد مجلس شد. این بار مالک شریعتی اعلام کرد که تلاش میکند، اعتبارنامه تاجگردون در مجلس تایید نشود و چند تن از نمایندگان جدید نیز حول او جمع شدند اما نهایتاً راه به جایی نبردند و اعتبارنامه تاجگردون با اکثریت آرا تصویب شد. اما ظاهراً برخی همچون مالک شریعتی رأی مجلس را قبول ندارد و همچنان درصدد است که مانند مجلس قبل، دوباره تاجگردون را بیندازد. اقدامی که بعید است، موفق شود. چون این مجلس، مجلس قبل نیست.
این افراد تاجگردون را متهم به فساد میکنند. درباره اینکه این اتهام به تاجگردون میچسبد یا نه و آیا او مفسد است یا نه دستگاه قضایی باید پاسخ دهد اما دستگاه قضا نیز تاکنون درخصوص وی سخنی نگفته که همین میتواند رفتار نمایندگان پاجوشی مجلس را در سیاسیکاری بیشتر از قبل کند. نکته دیگر آن است که این افراد اگر مدعی مبارزه با فساد هستند، چرا هنگامی که در مجلس بودند درباره فساد چای دبش سخنی نگفتند؟ مالک شریعتی چرا درباره دو وزیری که بنابر گفته رئیس قوه قضاییه، پایشان به این پرونده باز و یکی از آنها محکوم شد چرا سخنی نگفته و نمیگوید. احتمالاً مبارزه با فساد، یک اسم رمز است که برخی در تلاش هستند، نفع سیاسی جناحی خود را پیش ببرند.