هدا احمدی، گروه سیاسی
خرداد ماه امسال، پس از نتایج نهایی دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم، پارلمان کار خود را آغاز خواهد کرد. انتخابات اسفند ماه سالی که گذشت کمترین مشارکت مردمی و بیشترین حاشیه را داشت. از مانعهای متفاوت دولت برای منتقدانش و نظارت استصوابی شورای نگهبان برای معدود کاندیداهای شناخته شده مجلس تا ائتلافهای عجیب احزاب اصولگرا. اما فارغ از این جریانات، خیز برخی نمایندگان قدیمی برای ریاست مجلس جالب توجه است. آنها تقریباً هر کاری از دستشان برمیآمد را برای تخریب رئیس قبلی پارلمان و خودنمایی خود انجام دادند و این نشان از رقابت سنگین طیف مقابل رئیس محلس کنونی برای تصاحب قدرت دارد. چندی پیش هم مجتبی ذوالنوری، نایبرئیس مجلس یازدهم که به یکی از منتقدان مجلس تبدیل شده بود، اعلام کرد که به او پیشنهاد ریاست داده شده است. او در نشست شورای وحدت برای تحول در جمع خبرنگاران مدعی شد: «درحال حاضر پنج نفر به شکل پراکنده برای ریاست مجلس دوازدهم داوطلب شدهاند. نمیدانم چه اسامی مطرح شده است و برخی از جریانها و تشکلها به بنده هم پیشنهاد دادند اما تصمیم قطعی نگرفتهام». حال گمانهزنیها مبنی بر این است که احتمالاً ریاست مجلس پنج مدعی مهم دارد که چهار تای آنها تازه نفستر از آن یکی است. این پنج مدعی را میتوان مجتبی ذوالنوری، حمید رسایی که در مصاحبههایش اصرار بر تغییر رئیس مجلس داشت، محمود نبویان که از لیست پایداری بیشترین رای را از تهران آورد، منوچهر متکی که جزو چهرههای میانهروی مجلس محسوب میشود و محمدباقر قالیباف، رئیس فعلی پارلمان دانست. بنابراین با نگاهی به لیستهای انتخاباتی میتوان به این نتیجه رسید که چهرههای شاخص اصولگرایی در سه لیست محوری حضور دارند و مجموعهای از اصولگریان که چندان در شرایط فعلی وحدت رویه ندارند درحال رقابت ریاست پارلمان هستند. این نشان از آن دارد که منتقدان قالیباف از وضعیت خوبی در تهران برخوردار بودند اما از سوی دیگر یاران نزدیک به قالیباف جزو ۳۰ نفر اول تهران نبودند. بر همین اساس با نتایج اعلام شده انتخابات مجلس دوازدهم آنگاه با قالیبافی روبهرو هستیم که برای تکیه زدن دوباره بر صندلی ریاست کار سختی پیشرو دارد. در این گزارش نگاهی به سابقه کنشهای سیاسی هر کدام از این مدعیان میپردازیم تا کمی به گمانهزنیهای مطرح شده، نزدیکتر شویم.
گزینه اول
محمدباقر قالیباف، سیاستمدار اصولگرای پرحاشیهای که چهار سال است، سکان مجلس را در دست دارد را نیز میتوان پنجمین مدعی تصاحب دوباره صندلی ریاست پارلمان عنوان کرد. قالیباف محبوب هیچ جریانی نیست. پایداریها که از طرفداران سرسخت رئیسی و مردانش هستند، در این چهار سال از هیچ کاری برای بدنام کردن او دریغ نکردند. البته دقیقه ۹۰ رئیس مجلس یازدهم به راحتی با پایداریها بیعت کرد و پس از نبویان، دومین نفر لیست ائتلاف بود که به مجلس جدید راه یافت. به هر حال قالیباف راه سختی را برای تصاحب دوباره قدرت پارلمان در پیش دارد. حال که پایداریها توانستند نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهرههای شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیبشان را از زمین بیرون کنند. از بیمحلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناختهشدهترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است. همچنین حمله مجلسیهای اصولگرا به قالیباف و متهم کردن آن به دیکتاتوری که از آغاز ریاست قالیباف بر صندلی مجلس شروع شد. فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیاترئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهمتر از آن انتخابات ریاستجمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد، ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهرههای اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد ابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجا که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقهای به دخالتهای او ندارند بنابراین میتوان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.
چهره معتدل کم شانس
منوچهر متکی، عضو لیست شورای وحدت تهران که نسبت به پایداریها چهره معتدلتری محسوب میشود، اسفند ماه سال گذشته مدعی شده بود تا شروع به کار مجلس دوازدهم به موضوع ریاست مجلس ورود نمیکند اما روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو تاکید کرد: «جایگاه رئیس در حوزه نقشآفرینی محتوایی او باید افزایش یابد و این بدون تغییر سازوکارها ممکن نیست. شأن رئیس مجلس، اداره آن است». سخنگوی شورای وحدت اصوالگرایان در نشست تحول برای وحدت که با حضور منتخبان مجلس دوازدهم برگزار شد به وضوح اعلام کرد که نیازمند تحول در شکل و محتوای کار مجلس هستیم. اگرچه منوچهر متکی با سابقه پنج ساله وزارت خارجه در دولت احمدینژاد و البته عزل پرحرفوحدیثاش که خود از آن به سنگالیزاسیون یاد میکند، معروف است اما وقتی سوابق سیاست داخلی او را ورق میزنیم، نقشآفرینیهای پررنگ وی در مقاطع مهم سیاسی ازجمله انتخاباتها را نیز داریم. متکی هر چند به واسطه تصدی وزارت امور خارجه در دولت نهم در افواه عمومی به عنوان یک دیپلمات شناخته میشود اما او سابقه نمایندگی مجلس در دوره اول و هفتم را نیز در کارنامه دارد و در نوع خود با روندهای پارلمانی غریبه نیست. متکی که سخنگوی شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی است و توانست به عنوان تنها عضو لیست شورای وحدت تهران در دور اول انتخابات به مجلس دوازدهم راه یابد، این سیاستمدار و دیپلمات ایرانی را میتوان این روزها یکی از گزینههای احتمالی ریاست دانست.
شانس پایداری در مجلس
سیدمحمود نبویان، عضو جبهه پایداری که نامش در چهار فهرست اصولگرایی (شانا، جبهه متحد، امنا، صبح ایران) قرار داشت، توانست رای اول تهران را در انتخابات مجلس دوازدهم به دست بیاورد. بنابراین میتوانیم او را یکی از گزینههای محتمل ریاست مجلس دوازدهم بدانیم. با توجه به حضورش در موسسه آیتالله مصباح، باید تصریح کرد که نبویان ازجمله افراد جریان مصباح است. او از چهرههای اصلی جبهه پایداری است که در سپهر سیاسی ایران به تندروی مشهورند. او در دوره نهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی نماینده پارلمان بود. نبویان از مخالفان سرسخت مذاکرات هستهای و برجام است و بارها علیه ا آن سخن گفته است. او همچنین با پیوستن ایران به FATF مخالف بود و معتقد است که آمریکا میخواهد با FATF اقتصاد ایران را قفل کند. در جایی سیدمحمود نبویان شرکتکنندگان در ناآرامیهای ۱۴۰۱ را «آدمهایی هوسباز و به دنبال فحشا و هوسرانی در جامعه» خواند. او همچنین با تمجید از طالبان گفته بود: درباره طالبان که امروز حاکم بر افغانستان است، تصور برخی از افراد آن است که این افراد تروریست هستند که این تصور خلاف واقع است. امروز به لحاظ فرهنگی، تحولات زیادی در طالبان ایجاد شده است به گونهای که آنان از ما تقاضا کردند که میخواهیم از کتب شهید مطهری استفاده کنیم و چگونه میتوانیم به این کتب دسترسی پیدا کرده و آن را به زبان پشتو ترجمه کنیم تا مورد مطالعه قرار دهیم.
پیشنهاد ریاست ذوالنوری
مجتبیذوالنوری، نایبرئیس مجلس یازدهم که از چهرههای شناخته شده حزب پایداری است پس از برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم که با ائتلاف پایداریها و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی پا به عرصه رقابت گذاشت، دوباره زبان انتقاد گشود و با بیان اینکه به وضعیت موجود هیاترئیسه به جدیت انتقاد دارم و ما نیاز به تحول داریم، گفت: «مجلس نمایندهمحور نیست و اکنون تمام قدرت در ریاست متمرکز است». ذوالنوری همان نمایندهای است که برجام را زمان روحانی آتش زد و در دولت رئیسی مدافع آن شد. او از ابتدای ریاست قالیباف بر مجلس البته به رسم پایداریها، علیه او هجمه کرد. حتی در جایی مدعی شده بود که کندی روند تصویب لایحه حجاب و عفاف تقصیر رئیس مجلس است. او سال اول ریاست قالیباف هم در صحن علنی، رئیس مجلس را متهم به سوءاستفاده از تریبون نسبت به هر مطلب یا پیشنهادی برای در اختیار گرفتن رای نمایندگان در جهت اراده خود کرده بود. همچنین نماینده قم گفته بود: «آقای قالیباف، رئیس مجلس در اداره جلسه فقط انتظام، اداره و نقش مبصر را دارد، نه نقش یک ژنرال و بقیه نمایندگان سرباز باشند و بله قربان بگویند و پاجفت کنند، در شأن و وظایف نمایندگی همه نمایندگان برابرند، مجلس نماینده و نماینده تر ندارد». ذوالنوری درخصوص بررسی مساله ارز نیز به قالیباف تاخته بود و گفت: «چون نظر، اراده و اصرار شما حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است، دیروز نزدیک به چهار ساعت از وقت مجلس را با غیرعلنی کردن گرفتید. آقای دکتر به شعور نمایندگان احترام بگذارید و اجازه دهید با شنیدن استدلال نمایندگان موافق و مخالف خودشان تصمیم بگیرند، نه با صحبتهای جهتدار، خلاف قانون آییننامه و القایی جنابعالی». همان سال حتی زمانی که محمدباقر قالیباف طی حکمی، امیرآبادیفراهانی را به عنوان نماینده معین شهر قم و عهدهدار وظایف علیرضا زاکانی، نماینده مستعفی قم معرفی کرده بود با اعتراض و افشاگری ذوالنوری دیگر نماینده قم، تلاش فراهانی در جذب منابع مالی برای تاسیس دو دفتر کار ناکام ماند و در نهایت، هیاترئیسه مجلس به لغو حکم امضا شده قالیباف رای داد.
برنده جریان خالصسازی
حمید رسایی در کمال تعجب یکی از گمانهزنیها برای کسب ریاست پارلمان است. او نماینده دوره هفتم و هشتم بوده که برای انتخابات دهمین دوره از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد. رسایی برای دوره یازدهم تایید صلاحیت شد اما رای نیاورد. حال در راستای پروژه خالصسازی دولت و نبود رقابت، رسایی که از مدافعان سرسخت محمود احمدینژاد هم معرفی میشد به مجلس دوازدهم ورود پیدا کرد و طبیعتاً اگر در عمل نیز برای مجلس کاندیدای ریاست شد، جای تعجب ندارد. البته او چهره چندان محبوبی نیست زیرا نه حمایت اصلاحطلبان را دارد و نه وقتی انتقاد میکند، اصولگرایان حمایت و توجیهاش میکنند. او که دیگر با حزب تازه تاسیس شریان شناخته میشود، تحرکاتش علیه قالیباف را از مدتها پیش آغاز کرده بود. در آبان ماه سال گذشته، رسایی با انتشار فایل ویدئویی در کانال تلگرامیاش به تندی علیه محمدباقر قالیباف تاخت و نوشت: «۱۴ دقیقه شنیدنی؛ هشدارهای رسایی از ظهور یک دیکتاتوری پارلمانی!» در چند ماه منتهی به برگزاری انتخابات مجلس نیز مدعی شد که قالیباف، معاون پارلمانی دیوان محاسبات را به مجلس راه نمیدهد. آخرین جنجال رسایی در بحبوحه تایید و عدم تایید نامزدهای مجلس دوازدهم بود. زمانی که با حضور در یک برنامه تلویزیونی با حمله به قالیباف گفت: «مثل روز روشن است که برخی از خبرگزاریها و رسانهها در این یکی، دو روزه انواع و اقسام فحاشیها را نسبت به من انجام دادهاند. برخی اعضای هیات مدیره این رسانهها، عضو شورای ائتلاف هستند و نظرشان به سمت آقای قالیباف است». همان موقع و با خطونشانهای رسایی برای قالیباف میشد، حدس زد که جنگ قدرت در مجلس آغاز شده بود؟
به هر شکل درحالی که قالیباف روزهای آخر ریاست مجلس را سپری میکند و همچنان برای انتخابات پیشرو سودای ریاستی دوباره را در سر دارد، فشار اصولگرایان و پایداریها برای او پایانی ندارد و چهرههای شناخته شده این جریان از انتقادهای بیشمار در این ۴ سال شروع کردند و حال پس از ورود به مجلس دوازدهم سودای ریاست را در سر میپرورانند. البته منوچهر متکی نسبت به ذوالنوری، رسایی و نبویان چهره معتدلتری به حساب میآید اما شانس ریاستش بر پارلمان آینده کمی دور از ذهن است. زیرا خیز جریانهای تندرویی مانند پایداری و شریان به همین چند ماه معطوف نیست و هدف اصلی آنها برای حذف رقیب سیاسیشان کسی جز محمدباقر قالیباف نبوده است. به هر سو باید منتظر ماند و دید که آیا قالیباف از عهده این رقیبهای به اصطلاح قدر برمیآید یا عاقبت عطای ریاست را به لقایش خواهد بخشید.