رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : مدیر کاپیتالیست شرکت ۱۰ میلیارد دلاری

مدیر کاپیتالیست شرکت ۱۰ میلیارد دلاری

“محمد شریعتمداری” رسماً مدیرعامل پتروشیمی خلیج‌فارس شد

سرانجام سکان یکی از بزرگ‌ترین بنگاه‌های تاریخ اقتصاد ایران به مردی سپرده شد که سال‌ها سابقه وزارت دارد و مورد وثوق سه رئیس‌جمهور میانه‌رو بوده و روزگاری سودای ریاست‌جمهوری داشته و به معنای واقعی یک مدیر اقتصادی است و مردی از این بنگاه بزرگ کنار رفت که نه سابقه اقتصادی داشت، نه محبوب بود و نه مدیریت می‌دانست.
محمد شریعتمداری، وزیر بازرگانی در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی و وزیر صنعت‌، معدن و تجارت و کار و تعاون در دولت حسن روحانی سکان مدیریت پتروشیمی خلیج‌فارس را از عبدالعلی علی‌عسگری گرفت. گفته می‌شود سیدمحمد خاتمی به محمد شریعتمداری علاقه زیادی دارد و به شوخی به او وزیر کاپیتالیست می‌گوید. «شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس»، هلدینگ بسیار بزرگی است که در زمینه سرمایه‌گذاری و مدیریت بر پالایشگاه‌ها، مجتمع‌های پتروشیمی و کارخانجات شیمیایی، همچنین تولید فرآورده‌های نفتی، فرآورده‌های پتروشیمی، مواد شیمیایی و پلیمرها فعالیت می‌کند. ارزش بازاری این هلدینگ درحال حاضر ۵۸۲ هزار میلیارد تومان و نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار است که این هلدینگ بزرگ را در زمره ۵۰ کمپانی بزرگ خاورمیانه و کنار نام‌هایی چون بانک ریاض، تلکام سعودی، شرکت آب‌وبرق دوبی و … قرار می‌دهد. از ایران تنها شرکت‌های فولاد مبارکه اصفهان و شرکت ملی مس ایران یارای چنین رقابتی را دارند و بقیه شرکت‌های ایرانی در این حد و اندازه‌ها نیستند. برای سال‌های طولانی کسی از هلدینگ خلیج‌فارس اطلاعی نداشت و نام این غول بزرگ از زمانی سرزبان‌ها افتاد که باشگاه بزرگ استقلال را خرید. دست بر قضا، تنها باشگاه ایرانی که هم سابقه دیرینه دارد و هم در حدو‌اندازه‌ تیم‌های بزرگ عربستانی قرار می‌گیرد، همین باشگاه استقلال است. به این ترتیب می‌توان گفت، یکی از بهترین کارهایی که در زمان مدیریت آقای علی‌عسگری در این هلدینگ بزرگ رخ داد، خرید باشگاه استقلال بود. با توجه به اینکه مالکیت باشگاه استقلال در اختیار هلدینگ خلیج‌فارس است، طبیعتاً تغییرات در رأس این مجموعه می‌تواند منجر به تغییرات مدیریتی در باشگاه استقلال شود که این برای میلیون‌ها هوادار استقلالی می‌تواند خبر خوبی باشد.

محمد شریعتمداری کیست؟
محمد شریعتمداری اهل شهرری است اما در تپه‌های عباس‌آباد تهران بزرگ شده است. در نوجوانی ۱۰ سال تمرین کاراته کرده و در زمره هواداران استقلال هم به حساب می‌آید. محمد شریعتمداری ۱۶ سال وزیر بوده اما قبل از آن سال‌ها مدیریت شرکت سرمایه‌گذاری فؤاد ری را بر عهده داشته است. آقای شریعتمداری کار وزارت را از وزارت بازرگانی دولت هفتم آغاز کرد؛ او سکاندار وزارتخانه‌ای شده بود که یک دهه قبل از او متولی تجارت خارجی کشور بود و از اقلام مصرفی و کالاهای اساسی گرفته تا کالاهای سرمایه‌ای را وارد می‌کرد و از طریق مراکز تهیه و توزیع به دست مصرف‌کننده می‌داد، وظیفه‌ای که از زمان روی کار آمدن دولت سازندگی سعی شد به بخش خصوصی واگذار شود اما این واگذاری چنان نبود که باید و شریعتمداری در دولت هفتم که با عنوان اصلاحات روی کار آمده بود هم تا حدود زیادی همان درگیری‌ها را برای تامین کالای مورد نیاز کشور داشت. او سردمدار وزارتخانه‌ای شد که از قضا باید جایگاه آزادی و رقابت باشد، با این حال نه او، نه اسلافش و نه اخلافش به این مهم نپرداختند و وزارت بازرگانی را با همان روش و منش دولتی به پیش بردند، شریعتمداری آغاز وزارتش از جایگاهی بود که قاعدتاً به تفاسیر معمول اقتصادی باید منتهی‌الیه راست می‌بود، که قطعاً نبود، اما دست روزگار او را به وزارتخانه‌ای برد که همیشه جایگاهش در منتهی‌الیه چپ بوده، گرچه قطعاً نباید باشد. محمد شریعتمداری در هنگامه وقوع انقلاب اسلامی ۱۸ساله بود، تازه به دانشگاه رفته بود که انقلاب شد و بعد انقلاب فرهنگی و شریعتمداری جوان از نیروهایی بود که از همان ابتدا جذب نهادهای انقلابی شد و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. برای همین بود که تداوم تحصیلاتش بیش از حد معمول و تا سال ۱۳۸۲ طول کشید؛ و شاید همین گسست علتی بود که شایعاتی برایش به وجود آورد. با این حال خودش در شرح زندگی‌اش می‌نویسد: «پس از اتمام مقطعی از تحصیل در رشته الکترونیک، با تغییر گرایش تحصیلی به رشته مدیریت، کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۲ با دفاع از پایان‌نامه با نمره ۱۸ با موفقیت به پایان برده و از همان سال در خارج از ایران در مقطع دکترا به ادامه تحصیل اهتمام داشته‌ام و اینک نیز در مرحله دفاع از پایان‌نامه دوره دکترا قرار دارم». شریعتمداری در ابتدای امر چهره‌ای بیشتر سیاسی بود، از مشارکت در تاسیس وزارت اطلاعات تا حضور در دفتر مقام معظم رهبری و راه‌اندازی معاونت نظارت و حسابرسی دفتر معظم‌له، جایی که خود سال‌ها آنجا خدمت کرد و این سابقه حضور طولانی باعث شده تا همواره از او به‌عنوان چهره‌ای معتمد نظام و رهبری یاد شود؛ شهرتی دووجهی که باعث می‌شود گاهی حضور او در دولت‌ها به مثابه ضربه‌گیر تلقی شود که دولت را به حاکمیت نزدیک می‌کند و گاه هم یکی از سهمیه‌های غیرقابل تغییر حاکمیت در دولت. با این حال او چه در دولت اصلاحات و چه در دولت اعتدال، از خودش چیزی جز یک وزیر و عضو هیات دولت نشان نداده است. وزیری که به روال مدیران ارشد و باسابقه سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی مصداق «کم‌گوی و گزیده‌گوی» است؛ چون دُر گفتنش اما جای بحث کارشناسی دارد.
حضور شریعتمداری در وزارت بازرگانی دولت اصلاحات، از او چهره‌ای خدوم و پرتلاش ساخت. وزیری که همزمان تلاش می‌کرد تا ایران را به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوند دهد و چه خودش و چه دیگران این الحاق، ولو به‌عنوان عضو ناظر را از دستاوردهای او می‌دانند. شریعتمداری در این دوره بود که با نشان دادن مسیر حرکت به سوی توسعه بیشتر بخش خصوصی، توانست وجهه قابل اتکایی در جامعه بازرگانان و صنعتگران برای خود ایجاد کند. شریعتمداری در وزارت بازرگانی به‌نوعی فعالیت کرد که اگرچه تجارت خارجی همچنان زیر سایه سنگین دولت بود اما چشم‌انداز امیدوارانه‌ای برای بخش خصوصی ایجاد کرد. تا جایی که سال‌ها بعد زمانی که برای تصدی وزارت صنعت، معدن و تجارت در دولت دوازدهم از سوی حسن روحانی معرفی شد، همه نگاه‌ها به همان خاطرات نسبتاً خوش و دلنشین بود. سال‌هایی که احساسی‌ترین تصویر ممکن از او را در یادها ساخت، زمانی که روی صندلی ردیف اول مجلس نشسته بود و رئیس دولت اصلاحات برای دور دوم هم او را به‌عنوان وزیر بازرگانی معرفی می‌کرد از خاطره‌ای گفت که ذخیره گندم به کمتر از چند روز رسیده بود و تلاش شبانه‌روزی شریعتمداری در وزارت بازرگانی اجازه نداد کشور با مشکل مواجه شود، زوم دوربین تصویربرداری روی صورت محمد شریعتمداری بود و چشمان سرخ و اشکبارش. خودش این واقعه را این‌گونه شرح می‌دهد که «در آن دوره موجودی گندم کشور در برخی از شهرها به دلیل محدودیت‌های جدی کشور به سه روز رسید. اما نه‌تنها هیچ بروز و ظهوری در جامعه نیافت که حتی به‌جز معدودی هیچ‌کس از آن مطلع نشد». شریعتمداری دولت اصلاحات با شریعتمداری دولت اعتدال اما تفاوت‌های قابل توجهی داشت، او در دوره اول دولت حسن روحانی که حکم معاونت اجرایی را گرفت، گاه و بیگاه در نشست‌ها و همایش‌های مختلفی دیده می‌شد، حضور در بین مسئولان و مقامات کشور یا بحث و گفت‌وگو با فعالان بخش خصوصی، همان زمانی که اوج هشدارها به دولت در ارتباط با اتخاذ سیاست‌های نادرست اقتصادی داده می‌شد. شریعتمداری بخشی از طرح اصلاح کابینه یا جوان‌سازی آن در دور دوم بود و جای محمدرضا نعمت‌زاده نشست و جای امیدواری بود برای بخش خصوصی که خاطره همان شریعتمداری اصلاحات را در ذهن داشتند. عمر وزارت شریعتمداری در وزارت صنعت، معدن و تجارت کوتاه بود، اما از دولت بیرون نرفت، درحالی که انتقادات به ‌واسطه مشکلات اقتصادی پیش‌آمده در بازار ارز و تامین کالا به اوج خود رسیده بود و البته احتمالاً او کمترین تقصیر را داشت، از وزارت صنعت، معدن و تجارت به وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی منتقل شد.
احتمالاً بزرگ‌ترین علامت سوال هنوز در دوره وزارت او ثبت سفارش خودروهایی است که در دوره ممنوعیت واردات خودرو، شبانه ثبت می‌شدند و به گمرکات کشور می‌آمدند، جایی که هنوز همان‌جا زیر تیغ آفتاب و خاکند؛ شریعتمداری از وزارت صنعت، معدن و تجارت که دست‌وپایش را گم کرده بود، به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رفت تا به ‌جای بازرگانان و صنعتگران و معدنکاران با بازنشستگان و کارگران سروکله بزند و بر خوان شستا بنشیند. محمد شریعتمداری در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۹۷ به‌ طور ناگهانی پس از ۴۲۶ روز فعالیت از سمت وزارت صنعت، معدن و تجارت استعفا داد؛ ولی در فردای آن روز به‌عنوان وزیر پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از طرف حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت برای گرفتن رأی اعتماد نمایندگان به مجلس شورای اسلامی معرفی شد.

شریعتمداری به کام استقلال
میلیون‌ها طرفدار باشگاه استقلال امیدوارند با آمدن محمد شریعتمداری، تغییرات وسیعی در هیات‌مدیره این باشگاه ایجاد شود و چهره‌های ناکارآمد از این باشگاه خارج شوند. در این میان، نام یک نفر بیش از همه به گوش می‌رسد؛ او کسی نیست جز هاشم ساعدی که سال‌ها مدیر دفتر و مدیر روابط‌عمومی محمد شریعتمداری در وزارت بازرگانی بوده است. آقای هاشمی همچین سابقه عضویت در هیات‌مدیره باشگاه استقلال را دارد و در مجموع فرد مناسبی برای سامان بخشیدن به وضعیت بد استقلال محسوب می‌شود. ورزش سه نیز در این زمینه نوشت: «‌هاشم ساعدی، عضو سابق هیات‌مدیره باشگاه استقلال که از همراهان و نزدیکان جدی شریعتمداری است، قطعاً در تصمیمات کلان باشگاه استقلال نقش‌آفرینی خواهد کرد». همچنین نکته مهم درباره شریعتمداری که اختصاراً محمد شریعت خوانده می‌شود، حضور او در سمت عضو هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال در زمان فدراسیون موفق محمد دادکان است و او بعدها نیز در دولت روحانی علاقه‌مند بوده دادکان را به بدنه ورزش وصل کند. اتفاقی که البته در آن زمان رخ نداد. با این حال، به محض تغییر در سمت ریاست هلدینگ خلیج‌فارس و ورود شریعت، شایعه حضور دادکان به‌عنوان عضوی از مجموعه ورزشی این هلدینگ، بر سر زبان‌ها افتاده که هنوز مشخص نیست تا چه حد درست باشد. در عین حال، استقلال قطعاً با تغییراتی جدی مواجه خواهد شد. یعنی به احتمال زیاد احمد شهریاری درحال حاضر ریاست هیات‌مدیره استقلال را بر عهده دارد و قطعاً با جدایی علی‌عسکری از هلدینگ، اولین فردی است که این مجموعه بزرگ را ترک خواهد کرد. براساس شنیده‌ها با توجه به حمایت احمد دنیامالی، احتمال ماندن فرشید سمیعی در استقلال زیاد است اما محمد شریعتمداری اگر می‌خواهد استقلال را به آرامش برساند، باید حسین قربان‌زاده را از استقلال دور نگه دارد. طرفداران استقلال اصلاً از او خاطرات خوبی ندارند. هرچند قربان‌زاده مدعی بود که قصد دارد با خصوصی‌سازی به اوضاع استقلال و پرسپولیس سروسامان بخشد اما برخی تصمیمات و اظهارنظرهای وی مورد انتقاد اهالی فوتبال قرار داشت تا اینکه هم او از این سازمان کنار رفت و هم استقلالی‌ها، علناً راه‌شان را از این نهاد جدا کردند. با این حال دست تقدیر بار دیگر این مدیر دولتی را در مسیر باشگاه استقلال قرار داده و قربان‌زاده را به یکی از چهره‌های موثر در تصمیم‌گیری‌ها تبدیل کرده است.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

ریسک‌های پنهان

درباره پیمان پولی دوجانبه ایران و روسیه به قلم؛ حسین سلاح‌ورزی؛ رئیس…

۱۰ آذر ۱۴۰۳

سرگردانی حکمرانی در حوزه انرژی

چرا فرصت‌ها از دستمان می‌رود؟ به قلم؛ نوید حسینیون؛ عضو شورای استان…

۷ آذر ۱۴۰۳

افشاگری سردار

“محمدباقر قالیباف”، رئیس مجلس خبر داد: روزانه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون…

۶ آذر ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید