رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : مردی از جنس قصه

مردی از جنس قصه

به‌ یاد “ابراهیم اقلیدی”

ابراهیم اقلیدی، مترجمی که عمدۀ آوازه‌اش به دلیل ترجمۀ «هزارویک شب» و مطالعات و اشرافش به ادبیات کهن و قصه‌شناسی است، پس از یک دوره بیماری طولانی یک‌شنبه ۲۵ شهریور درگذشت.
ابراهیم اقلیدی، متولد ۱۳۲۷ در اقلید فارس و دارای مدرک لیسانس در رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود. بیشترین شهرت او در زمینه ترجمه و تحقیق «هزار و یک‌شب» بود. اقلیدی ید طولایی در معرفی و ترجمۀ قصه‌های کهن به عنوان مترجم و ویراستار داشت. اغلب آثاری که از او در بازار کتاب موجودند،‌ موضوعاتی مانند قصه‌ها و افسانه‌های کهن دارند. رمان نوجوان «گمشده شهرزاد» و «دنیای قصه‌گویی»، «سفرهای سندباد» و «هسیود و هومر» از جمله آثاری هستند که او به عنوان ویراستار و مترجم در خلق دوبارۀ آن‌ها نقش داشته است.

۱۱ سال با هزارویک شب
تصحیح و ترجمه متون کهن و کلاسیک از پرزحمت‌ترین فعالیت‌هایی است که یک نویسنده،‌ محقق یا مترجم و مصحح می‌تواند داشته باشد. ترجمه و تصحیح این متون کاری پرزحمت است و علاوه بر توانایی‌های علمی و اشراف به زبان‌های مختلف نیازمند پشت‌کاری است که تنها با عشق و علاقه زیاد نسبت به آن کار قابل توجیه است. ابراهیم اقلیدی یکی از همین مترجمان و مصححان بود. علاوه بر کتاب‌های زیادی که در حوزۀ کودک و نوجوان ترجمه و ویراستاری کرده ،‌ ترجمۀ کتاب مهم «هزارویک‌ شب» را نیز از خود به یادگار گذاشته است. «هزارویک شب» نام داستانی بدون نویسنده مشخص است که با تکنیک داستان در داستان و حول محور یک داستان واحد نوشته شده است. «هزارویک ‌شب» ره‌آورد سفر قصه‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌هاست و پس از «اودیسه» هومر تنها اثر داستانی جهان است که یک سره از سفر پدید آمده. کتابی که بیشترین بخش آن در مسیر حرکت کاروان‌ها و کشتی‌ها و در کاروان‌سراها، میدان‌ها، بازارها و معرکه‌های قصه‌گویان خلق و نقل شده و دهن به دهن گشته و افسانه‌ها و قصه‌ها را با فرهنگ‌های مندرج در آن‌ها، جابه‌جا و نسل به نسل انتقال داده و سرانجام در فاصله ۱۰ قرن دفتر به دفتر گردآوری و بازنوشت شده است و طی قرن‌های ۱۵ و ۱۶ میلادی، «الف لیله و لیله» را پدید آورده و در قرن ۱۷ به صورت کنونی (نسخه‌های چاپی بولاق ۱ و ۲ و کلکته ۱ و ۲ و …) درآمده است. ماجراهای «هزارویک‌ شب» همه از سفر آغاز می‌شود. شاه‌زمان به قصد دیدار برادرش شهریار از سمرقند بار سفر می‌بندد و برای آوردن هدیه‌ای که با خود نیاورده در لحظه رفتن به قصر بازمی‌گردد و از آن‌چه در سرای او می‌گذرد (خلوت کردن ملکه با غلامک سیاه) آگاه می‌شود و سفر بیرونی او به سفری اندرونی [به درونِ خویش] دگرگون می‌شود. راوی در این کتاب، «شهرزاد» دختر باهوش وزیر است که برای فرار از کشته شده شدن توسط پادشاه، ناچار است برای او قصه بگوید. داستان‌های این کتاب مجموعه‌ای از حکایت‌های هندی، عربی و ایرانی در دوران باستان و خلفای اسلامی است. به‌رغم آن‌كه بسیاری ریشۀ این مجموعه را هزار افسان ایرانی می‌‌دانند اما نزدیك به یك قرن‌ونیم زمان می‌برد تا این كتاب به فارسی ترجمه شود تا این‌که ۱۸۰سال قبل عبدالطیف تسوجی‌تبریزی، مأمور ترجمه این کتاب به زبان فارسی شد. با گذشت بیش از ۱۶۰ سال از ترجمۀ تسوجی، ابراهیم اقلیدی به پیشنهاد نشرمرکز عهده‌دار ترجمۀ جدیدی از آن شد که تکمیل آن ۱۱ سال به طول انجامید. ترجمۀ اقلیدی براساس متن‌های عربی و با اتکا به ترجمۀ انگلیسی و فرانسوی آن انجام شد و حاصل کار، ارائۀ کامل‌ترین ترجمۀ فارسی «هزارویک شب» بود.
عباس مخبر، مترجم، اسطوره‌شناس و از دوستان نزدیک ابراهیم اقلیدی دربارۀ ترجمۀ او از «هزارویک شب» گفته است: «من واسطه معرفی ایشان برای ترجمه و انتشار این کتاب به نشر مرکز بودم. در تمام طول کار شاهد بودم که چگونه او با دقت تمام نسخه‌های عربی، انگلیسی و فرانسه را بررسی می‌کرد تا کار در نهایت خوب و بی‌نقص درآید. اقلیدی در عین حال همیشه با حداقل‌ها، زندگی و کار می‌کرد. یادم هست مدتی عضلات صورتش مشکلی پیدا کرده بود و پلک‌هایش می‌افتاد اما او کبریت می‌گذاشت بین فاصله پلک‌هایش و در کمال ناباوری کارش را ادامه می‌داد. در ترجمه اقلیدی نه تنها با زبان و بیان آسان‌یاب‌تری روبه‌رو هستیم بلكه با متن كامل‌تری نیز مواجه می‌شویم. اقلیدی كوشیده است با استفاده از نسخه‌های مختلف عربی، فرانسه و انگلیسی هزارویك شب، متن كامل‌تری از این مجموعه فراهم كند سپس ترجمه آن را در اختیار مخاطبان قرار دهد.»
ابراهیم اقلیدی دربارۀ دلیل ترجمۀ دوباره این اثر و مقایسه ترجمه خودش با ترجمه‌ای که از تسوجی موجود است، گفته است: «تسوجی در زمانی زندگی می‌کرد که زبان فارسی هنوز مدرن نشده بود. ویژگی زبان ترجمه او نزدیکی به زبان عربی بود. یکی دو اشتباه کوچک در ترجمۀ تسوجی دیده می‌شود اما ترجمه او بی‌نقص‌ترین ترجمۀ موجود از هزارویک شب به زبان فارسی است. این را بدون هیچ ریایی عرض می‌کنم که زبان من در ترجمۀ هزارویک شب آشفتگی‌هایی دارد اما تسوجی از کلمه‌های فرانسوی معرب شده یا زبان‌های دیگر نیز بهره برده و زبان فارسی او در عین حال زبان فارسی اصیلی است.»
ترجمه و تصحیح یک نسخه کهن مرارت‌های زیادی برای مترجم دارد و نیازمند یک فعالیت مستمر یدی و ذهنی در مدت زمانی نسبتاً طولانی است. عباس مخبر که در زمان ترجمه مجموعۀ «هزارویک شب» شاهد تلاش‌های اقلیدی در این زمینه بوده‌ دربارۀ روند کاری این مترجم می‌گوید: «از آنجایی که اقلیدی نگاهی تحلیل‌گر داشت هم‌چنین اشراف کافی او به زبان‌های فرانسه و عربی و اطلاعات کاملش دربارۀ ادبیات قدیم ایران، او را‌ کاندیدای مناسبی برای انجام این کار قلمداد می‌کرد. من یادم است که اقلیدی با چه شور و هیجانی در زمان استقرارش در نشر مرکز به این کار می‌پرداخت و با چه شوری دربارۀ نسخه‌های مختلف و مقابله‌هایی که انجام می‌داد،‌ صحبت می‌کرد. کتاب «هزارویک‌ شب» چند سالی طول کشید تا به اتمام برسد و همواره در تمام زمان ترجمه و گردآوری آن، اقلیدی غرق کار می‌شد و با عشق کار می‌کرد.»
علاقه و تخصص ابراهیم اقلیدی تنها به متونی که ریشه در شرق و ادبیات فارسی دارند، محدود نمی‌شد. قصه چیزی بود که این مترجم را همواره به سوی خود می‌خواند. اقلیدی آثاری از ادبیات کلاسیک و قصه‌ها و افسانه‌های دیگر کشورها نیز ترجمه کرده است. «شاهزاده خوشبخت» اثر اسکار وایلد، «قصه‌ها و افسانه‌های مردم ژاپن»، «قصه‌ها و افسانه‌های مردم اسکاتلند»، «قصه‌ها و افسانه‌های مردم هند»، «قصه‌ها و افسانه‌ها» نوشتۀ لئو تولستوی همچمین ترجمۀ رمان‌ها و داستان‌هایی چون «آب کردن» نوشتۀ ای. ال. دکتروف،«مگره و دیوار سنگی» و «کتاب مگره و مرد نیمکت‌نشین» نوشته ژرژ سیمنون از آن جمله‌اند. این مترجم دستی هم در ترجمۀ آثار سیاسی دارد و «ایتالیای فاشیست» از آلن کسلز و «آمریکا در ستیز با حقوق بشر در جهان سوم» اثر نوآم چامسکی را ترجمه کرده است. از دیگر آثاری که با ترجمۀ اقلیدی به فارسی برگردانده شده، می‌توان به اشعاری از ازرا پاوند و آثاری از آیزاک آسیموف برای نوجوانان اشاره کرد.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

جهانگشای ایرانی

درباره “نادرشاه افشار” نادرشاه افشار کار خود را به عنوان یک جنگاور…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

قهرکرده‌ها بازگردند

درخواست وزیر ارشاد از سینماگران جشنواره فیلم فجر امسال قرار است، جایی…

استعفا در اوج

“احسان محمدحسنی” از اوج رفت احسان محمدحسنی با اعلام استعفای خود از…

دیدگاهتان را بنویسید