معاون دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران معتقد است که رویکرد وفاق، در عمل نباید به نفاق بینجامد
اقتناعی در این نشست که در محل دفتر حزب کارگزاران سازندگی ایران – خراسانرضوی در مشهد برگزار شد، اظهار کرد: عنوان وفاق را اگر مفهومی برکشیده در دولت چهاردهم بدانیم، معتقد نیستم که یک گفتمان است. در واقع وفاق نیز مانند شعارهای دولتهای پیشین مانند اعتدال، مستضعفین و بهار یک واژه و مفهوم رویکردی بوده و بنا بر اقتضای زمان و برای جلب نظر مردم برجسته شده است. لذا به نظر من میتوان از دل این مفهوم، یک گفتمان ساخت. زیرا گفتمانها باید از یک پیشینه تاریخی، خاستگاه نظری و تجربه فرآیندی برخوردار باشند. به عنوان مثال؛ گفتمان یا دولت اصلاحات در فرآیندی تاریخی شکل گرفت. در مقطعی، مجموعهای از عوامل درون سیستم و بخش وسیعی از جریان چپ احساس کردند که باید در رویکردها و فرآیندها، اصلاحات ضروری صورت بگیرد و با توجه به همین تصمیم و کوششهایی که انجام شد و نیز تاثیراتی که سعی داشت در پارادایم اداره کشور داشته باشد، این دولت با عنوان دولت اصلاحات شناخته شد و به دلیل خاصیت گفتمانسازی آن، گفتمان اصلاحات پا گرفت و ریشه دواند. اما مثلاً برای دولت بهار آقای احمدینژاد نمیتوان خواص پارادایمیک در نظر گرفت چراکه آن عنوان صرفاً نمایانگر یک شعار و رویکرد بود.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران تصریح کرد: تلاش دولت چهاردهم بر این است که با برجسته کردن رویکرد و مفهوم وفاق، شکافهای جامعه در فضای اجتماعی و سیاسی را پوشش دهد و از عمق آن بکاهد تا بتواند به اهداف توسعهای مورد نیاز جامعه ایران برسد. وفاق رویکردی است که دولت چهاردهم برای گذار از شکافهای جامعه ایران انتخاب کرده است. وفاق اگر گفتمان بود باید خاستگاه، تئوری مبنایی و جمعی از هواداران را همراه خود میداشت. اما نباید از نظر دور داشت که هر دولتی با هر اسمی، اگر این رویکرد را به معنای واقعی کلمه، مدنظر قرار دهد و عملی کند قطعاً در مسیر توسعه موفق خواهد بود.
وی افزود: آنچه که امروزه وجود دارد و مردم نیز میفهمند این است که اوضاع کشور در وضعیت خوبی نیست. پس باید ضمن پذیرش این موضوع به آن اشراف داشته باشیم تا بتوانیم برایش تدبیر کرده و رفتارهای خود را براساس این شرایط تنظیم کنیم.
اقتناعی ضمن اشاره به اتفاقات رخ داده در منطقه طی یک سال گذشته ازجمله؛ جنگ غزه، ترور اسماعیل هنیه در تهران، شهادت رهبران حزبالله لبنان و سقوط دولت اسد گفت: مسالهای در داخل جامعه ایران در حوزه بوروکراتیک وجود دارد که ممکن است جامعه به آن توجه نداشته باشد اما از اهمیت زیادی برخوردار است و آن هم کسری ۸۰۰ همتی بودجه در سال آینده است. این عدد روی کاغذ بوده و در عمل میتواند به ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ همت نیز برسد. این اتفاق بسیار سخت و ناگواری است که ما باید به چنین موضوعاتی فکر کنیم. به علاوه اینکه؛ در چنین شرایطی و با چنین کسری منابعی، تشکیل دولت چهاردهم با برآمدن مجدد ترامپ در آمریکا مقارن شده و افکار عمومی در انتظار فشار حداکثری و اتفاقات ناگوار در عرصه بینالمللی برای ایران است.
وی با بیان اینکه مساله مهم اداره ایران در کوتاهمدت، موضوع کسری بودجه است، خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط منطقهای، اوضاع بینالمللی، وضعیت داخلی و فشار ناشی از ناترازیهای متکثر که بر تمام اقشار وارد میآید، دولت برای جبران کسری بودجه تنها سه راه پیشرو دارد که کارشناسان نیز به آن اذعان داشتهاند؛ اول اینکه؛ واقعی شدن قیمت بنزین یکی از راههای جبران کسری بودجه بوده که در شرایط فعلی به هیچ وجه امکانپذیر نیست. پس صحبت کردن هر مسئول دولتی با علم به اینکه میداند، دولت نمیتواند و نمیخواهد چنین کاری را انجام دهد بسیار اشتباه است و به عبارتی دارد روان جامعه را میآزارد. راهکار دوم؛ چاپ پول بوده که با انتخاب این روش، میزان تورم از ۸۰ درصد هم خواهد گذشت و ونزوئلایی شدن ایران را تضمین خواهد کرد. راهکار سوم نیز؛ مذاکره منجر به توافق موثر است. اما در این باره، تصمیمسازان باید مناسبترین تصمیم را ساختهوپرداخته کرده و برای تصمیمگیری به حضور تصمیمگیران تقدیم کنند. علیالظاهر هم هیچ راه معقول دیگری در شرایط فعلی وجود ندارد که دربردارنده جمیع منافع ملک و ملت باشد.
بدون احزاب حرفهای مشکلات حل نمیشود
در ادامه این نشست معاون اجرایی و هماهنگی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران ادامه داد و گفت: در دولت چهاردهم افرادی هستند که خودشان را دوست دولت میدانند اما از کلمه وفاق، استفاده ابزاری کرده و سهمخواهی میکنند. البته؛ عموماً مفاهیم نظری و غیرگفتمانی این ویژگی را دارند که در سایه آنها جنس تقلبی به جای جنس اصلی جا زده شود. در دولت آقای روحانی نیز این مساله وجود داشت و در دولت فعلی نیز گروههایی که خود را منتقد دولت میدانند از واژه وفاق استفاده ابزاری کرده و سهمخواهی میکنند. حتی گروههایی از جریان رقیب که در ظاهر خود را دوست دولت نشان میدهند، در موضوعاتی مانند فیلترینگ، حجاب و مذاکره سنگاندازیهای زیادی کرده و میکنند. اینها هم در تاریخ و هم در اذهان مردم ثبت خواهد شد که این افراد در شرایطی که دولت موضوعات اساسی و ملی در دستور کار دارد بر روی چنین موضوعاتی پافشاریهای بیهوده میکنند. این موضوعات علاوه بر اتلاف وقت و انرژی دولت بر جامعه نیز فشار وارد میکند. موضوعات اصلی جامعه، حول محور مشکلات اقتصادی است که باید حل شود. اگر به میزان تورم توجهی نشود، میتواند بحرانهایی را در جامعه ایران دامن بزند که مصائب زیادی برای کشور و مردم به همراه خواهد داشت. عقل سلیم، اخلاق و وجدان حکم میکند که همه فعالان سیاسی در کنار دولتمردان در راستای تقلیل مصائب مردم بکوشند. از یاد نبریم که در حوزه سیاست و حکمرانی، ملاک سنجش، خروجی و کارکرد است و نه نیات. مردم، عیار زمامداران را براساس عملکردشان میسنجند و صرفاً بر همین مبنا دربارهشان به قضاوت مینشینند.
اقتناعی در رابطه با استفاده ابزاری برخی گروهها از رویکرد وفاق و منصوب شدن بعضی از افراد همسو با آنها در پستهای مدیریتی دولت چهاردهم عنوان کرد: این موضوع تدبیر رئیسجمهور و حلقه مشاوران ایشان بود که چنین چینشی در انتخاب کابینه اتفاق بیفتد. باید بپذیریم که ترکیب دولت در جمهوری اسلامی ایران اقتضائاتی دارد اما به عقیده بنده آقای پزشکیان بیش از حد به برخی اقتضائات توجه کردند و حالا میبینیم در بازه اندکی که از تشکیل کابینه میگذرد، موضوع استیضاح وزیران نفت، اقتصاد و کار مطرح شده است. وزرایی که با مسائلی چون؛ مبارزه با قاچاق سوخت، حذف رانت ارزی، رفع نابرابریهای اجتماعی دست به گریبان بوده و به جای چارهجویی برای گرداب ناترازیهای انباشته شده در کشور باید وقتشان را صرف بهانهجوییهای برخی از پارلماننشینان کنند. از سوی دیگر هم که برخی از آقایان وزرا انگار که اصلاً حضور یا حتی وجود ندارند! آقای پزشکیان باید اتفاقاتی که طی این مدت افتاده را مرور کند و ببیند آنانی که بر مبنای شعار وفاق با آنها مدارا کرده و نیز افرادی که با توافقات برآمده از رویکرد وفاق انتخاب کرده را در بزنگاهها چه کرده و میکنند.
وی اضافه کرد: سیاست از لحاظ نظری یک علم بوده و از لحاظ عملی نیز قواعدی دارد و در تمام دنیا اینگونه است که اگر شخص یا گروهی در انتخابات پیروز میشوند، در قدم اول برای اجرای برنامههای وعده داده شده به مردم، افراد همراه خود که معتقد بر این برنامهها هستند را بر مسند مینشانند تا ضمن متعهد بودن به وعدهها برای آن دل بسوزانند. این موضوع جزو وظایف رئیسجمهوری و همراهان معتمد وی است که نگذارند رویکرد وفاق در عمل به نفاق بینجامد. وفاق رویکرد مثبتی بوده و در راستای آن باید توافقاتى در داخل و خارج کشور حاصل شود که بهره آن به جامعه ایران برسد. مطرح کردن رویکرد وفاق مثبت بوده اما شرط پیشینی آن، داشتن ابزارهای صیانت و رعایت آن است. نباید مدیرانی که اعتقادی به این رویکرد نداشته و در بزنگاهها پشت دولت را خالی میکنند، در دولت حضور داشته باشند.
معاون اجرایی و هماهنگی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در بخش دیگری از این نشست اظهار کرد: جامعه ما حزبی نبوده و تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نمیتوانیم بسیاری از مشکلات را حل کنیم. تعداد بسیار کمی از افراد هستند که چراغ حزب را در دوران عزلت روشن نگه میدارند و سایرین فقط در دوران عشرت پیدایشان میشود. این موضوع برای حاکمان بسیار خوب و کمدردسر است که جامعه به این شکل پیش برود اما مسائل کشور با این رویه حل نمیشود. هر زمان جامعه ما حزبی شد و افراد حاضر بودند حول موضوعاتی با سایرین توافق کنند و هزینههای مادی و معنوی حضور در سیاست را بپردازند و در سود و زیان امورات سیاسی شریک باشند، آن زمان میتوانیم به سمت حل مشکلات اساسی دیگر برویم. به عقیده بنده در جامعه ایران حزب حرفهای وجود ندارد. چراکه هزینه سیاستورزی در ایران بالا بوده و جامعه ما جامعه کوتاهمدتی است. لذا متاسفانه عموم افراد جامعه ما حاضر به حزبی شدن نیستند و در چنین روزگاری امکان ملون بودن و منفعتطلبی، بیشازپیش فراهم خواهد بود. من آرزو دارم به سمت حرفهای شدن احزاب برویم.
وی ادامه داد: برای رفع این نقیصه دو کار باید صورت بگیرد که دولت چهاردهم نیز میتواند در این راستا نقش بسزایی ایفا کند. اولین اقدام، ایستادن پای نظام انتخابات حزبی بوده و اقدام دوم، اصلاح دیدگاه منفی نسبت به حزبی بودن در ایران است. تنها راهی که میتوان از منفعتطلبی و کاسب بودن در حوزه سیاست جلوگیری کرد، نظام حزبی است. احزاب باید برنامه مدون داشته باشند، اعضای آنها آموزش دیده و کادرسازی برای اداره کشور در آنها انجام شود و حتماً باید مسئولیت رفتار و عملکرد اعضایشان را بر عهده گیرند. ما سیاسیون و دولتمردان هم باید در حوزه فرهنگ سیاسی بهگونهای عمل کنیم که حزبی بودن، نهتنها عار نباشد بلکه- مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته- مایه افتخار و مباهات هم باشد. مشابه آنچه که در ابتدای انقلاب، انقلابی بودن و در دهه ۶۰، بسیجی بودن از برچسبهای مثبت و مورد احترام نزد همه اقشار و صنوف جامعه بود.
در عرصه عمل، باید امکانها را بسنجیم
در ادامه نشست، اقتناعی عنوان کرد: در حوزه سیاست عملی با واقعیات و امکانها سروکار داریم. ما میتوانیم رویاهایمان را داشته باشیم ولی در عرصه عمل باید امکانها را بسنجیم. سیاستورزی، تدبیر امور برای تقلیل مصائب است. یعنی اگر حال مردم را خوب نمیکنیم، حداقل تصمیماتی بگیریم که شرایط را سختتر نکند. آمدن آقای پزشکیان و حمایت ما از وی نیز تابع این رویکرد بود. ما در شرایطی که قرار داشتیم با همین تاکتیک از آقای پزشکیان حمایت کردیم تا آبی زیر پوست مردم برود و شرایط سخت زندگی مردم کمی تسهیل شود.
وی در جمعبندی پایانی صحبتهای خود با بیان اینکه درحال حاضر تمامی مسائل اصلی کشور از لحاظ راهبردی، حول واژه «تصمیم» میچرخد با اشاره به اهمیت دو اصل «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری» خاطرنشان کرد: جامعه ما در وضعیتی قرار دارد که یا آدمها و نهادهای تصمیمساز در عرصههای مدنی، سیاسی و اجرایی نداشته یا در صورت وجود، زور این آدمها و نهادها بسیار کم است. آیتالله هاشمیرفسنجانی جزو افرادی بود که تصمیمسازیهای مهم و ماندگاری را در تاریخ پس از انقلاب انجام داد. در این شرایط که وضعیت در سیاست، جامعه و اقتصاد سخت است باید تا حد امکان از دربیزه کردن سیاست پرهیز کنیم. بپذیریم که هیچ منفعت جمعی و خیر عمومی برای مردم ایران در دل کلکلهای سیاسی و به رخ کشیدن اختلافات یا ناکامیهای پیشین نهفته نیست. فراموش نکنیم که اصالت با «ایران» است و مقدمه هر توافق خارجی موثر که متضمن توسعه کشور باشد، توافق در داخل است. اما توافقی که واقعی و دوسویه باشد و نه صوری و یکطرفه. نتیجتاً؛ یکایک ما باید ضمن تقویت اشخاص و نهادهای تصمیمساز، در حوزه تصمیمگیری نیز به کمک تصمیمگیران بشتابیم و برای اتخاذ بهترین و سودمندترین تصمیم که انشاالله نویدبخش توسعه و سرفرازی ایران عزیزمان باشد از آنان و تصمیمشان با تمام توانمان حمایت نماییم.