درباره “سعید نفیسی”
سعید نفیسی در میان روشنفکران ایرانی به معمار نثر نوین ایران معروف شده است چراکه در کنار پرداختن به شعر و ادب فارسی به زبانهای یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو و عربی هم تسلط داشت. از نسل اول استادان دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و در کنار شعر، ترجمه و نویسندگی پژوهشگری و تاریخنگاری هم انجام میداد. او ۲۳ آبان سال ۱۳۴۵ در حالی که ۷۱ سال داشت از دنیا رفت. سازندگی به همین مناسبت به بخشی از زندگی، آثار و اهمیت این شخصیت مهم تاریخ ادبیات ایران پرداخته است.
دوران تحصیل و تجربه
زمان امضای فرمان مشروطیت ۱۱ سال داشت. در خانوادهای پزشک زاده به دنیا آمده بود و همگی لقب حکیم داشتند؛ به پدرش که از اهالی کرمان بود هم میگفتند ناظمالاطبا. در نوجوانی همراه برادر بزرگترش برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و پس از پایان تحصیلات خود در دانشگاه پاریس به ایران بازگشت. در وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه استخدام شد و سرپرستی مجله آن را بر عهده گرفت و همزمان برای مجلات دیگری هم مقاله مینوشت، یا در دورههایی از زندگی خود، سردبیری و مدیریت نشریات را بر عهده داشت. مدتی رئیس اداره راه دماوند بود و بعد به ریاست مدرسه عالی تجارت منصوب شد تا اسفند ۱۳۱۳ که وارد دانشگاه تهران شد و دو سال که گذشت، کرسی تاریخ بعد از اسلام را گرفت. خدمت در بانک ملی و همکاری با رادیو ایران از دیگر فعالیتهای این استاد تاریخ است که بعدها به تدریس منابع تاریخ ایران در موسسه مطالعات و تحقیقات تاریخی هم پرداخت.
از سادهنویسی تا معماری متن
نفیسی در نگارش سبک ویژهای داشت و اندیشه خود را به قدری ساده بیان میکرد که عبارات او از هرگونه پیچیدگی دور بود بنابراین او را معمار نثر جدید معاصر ایران نامیدهاند. مدیر انتشارات اساطیر او را یكی از بزرگترین تاثیرگذاران ادبی در تاریخ ادبیات معاصر دانسته و میگوید که دارای وجوهات مختلف؛ نسخهپژوهی، تحقیقات تاریخی، مطالعات اجتماعی، فهرستنویسی و روزنامهنگاری است و به قول دكتر عبدالحسین زرینكوب از معماران نسل جدید قصهنویسی ایران است. عبدالكریم جربزهدار درباره اثر «خانه پدری» از سعید نفیسی توضیح میدهد: «این کتاب نخستین داستان كوتاه نوشته و چاپ شده در ایران است که نگارش آن متاثر از آثار عمیقی است كه قراردادهای گلستان و تركمانچای و جدایی هرات بر روحیه او گذاشته است. سوای تحقیقات تاریخی مستقیمی كه انجام داده است كه باید زبان تاریخ باشد، در رمان و داستان كوتاه هم شاید بشود گفت؛ بهترین تحقیق تاریخ معاصر ایران را انجام داده است. او در كتاب «آتشهای نهفته» وقایع مشروطیت را از ابتدا تا انتها و بعد از آن میآورد و دنباله این وقایع را در داستانهای كوتاه مجموعه «ستارگان سیاه» میآورد؛ خصوصاً در داستان «گیس درگیر و ریش» كه حالات طبقات اجتماعی ایران را در سالهای آخر ۱۲۰۰ تا اوایل ۱۳۰۰ به خوبی به تصویر میكشد». ایرج افشار درباره او نقل میكند كه وقتی قلم در دست میگرفت با سرعتی عجیب، زیباترین و علمیترین مطالب را مینگاشت. اگر از او مطلبی در باب فلان موضوع ادبی یا شخصیت تاریخی میخواستند، قلم بر كاغذ مینهاد و در كمترین زمانی چندین ستون از مطالب زیبا و درست و در عین حال با نثری دلپذیر و شیوا را مینوشت؛ به نحوی كه موجب تعجب و تحسین دیگران واقع میشد.
دلداده تاریخ اجتماعی ایران
داستان و رمان مینوشت، شعر میگفت و همزمان به کار پژوهش مشغول بود. در زمینه شاهنامه، تحقیقات فراوانی داشت و ازجمله افرادی بود که مکتب نثر دانشگاهی را بنیانگذاری کرد. در گفتوگویی که ۲۵ آبان سال ۱۳۴۱ رادیو تبریز با سعید نفیسی انجام داده، درخواست خوانش یکی از شعرهای خود را اینطور پاسخ میدهد و بعد به شرح اقدامات اخیر خود میپردازد: «والله متاسفانه من از بس به آثار قدما علاقه دارم، شعر خودم هیچ وقت یادم نمیآید و هر وقت کتابچهای که اشعارم در آن نوشته شده در جیبم نباشد به کلی عاطل و باطل هستم و در این سفر متاسفانه هیچ همراه خود نیاوردهام و اشعاری که من دارم، چون همیشه سعی کردهام که مضامین تازهای بیاورم که دیگران نیاوردهاند و این فکر هم در هر شاعری هست و حالا جسته و گریخته مثلاً یکی چند تا شعر یادم بیفتد برای شما و برای شنوندگان عزیز بخوانم مثلاً فرض کنید در یک غزلی من گفتهام: شدم گر عاشق رویت عجب نیست که چون اجداد خود آتشپرستم که اینجا من روی معشوق را به آتش تشبیه کردهام و دلدادگی را همان خضوع و خشوع آتشپرستها در مقابل آتش گرفتهام یا مثلاً در یک غزلی گفتهام: بر فلک سیر کنم با پر اندیشه خویش گرچه در دست تو چون مرکب بیبالوپرم (رجوع شود به تصویر صفحه) این فکر امروزی است، انسان که به آسمان رفته و با هواپیما چون مرکب بیبالوپرم همچون مضمونی را پیدا بکند و به طوری که گفتم چیزی همراه ندارم ولی شایق بودم که اشعاری میخواندم برای شنوندگان یک نمونه از شعر من در دستشان باشد اما حالا کارهای دیگری در دست دارم و بیشتر مشغول هستم به تهیه کتابهایی در تاریخ اجتماعی ایران چون میبینم که مورخین ما به تاریخ زندگی مردم مملکت و تودههای مملکت توجه نداشتهاند مثلاً ما هیچ کتابی نداریم که ببینیم در زمان صفویه خوراک مردم چه بوده و چه لباسی میپوشیدند، عقاید و افکارشان چطور بوده و چطور خانه میساختند و چطور با هم معاشرت میکردند و اینها در تاریخ خیلی مسائل مهمی است چون زندگی بشر دنبال زندگی گذشتگان است و وقتی که تاریخ اجتماعی نباشد، انسان از گذشته هیچ خبر نخواهد داشت برای اینکه فرض کنیم در کتاب تاریخ انسان برمیخورد به فلان جنگی که فلان پادشاه کرده این همه جنگها مثلاً همین که در هر جنگی یک عده کشته شدهاند، یک عده ناحیهای را تصرف کردهاند، این درست. آن زندگی گذشته را به ما معرفی نمیکند اما وقتی که وارد تاریخ اجتماعی بشویم و مثلاً نشان دهیم که در دوره سلاجقه افکار مردهای ایران چه بوده، مردم آیا دلخوشی داشتند از زندگی یا دلخوشی نداشتند، آن وقت طرز زندگیشان چه بوده، روابط مردم با هم چطور بوده، اینهاست که در نظر من اهمیت دارد و به همین جهت حالا من بیشتر وقت خودم را صرف تهیه کتابهایی میکنم درباره این موضوع بهخصوص». او ادبیات معاصر و حضور زنان در این عرصه را هم چنین توصیف کرده است: «در تهران یک عده هستند که نمیدانم به چه دلیل عقیدهشان بر این است که ادبیات در ایران تنزل کرده، در صورتی که به عقیده من کاملاً ترقی کرده به خصوص جنبهای که من خیلی به آن توجه دارم، نثر فارسی است. الان نثری که به زبان فارسی نوشته میشود بهترین نثری است که در تمام این مدت نوشته شده و ترقیات خیلی زیاد کرده و مردم در نوشتن خیلی خوشسلیقه شدهاند. در تمام کلمات مراعات احوال قواعد زبان فارسی را میکنند و من خیلی امیدوار هستم به آینده زبان فارسی، مخصوصاً چیزی که من همیشه در تهران توجه میکنم این است که طبقه زنها حالا کمکم دارند در ادبیات مقام رفیع پیدا میکنند، مثلاً من گاهی در هفتگیها میبینم، اشعاری که از زنهای جوان چاپ میشود در اینجا خیلی مطالب تازه میآید و احساسات خاصی در این اشعار هست و این مورد امتحان دیگری است که زبان فارسی خیلی در این پنج سال اخیر ترقی کرده است». شمار تالیفات و نوشتههای این استاد تاریخ ایرانی زیاد است و در این زمینه میتوان به کتابهای خاندان طاهریان، در پیرامون تاریخ بیهقی، تاریخ اجتماعی ایران، مسیحیت در ایران و تاریخ تمدن ساسانی اشاره کرد که از تالیفات تاریخی ماندگار اوست. تصحیح و ویرایش پندنامه انوشیروان، تاریخ گیتیگشا، تاریخ بیهقی و تاریخ گردیزی از فعالیتهایی است در زمینه نشر آثار کهن انجام داده است.