درباره “امام موسی صدر”
ماجرای ناپدید شدن سیدموسی صدر با دو همراهش محمد یعقوب، از روحانیون لبنانی و عباس بدرالدین، روزنامهنگار در جریان دیدار با دیکتاتور سابق لیبی هنوز هم همچون رازی سر به مهر است؛ رازی که با سخنان تازه پسر قذافی وارد فاز جدیدی شده است. ۴۶ سال از آن روزی که میخواست با این دو نفر، لیبی را به قصد ایتالیا ترک کند، میگذرد؛ روزی که مهمانان معمر قذافی ناپدید شدند.
از شهریور سال ۱۳۵۷ گمانهزنیهای زیادی در اینباره شکل گرفته است. پلیس ایتالیا، مقامات لبنان و حتی واتیکان ورود صدر به خاک این کشور را رد کردهاند و در مقابل دادگاهی در ایتالیا تایید کرده که پس از ورود به خاک ایتالیا به طور کامل مفقود شده است. در کنار تمام گمانهزنیها دو فرض دیگر وجود دارد؛ سیدموسی صدر پس از درگیری لفظی توسط قذافی کشته شده و فرض دیگری که از حضور او در زندانهای لیبی حکایت دارد. اخیراً هم سخنان پسر معمر قذافی، وئام وهاب، رئیس حزب توحید عربی لبنان در یک برنامه تلویزیونی، ماجرا را وارد مرحله تازهای کرده است و ظاهراً کلید این معما در دستان وئام وهاب، وزیر اسبق محیط زیست لبنان است. او گفته است که اطلاعاتی درباره سرنوشت امام موسی صدر در اختیار دارد و این اطلاعات را در جریان دیدارش با معمر قذافی به دست آورده است، اما برای جلوگیری از مواجه شدن با مشکل نتوانسته این اطلاعات را فاش کند. در تایید این سخنان پسر چهارم قذافی چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری «نووستی» از بازپرس قضایی پرونده سیدموسی صدر خواسته بود که اظهارات «وئام وهاب»، وزیر اسبق محیط زیست لبنان را، «اطلاعات» درباره این پرونده تلقی کند و به اطلاعاتی که او در اختیار دارد گوش دهد. هانیبال یکی از فرزندان دیکتاتور لیبی است که در سال ۲۰۱۵ توسط یک گروه ناشناس مسلح در لبنان ربوده شد تا شاید به اطلاعاتی درباره سرنوشت این روحانی شیعه دست پیدا کنند. او پیش از این اعتراف کرده بود که صدر و همراهانش اصلاً لیبی را ترک نکردند و او در منطقه جنزور اقامت اجباری داشته است.
چرای سفر به لیبی
سیدموسی صدر، سوم شهریور سال ۵۷ به دعوت معمر قذافی وارد خاک لیبی شد. آیتالله طاهریخرمآبادی در خاطرات خود از هدف این سفر گفته و به این نکته اشاره کرده است که در پی این بود که سه جناح، یعنی سوریه، لیبی و مصر را به یکدیگر نزدیک کند، چراکه معتقد بود، نزدیک شدن این سه کشور، در انقلاب ایران تاثیر دارد. منصور قدر، سفیر ایران در لبنان اما گفته است که قذافی به دلیل پرداخت پولهایی که به صدر داده از او انتظاراتی داشته اما صدر راه خود را رفته که در سفر آخر با قذافی دیدار میکند و قذافی او را مورد مؤاخذه قرار میدهد و همین موجب مشاجره و در نهایت دستور قتل میشود. پرویز ثابتی هم روایتی مشابه دارد، اگرچه فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده موسی صدر ادعای دریافت پول را رد کرده است.
در دیدار چه گذشت؟
صدر ساعتی قبل از دیدار با قذافی هم در هتلی در طرابلس دیده شد، ولی پس از جلسه با قذافی، از او خبری نیست. با وجود ادعای دولت لیبی مبنی بر خروج بدون مشکل پرواز حامل صدر به ایتالیا، ولی هیچ کدام از خدمه پرواز، حضور او در هواپیما را تایید نکردند. هنوز معلوم نیست در جلسه این دو نفر چه گذشته است اما یک روایت از کشته شدن تصادفی او در جریان ضربوشتم حکایت دارد روایت دیگر از قتل موسی صدر و همراهانش با دستور مستقیم قذافی حکایت دارد. با وجود این روایتها نزدیکان این روحانی شیعه سال گذشته هم اعلام کردند؛ هنوز در لیبی و در قید حیات است.
دلایل نزدیکان در رد کشته شدن صدر
حورا صدر، دختر موسی صدر همچنان میگوید: پسرش هانیبال قذافی که ۸ سال است در لبنان زندانی بود، در بازجوییهایش به قاضی پرونده گفته که از این موضوع اطلاع دارد. او در مصاحبه با با ایسنا، توضیح داده است: «برخی از اطلاعاتی که هانیبال قذافی افشا کرده با مجموعه اطلاعاتی که پیش از این کمیته پیگیری جمعآوری کرده بود همخوانی دارد؛ ازجمله اینکه امام در ابتدا از سال ۱۹۷۸ تا سال ۱۹۸۲ در یک ویلا در منطقه جنزور در حومه طرابلس زندانی بوده است». هانیبال گفته بود: وقتی سوار هواپیما شدم همه اطلاعات را میگویم و به شما میگویم که به دنبال چه کسی و کسانی برای مشخص کردن وضعیت پرونده بروید؟ طبق اطلاعات اعلام شده از سوی یک منبع آگاه قضائی که در الشرقالاوسط آمده است: «روز ۳۱ اوت ۱۹۷۸ خودرویی به هتل الشاطی طرابلس آمد تا امام موسی صدر را برای دیدار با معمر قذافی ببرد و از آن لحظه به بعد دیگر وی ناپدید شد. بعد از چند ساعت کوتاه از این آدمربایی، شماری از ماموران سرویس اطلاعات لیبی به هتل الشاطی آمده، لباسهای امام موسی صدر و همراهان و نیز گذرنامههای آنها را با خود بردند. هانیبال نام دو فردی را که لباسهای مذهبی امام موسی صدر و شیخ یعقوب را به تن کرده بودند و دیگری که با لباس شخصی سوار بر هواپیمای آل ایتالیا شدند، اعلام کرد. آنها با استفاده از گذرنامههای این افراد ربوده شده از طرابلس عازم رم شدند، بعد از آن در یکی از هتلها اتاق گرفتند و روز بعد لباسها و گذرنامههای خود را در هتل به جای گذاشته با گذرنامههای اصلی خود به طرابلس بازگشتند». هانیبال به بازجویان خود گفته بود که عبدالسلام جلود مسئول اصلی اختفای موسی صدر است و پدرش مسئولیت مالی این پرونده و پرداخت خسارت به خانواه صدر را پذیرفته بود. البته برخی ادعاهای پسر قذافی رد شده و گفته میشود که هنوز هم پاسپورت صدر در سفارت لبنان در لیبی است. نقل قول دیگری هم از قاضی حسن شامی، رئیس کمیته رسمی دولت لبنان هم وجود دارد که در یادداشت حمید قزوینی، نویسنده و کارشناس تاریخ شفاهی، انتقال صدر به پایگاه هوایی «سبها» را تایید میکند. قاضی حسن شامی، سخنگوی کمیته رسمی پیگیری پرونده امام موسی صدر معتقد است که هنوز شاهدی بر فوت او وجود ندارد و در نهایت شاید در یک محل ناشناخته به او برسند یا در یک بیمارستان یا نزدیک قبیله.
موسی صدر از ایران تا لبنان
موسی صدر در سال ۱۹۲۸ در قم ایران در خانوادهای از رهبران مذهبی شیعه به دنیا آمد و در ۳۲ سالگی به لبنان رفت و بعد از حدود یک دهه رهبر نخستین مجلس اعلای شیعیان لبنان شد. جنبش محرومان را شکل داد؛ جنبشی که در کنار توجه به بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی شیعیان بعلبک و جنوب لبنان، خالی از اهداف سیاسی هم نبود. او در طول دورانی که در لبنان حضور داشت، کوشید تا جامعه شیعه را در این کشور سامان دهد و به همین جهت با سران کشورهای دیگر ازجمله ایران و لیبی و سوریه رایزنیهایی را انجام میداد. سيدمحمد صدر، برادرزاده امام موسی صدر و عضو مجمع تشخيص در این باره میگوید: «یكی از سياستهای شاه اين بود كه خود را بهعنوان شاه شيعيان معرفی میكرد و بر همين اساس به شيعيان در كشورهای مختلف كمکهايی میكرد». اینکه آیا صدر با انقلاب ایران همراه بود یا خیر؟ سوالی است که هرازچندگاهی پرسیده میشود و در این میان برخی به آن پاسخ منفی میدهند. چند سال قبل مطلبی به نقل از آيتالله موسویخويينیها منتشر شد، مبنی بر اینکه رفتار ظاهری صدر نشان از همراهی با انقلاب نداشت اما برادرزاده امام موسی صدر این برداشتها را مطابق با واقعيت نمیداند، ولی به هر ترتیب نامهنگاریهایی میان شاه و رهبر شیعان لبنان برای دریافت کمک مالی وجود داشته و در کتاب خاطرات اسدالله علم هم به آن اشاراتی شده است.