“محمد عطریانفر”
از لحاظ اقتصادی، ارتباطی، توسعه علمی و بحث نوآوری و پیشرفت نیازمند گسترش ارتباط هستیم. فارغ از اینکه ذهن خود را صرفاً معطوف به دستاوردها و برکات اقتصادی برجام کنیم باید بر این نکته تمرکز کنیم که ما لاجرم باید از لایه و پوسته تحریم خارج شویم. لذا هر کسی که منادی مذاکره با دنیای پیرامون است، در صورتی که کارگزاران فعال و مذاکرهکنندگان حرفهای را در این روند بسیج کند حتماً کشور به منافع ذاتی و قهری خود دست خواهد یافت.
درباره مسیر متفاوت دولت جدید در سیاست خارجی و تاکید کمال خرازی بر بحث مذاکره میتوان اینطور گفت که گزاره «مقابله» و «مفاهمه» دو روی متفاوت یک سکه هستند. ما برای وصول به گزاره مقاومت یا مقابله و یا گزاره مفاهمه و توافق یک مسیر مقدماتی داریم که اسم این فرآیند مقدماتی نامش مذاکره است بنابراین اصل مذاکره برای ما موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. چراکه اگر اصالت داشت، مذاکره محصولی جز مذاکره ندارد به این معنا که ما از طریق مذاکره با حوزههای قدرت پیرامونی یا برای توافق گفتوگو میکنیم و یا برای مقابله و مقاومت، به هر حال برای رسیدن به یکی از این دو نظریه نیازمندیم که مسیر وصول که همانا مذاکره است را طی کنیم. از این جهت باید کسانی که با اصل مذاکره مخالفت میکنند را مخاطب قرار دهیم که مذاکره به خودی خود چیز بد یا خوبی نیست بلکه مقولهای است که ما را برای رسیدن به ماموریت و مسئولیتی که داریم، کمک میکند. ضمن اینکه هر نظام و یا گروهی در مقام تأمین منافع خود باید مسیر مذاکره را طراحی کند، ایران هم به اقتضای شرایط هم به لحاظ موقعیت منطقهای، جهانی و هم با تاکید بر ظرفیت و وضعیتهای داخلی درون حاکمیت موظف است، چارچوب لازم را برای تامین منافع ملی طراحی کند.
مقاومت نامطلوبی شکل گرفته که اصل مذاکره برای رسیدن به منافع ایران را مورد تردید قرار میدهد. اولین آثار و پیامدهای این نگاه منفی این است که تصور میکنیم در مذاکره میبازیم، پس برای چه مذاکره کنیم لذا این اشکال وجود دارد. زمان ریاست جمهوری حسن روحانی، موضوع هستهای که به کارگزاری دکتر ظریف مدیریت، سازماندهی و راهبری شد و به خط قرمزها، چارچوبها، قواعد و اصولی که رهبری تعریف کرده بودند، وفادار بود، روند را به خوبی پیش برد و به دستاوردهای بسیار مهمی رسیدیم، دستاوردهایی که بعد از اینکه ترامپ در دور اول به قدرت رسید، اعتراف کرد که منافع آمریکا در این گفتوگوها رعایت و تأمین نشده است. این دلالت داشت که ایران در این مذاکرات، توفیقات لازم را به دست آورده است.
برجام به دلیل اینکه دچار تاخیر و عملاً توقف در اجرا شده، برکات و آثاری که میتوانست در گذشته برای کشور داشته باشد، منافعش کاهنده و کم شده است. علیالقاعده باید موضع تحریمی ایران را در ظرفیت و مقیاس جهانی حل کنیم، اگر این روند را طی نکنیم، تبعات خسارتبار داخلی خواهیم داشت. در عرصه مذاکرات در دنیای پیرامون و روابط بینالملل همه عوامل یک مجموعه همبسته هستند که باید با هم مدیریت و از آن منافع ملت تأمین شود.
تندروی در کشور همیشه محکوم به شکست است. باید عقلانیت سیاسی را تقویت کنیم و از مسئولان ارشد نظام بخواهیم که با التزام به سیاستهای بازدارنده، اجازه ندهند اندیشهها و کارکردهای تندروی در این کشور، سیاستهای اعتدالی را تحتالشعاع قرار بدهد و آنها را از عرصه تاثیرگذاری خارج کند. لذا اصالتاً رویکرد رادیکال اثربخش نیست و دست عناصر اعتدالی و عقلا را میبندد.