محسن آرمین
کمتر سورهای از قرآن را میتوان یافت که در آن داستانی از پیامبران و اقوام گذشته یا روایتی از حالوروز اهل بهشت و دوزخ و گفتوگوی میان آنها نقل نشده باشد و یک چهارم آیات قرآن را قصه تشکیل میدهد. از این رو قصۀ قرآنی یکی از موضوعات بحثبرانگیز و در عین حال جذاب در حوزۀ پژوهشهای قرآنی است و عالمان دینی از دیرباز به این موضوع توجه ویژهای داشته و آثار بسیاری در این موضوع به رشتۀ تحریر درآوردهاند.
محمد احمد خلفالله (۱۹۱۶ ـ ۱۹۹۱) قرآنپژوه مصری و از شاگردان شیخ امین الخولی در کتاب «الفن القصصی فی القرآن الکریم» کوشیده بر اساس مبانی تفسیر ادبی به این موضوع بپردازد. نشر نی به تازگی ترجمۀ محسن آرمین از این کتاب را با عنوان «هنر داستانی در قرآن کریم» منتشر کرده است.
محسن آرمین که از دانشگاه تربیت مدرس دکتری علوم قرآن و حدیث دارد، تألیف و ترجمۀ کتابهای مهمی در حوزۀ علوم قرآنی انجام داده که از جمله میتوان به ترجمۀ «رهیافتی به قرآن کریم» و مجموعۀ سه جلدی «فهم قرآن کریم» محمد عابد الجابری، «نوسازی، تحریم و تأویل» نصر حامد ابوزید و دو کتاب تألیفی «جریانهای تفسیری معاصر و مسأله آزادی» و «رویای فهم متن» اشاره کرد.
رساله جنجالی
محمد احمد خلفالله دارای ریشه و اصل سودانی بود و نیاکانش از سودان به مصر کوچ کرده بودند. او در شهرهای کوچک مصر به مدرسه رفت و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه راهی قاهره شد. در دهۀ ۳۰ سدۀ بیستم وارد رشتۀ ادبیات عرب در دانشکده ادبیات دانشگاه المصریه (قاهره فعلی) شد. رشتۀ دانشگاهی محمد احمد خلفالله ادبیات عرب بود اما تحتتأثیر استادش امین الخولی در کلاس روش ادبی در فهم و تفسیر قرآن، به این روش و بهکارگیری آن در فهم قرآن گرایش پیدا کرد. هنگامی که محمد احمد خلفالله رسالۀ دکتریش را با نظر استادش شیخ امین خولی در سال تحصیلی ۱۹۴۸- ۱۹۴۷ به دانشکدۀ ادبیات قاهره جهت دفاع ارائه داد با مخالفت شدید روبهرو شد. ابتدا احمد امین که به عضویت در جلسۀ دفاع تعیین شده بود به دکتر عبدالوهاب عزام، رئیس دانشکدۀ ادبیات و جانشین رئیس دانشگاه قاهره پیشنهاد کرد، رساله اول به نظر مسئولان سیاسی برسد و پس از آن در اختیار علماء و دانشمندان قرار گیرد. در پی این توصیهها و سعایت افرادی چون دکتر شوقی ضیف و بعضی علماء الازهر، عبدالوهاب عزام جلسهای برای دفاع برقرار نکرد و این رساله را مردود اعلام کرد. خلفالله سرانجام با تقدیم رسالۀ دیگری موفق شد دکتری خود را کسب کند و مدتی در همان دانشکدۀ ادبیات دانشگاه قاهره و نیز در مرکز عالی مطالعات عربی وابسته به اتحادیۀ عرب در قاهره به تدریس پرداخت و اندکی بعد به بهانههای مختلف از سمت خود در دانشگاه برکنار شد. با وجود این فشارها و سروصداها خلفالله همچنان استوار از نظراتش در رسالۀ اولیه دفاع کرد و آن را با عنوان «الفنن القصصی فی القرآن الکریم» به چاپ رساند سپس کتابهای دیگری در علوم قرآنی نگاشت. خلفالله به سیاست نیز رو آورد و از موسسان حزب «التجمع» بود، مدتی بعد به نایبرئیسی این حزب رسید و سردبیری مجلۀ «الیقظه» را نیز برعهده گرفت. او با وجود مخالفتها در وزارت فرهنگ مصر مشغول شد و تا مقام معاونت وزیر فرهنگ ارتقا پیدا کرد.
پاسخ به طاعنان و مستشرقان
محسن آرمین در مقدمۀ ۶۵ صفحهای که بر کتاب نوشته هم به مبانی و پایههایی که خلفالله مباحثش را بر مبنای آنها استوار کرده از جمله نظرات محمد عبدوه و امین الخولی اشاره کرده و هم نظرات خلفالله در این موضوع را دستهبندی کرده و انتقادهایش به نظرات خلفالله را هم مطرح کرده است.
به اعتقاد آرمین جریان تفسیر قرآن با شیخ محمد عبده وارد مرحلۀ جدیدی شد. به باور عبده هدف اصلی از تفسیر قرآن هدایت است و وظیفۀ مفسر «فهم کتاب از آن حیث که دینی است که مردم را به آنچه متضمن سعادتشان در دنیا و آخرت است، هدایت میکند.» به این ترتیب عبده مکتب «تفسیر هدایتی» را پایهگذاری کرد. از این رو او تأکید داشت که هدف قرآن از بیان وقایع تاریخی هدایت و عبرت است و نه بیان قصه یا حکایت تاریخ. امین الخولی نیز معتقد بود که قرآن در توصیف پدیدههای هستی از زبان هنر و ادب استفاده کرده است. لذا در فهم قرآن بر روش تفسیر ادبی تأکید میکرد. به گفتۀ آرمین: «این دو ایده مبنای نظریۀ خلفالله دربارۀ نقش و کارکرد قصه در قرآن هستند و اساس نظریۀ او را تشکیل میدهند.» در نگاه خلفالله اگر زبان قرآن در توصیف پدیدهها و واقعیات هستی، زبان ادبی و هنری و هدف از آن تأثیر بر جان مخاطب و هدایت او باشد، تاریخ نیز واقعیتی است در عرصۀ زیست انسان. بنابراین زبان قرآن در توصیف رخدادهای تاریخی نیز علیالقاعده نه زبانی علمی و مورخانه بلکه ناگزیر زبانی ادبی و هنوری خواهد بود. در نتیجه این فرضیه در ذهن خلفالله قوت گرفت که «قرآن جز در موارد اندکی که قابل ذکر نیست، به تاریخ از آن حیث که تاریخ است، نپرداخت بلکه برعکس در داستانهای خود عناصر سازندۀ تاریخ نظیر زمان و مکان را مبهم گذاشته است.» او در کتاب «هنر داستانی در قرآن کریم» کوشیده با اثبات این فرضیه، ابهامات موجود دربارۀ داستانهای قرآن را بزداید و با برطرف کردن تهافتهای ظاهری داستانهای قرآن به طعنهای طاعنان و خردهگیریهای مستشرقان علیه قرآن پاسخ گوید.
سرآغاز قصهپژوهی در علوم قرآنی
آرمین در مقدمهاش به نظر محمد عابد الجابری در رابطه با قصههای قرآنی و تفاوت نظر الجاری با خلفالله میپردازد. الجابری در کتاب «رهیافتی به قرآن کریم» ضمن بررسی رابطۀ قصه با مسیر دعوت نبوی، نظریۀ متفاوتی ارائه داد. او برخلاف خلفالله معتقد بود، هدف قرآن از قصه نه بیان ادبی- هنری و برآمده از قوۀ خیال نویسنده است و نه آموزش تاریخ. به نظر جابری قصۀ قرآنی کاملاً منطبق با ذهنیت مخاطب عرب عصر نزول از پیامبران و اقوام گذشته و کارکرد آن کارکرد «مَثل» است؛ لذا از نظر جابری اساساً بحث دربارۀ واقعنمایی قصۀ قرآنی بحثی بیهوده است.
بخش نخست کتاب «هنر داستانی در قرآن کریم» به مباحث ادبی و رابطۀ میان قصه و ادبیات اختصاص دارد. خلفالله پس از ذکر انواع قصۀ تاریخی، تمثیلی و اسطورهای به کمک دستاوردهای جدید در حوزۀ رمان و قصه به بررسی مقولۀ قصه در قرآن میپردازد. او در این بررسی صرفاً متکی به یافتههای جدید در حوزۀ ادبیات نیست بلکه ضمن نقد آرای قدما دربارۀ قصه در جایجای تحقیق خود به آرای قرآنپژوهان و ادبیان مسلمان گذشته ارجاع میدهد و میکوشد، خواننده را قانع کند که نظریۀ او دربارۀ قصه، جدید و نوآورانه است و در عین حال با سنت تفسیری مسلمانان بیگانه نیست.
محسن آرمین «هنر داستانی در قرآن کریم» محمد احمد خلفالله را سرآغاز قصهپژوهی در حوزۀ علوم قرآنی و خلفالله را واضع نظریۀ «قصۀ قرآنی همچون یک اثر ادبی میداند و مینویسد: «نگرش به قصۀ قرآنی به مثابۀ اثر ادبی علاوه بر اینکه تبیین روشنی از نقش و کارکرد قصه در قرآن بهدست میدهد، بسیاری از ابهامات را مرتفع کرده و از حقایق نغز و دلنشینی در قصۀ قرآنی پرده برمیدارد.» به اعتقاد آرمین کتاب خلفالله اگرچه عاری از نقص و کاستی نیست و او هم در مقدمۀ مترجم برخی از این نقدها را ذکر کرده اما صورت تعدیلیافته نظریۀ حلفالله همچنان میتواند راهگشا باشد و مینویسد: «از پارهای سخنان خلفالله میتوان دریافت که خود او پس از تألیف کتاب نهایتاً به این نظر تعدیلیافته متمایل شده است.»