عمادالدین باقی، جامعهشناس و پژوهشگر حقوقبشر
دیوان بینالمللی دادگستری که مقر آن در لاهه است و به همین دلیل به دادگاه لاهه معروف شده، بیانیه خود درباره شکایت آفریقای جنوبی از حکومت اسرائیل را صادر کرد. آفریقای جنوبی در شکایتی به لاهه آنچه که در غزه رخ میدهد را به عنوان نسلکشی توصیف کرده بود. شگفتانگیز این است که اغلب رسانههای فارسی و بعضاً غیرفارسی آن را تحت عنوان «صدور حکم دادگاه لاهه» منتشر کردند که این تیتر انتظاراتی را به وجود آورده و قضاوتهای نادرستی را در پی میآورد. درحالی که این خبر در وبسایت خود دیوان تحت عنوان Press release منتشر شده که به معنای بیانیه مطبوعاتی است (لینک مستقیم بیانیه دادگاه در زیر مقاله آمده است). در آخر آن هم آمده است: بیانیههای مطبوعاتی دادگاه توسط دفتر ثبت آن فقط برای اهداف اطلاعرسانی تهیه میشود و سند رسمی را تشکیل نمیدهند. اما در متن بیانیه همین تصمیم را هم الزامآور دانسته و گرچه حکم نهایی نیست ولی تعبیر its Order را به کار برده است. نکته مهمی که نادیده گرفته شده این است که قرار نبوده، لاهه در این مرحله حکمی صادر کند. یک پرونده عادی و فردی در بسیاری از کشورها به ویژه ایران، گاهی ماهها و حتی ممکن است چند سال طول بکشد و روند رسیدگی و صدور حکم در پروندهای مانند شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل ممکن است چند سال طول بکشد. در شروع بیانیه آمده است: «به دنبال درخواست دولت آفریقای جنوبی، دادگاه اقدامات موقت را اعلام میکند». در ادامه هم آمده است: «آفریقای جنوبی از دادگاه درخواست کرد که اقدامات موقتی را به منظور «محافظت در برابر بیشتر، شدید و صدمات جبرانناپذیر به حقوق ملت فلسطین براساس کنوانسیون نسلکشی» و «به اطمینان از پایبندی اسرائیل به تعهدات خود براساس کنوانسیون نسلکشی برای عدم دخالت در آن نسلکشی و برای جلوگیری و مجازات نسلکشی انجام دهد». رئیس دیوان بینالمللی دادگستری نیز گفته است که این دادگاه فعلاً درباره وقوع یا عدم وقوع نسلکشی توسط اسرائیل در جنگ غزه تصمیم نمیگیرد بلکه احتمال انجام آن را بررسی میکند.در بیانیه تلویحاً دیوان آمده است: فعلاً درباره وقوع یا عدم وقوع نسلکشی در غزه تصمیم نمیگیریم. این جمله به دلیل این است که دادگاه از لحاظ حقوقی اکنون در مرحله صدور رای نیست اما طرفین نزاع جدالی راه انداختهاند و در برخی رسانهها همین جمله را به گونهای تیتر کردند که گویی لاهه شکست خورده یا دوپهلو موضع گرفته یا به نفع اسرائیل عمل کرده است. بعضی تیتر زدند «دادگاه لاهه: عملیات نظامی اسرائیل باید متوقف شود» بعضی هم تیتر زدند: «شکست وجدان حقوقی جهان: دادگاه لاهه خواستار توقف حملات اسرائیل به غزه نشد». تبلیغاتچیهای اسرائیل در شبکههای اجتماعی گفتند: لاهه فقط اظهار کرده که «اسرائیل نسلکشی نکند! نگفته است که نسلکشی میکند»، «حالا دیدید که لاهه نسلکشی را تایید نکرد» و… البته اگر لاهه صراحتاً هم تایید میکرد میگفتند، اعتباری ندارد چون تحت تاثیر چپهاست. یعنی در هر صورت عدهای که مدافع جنایات اسرائیل یا مخالفاند بر نظر خودشان میمانند. برخلاف این گروه خیلیها شادمان شدند. آفریقای جنوبی آن را یک «پیروزی قاطع» برای حقوق بینالملل و «گامی مهم در تلاش برای عدالت برای مردم فلسطین» خواند.
اسپانیا از آن استقبال کرد. تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد که این رای نشان میدهد که «هیچ دولتی فراتر از قانون نیست و کشورها اکنون تعهد قانونی واضحی برای پایان دادن به جنگ نسلکشی اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوار غزه دارند» و حماس تصمیم دیوان را «تحول مهمی دانست که به انزوای اسرائیل و محکوم کردن جنایات آن در نوار غزه کمک میکند». نتانیاهو، نخستوزیر نیز گفت: «اتهام نسلکشی علیه اسرائیل نه تنها دروغ است بلکه ظالمانه است و مردم شریف در همه جا باید آن را رد کنند» و این پرونده را داستانی به شدت تحریف شده دانست. دادگاه به حسب حقوقی دستور آتشبس دائمی صادر نکرده و صرفاً درخواست کرده است که نسلکشی نکند نه اینکه جنگ را پایان دهد؛ هرچند فهرست موارد درخواستی از اسرائیل در این بیانیه زیاد است ولی اسرائیل همچنان به کشتار ادامه خواهد داد.
بر فرض اینکه دادگاه لاهه رای صادر میکرد هم لزوماً چیزی را عوض نمیکرد. زیرا احکام دیوان بینالمللی دادگستری گرچه از نظر قانونی الزامآور است و در همین بیانیه هم آمده است: «دادگاه در دستور خود که دارای اثر الزامآور است، اقدامات موقت زیر را ذکر میکند» اما هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد به همین دلیل احکام این دادگاه بسته به موقعیت طرف محکوم، عملی شده یا نادیده گرفته میشود. در صورتی که طرف محکوم، قدرت نداشته باشد و قدرتهای بزرگ اراده کرده باشند، حکم قطعی میتواند مستمسکی برای اقدام عملی شود و در صورتی که طرف محکوم، صاحب قدرت باشد فقط یک نتیجه تبلیغی دارد چنانکه این دادگاه در جریان حمله به اوکراین به روسیه دستور داد، تهاجم خود را متوقف کند ولی در عمل اعتنایی به آن نشد. بنابراین حکم دادگاه فقط موازنه روانی و تبلیغی را برهم میزند ولی در موضع فعلی نسبت به شکایت آفریقای جنوبی چون حکم قطعی در کار نبوده شاید موازنه هم تغییر چندانی نکند. این واقعیتها نشان میدهد در دنیا منطق زور حرف اول و آخر را میزند، در عین حال وجود همین نهادها گاهی نقش ترمز را دارند. همین که وجود آن فرصتی برای شکایت آفریقای جنوبی فراهم میکند و دنیا شاهد سخنان افشاگر وکلا میشود بسیار ارزشمند است. در جهانی که منطق زور حکومت میکند فقدان این نهادها شرایط را وخیمتر میکند. این وضعیت شبیه کشورهایی است که زور بر قانون برتری دارد ولی به دلیل این ناهنجاری نمیتوان قانون را از اعتبار انداخت و اندک نهادهایی که برای صیانت از قانون میمانند را باید تقویت کرد نه اینکه حذف یا تضعیف کرد و نادیده گرفت. در دنیایی که قدرتهای جهانی برای حمایت از اسرائیل بسیج شدهاند ممکن است این دادگاه در نهایت هم نتواند علیه اسرائیل رای بدهد و اگر رای دهد نیز چیزی تغییر نکند، چنانکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و شورای امنیت از سال ۱۹۴۷ میلادی تاکنون ۵۱۲ قطعنامه در مورد اسرائیل و فلسطینیان و غالباً علیه اسرائیل تصویب کردهاند (به فهرست قطعنامهها در لینکهای پایان مقاله مراجعه کنید) و اینها غیر از قطعنامههای نهادهای حقوق بشری و اتحادیه اروپاست.
اما همین که برخلاف خواست قدرتها در همین بیانیهای که بسیاری تحت عنوان حکم دادگاه از آن یاد کردند به سود اسرائیل موضع نگرفته بلکه به زیان آن بوده، نشانه مقاومت در برابر آنهاست. همین بیانیه گرچه بهرغم الزامآور بودنش ضمانت اجرایی ندارد اما تداوم حمایت از اسرائیل را برای حامیانش دشوار میکند. همین که دادگاهی که حکم اصلیاش باید چند سال دیگر صادر شود اکنون چنین موضعی گرفته است، اهمیت دارد. درست است که فقط گفته مراقب نسلکشی باشد و… ولی وقتی دادگاه به اسرائیل هشدار میدهد که باید تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از«اقداماتی که ممکن است تحت کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل متحد قرار گیرند، اتخاذ کند» و میافزاید: باید از هر گونه تحریک در راستای نسلکشی «جلوگیری» و آن را «مجازات» کند، معنایش این است که اگر متوقف نکند، معلوم است حکمی که در آینده صادر میشود چه خواهد بود. بنابراین:
با توجه به درخواست دولت آفریقای جنوبی (که در بالا به نقل از بیانیه دیوان ذکر شد) از لحاظ حقوقی این رای کاملاً به نفع آفریقای جنوبی و درخواست آن است. آنچه مسلم است اینکه دولت آفریقای جنوبی به برخی از دولتهای عربی و اسلامی شرف دارد. دهها کشور اسلامی و عربی با ثروت عظیم و ابزارهایی که دارند، حرکت موثری نکردند و تنها از بیم مردم خود چند موضع سیاسی و نمایشی اتخاذ کردند و حتی در حد قطع روابط اقتصادی یا احضار سفیر هم اقدامی نکردند ولی در آفریقای جنوبی که بیشتر به مسیحیت گرایش دارد ضمن اینکه پارلمان آفریقای جنوبی با اکثریت آرا رای به اخراج سفیر اسرائیل و قطع کامل روابط دیپلماتیک با این رژیم داد، دولت سکولار آفریقای جنوبی دست به یک حرکت حقوقی زد و از ظرفیتهای بینالمللی استفاده کرد و نشان داد برخلاف آنها که این نهادها را بیهوده میدانند، میتوان به موقع در دفاع از صلح و امنیت جهانی از آنها استفاده کرد. حرکت دولت آفریقای جنوبی هزاران برابر رجزخوانیهای انقلابی نمایانه در دنیا اثرگذار بود. دیوان در اصل مرکب از ۱۵ قاضی است ولی در بیانیه صادره در بعضی بندها آمده با ۱۵ رای موافق در برابر ۲ و در بعضی با ۱۶ رای موافق در برابر یک تصویب شده که نوعی اجماع است و صدور چنین بیانیهای با چنین اجماعی دستاورد بزرگی است.
تجربه جهان پس از اعلامیه جهانی حقوق بشر نشان میدهد،کشورهای دموکراتیک و مدافع ارزشهای لیبرال در واقع این ارزشها را برای خود و شهروندانشان خواسته و رعایت کردهاند اما ملتهای دیگر انسانهای درجه ۲ به شمار رفتهاند و نشان میدهد که ما نیاز به انسانگرایی جهانی داریم. پرواضح است که منافع ملی مقدم است و هر کشوری در درجه اول به فکر مصالح مردم خویش است و اتفاقاً یکی از بزرگترین انتقادات بسیاری از مردم ما به حکومت کنونی همین است که اگر مثلاً روسها به خاطر منافع خودشان بارها به ایران خنجر زدهاند یا متحد خود را قربانی و همه قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را امضا کردهاند به خاطر اصل تقدم منافع خودشان است و مسئولان جمهوری اسلامی باید از آنها یاد بگیرند نه اینکه وقتی دولت روحانی در پی قطع صدور گاز روسیه به اروپا میگوید ما گاز اروپا را تامین میکنیم تا به این وسیله درآمدی برای کشور ایجاد و اروپا را به خود وابسته کند و ابزاری برای چانهزنی داشته باشد، رئیس روزنامه کیهان بنویسد: این کار خیانت به دوست متحد است. اما از منظر دیگر تداوم بحران حقوق بشر در جهان به خاطر فقدان انسانگرایی جهانی است. به جای انسانگرایی بومی و ملی و آیینی و منطقهای نیاز به ترویج انسانگرایی جهانی داریم. اینکه ما نقض حقوق بشر و ارتکاب جرم و جنایت و جنگ را از سوی هر دولتی که باشد ولو دولت دوست و متحد، محکوم کنیم. در جهان کنونی وجود نهادهای حقوق بشری معتبر یا دادگاه لاهه و بیانیهای که صادر کرد روزنه امیدی است برای عزیمت به جهان مطلوب.
در این باره بیشتر بخوانید:
قطعنامههای شورای امنیت در مورد اسرائیل
فهرست قطعنامههای سازمان ملل در مورد فلسطین