فرشاد گلزاری، گروه بینالملل
پرونده غزه با توجه به شرایط فعلی و متغیرهایی که در عرصه سیاسی و میدانی وجود دارد، در یک وضعیت کاملاً مبهم قرار گرفته و بسیاری از مفسران و ناظران بینالمللی معتقدند، دورنمای این منازعه که یک سوی آن حماس و سوی دیگر آن اسرائیل قرار دارد عملاً در هالهای از ابهام قرار دارد. در این بین آنچه از جزئیات اقدامات کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در این پرونده مشخص است در ظاهر یک نوع همگرایی را نمایان میکند اما در بطن خود مدلی از کشمکشهای پنهان در سطوح کلان را همراه دارد. به عنوان مثال در ایالاتمتحده اگرچه بسیاری از دانشگاهها درگیر اعتراضات دانشجویی هستند و پلیس هم تعداد چشمگیری از دانشجویان را دستگیر کرده اما باید توجه داشت، کاخ سفید و هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه به دنبال ادامه حمایتهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی از اسرائیل هستند و حتی در این حمایتها هیچ تعللی به چشم نمیآید. در اروپا هم اگرچه بسیاری از کشورها به صورت علنی با اسرائیل رابطه دارند و حتی در حمایت از آن راه ایالاتمتحده را پی گرفتهاند اما باید توجه داشت که قاره سبز به دلیل اصول و چارچوبهای دموکراسی خاص خود همچنین نفوذ افکار عمومی در لایههای اجتماعی و سیاسی سعی میکنند کمی از سیاستهای ایالاتمتحده در قبال اسرائیل به خصوص حالا که بیش از ۳۵ هزار نفر در غزه کشته شدهاند، فاصله بگیرند. در این مسیر حتی کشورهای اروپایی به صورت علنی اعلام کردهاند که احتمال دارد، کشور مستقل فلسطین را دیر یا زود به رسمیت بشناسند. به عنوان نمونه جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیراً در ریاض اعلام کرده که انتظار میرود چندین کشور اروپایی تا پایان ماه مه کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند و این درحالی است که اسپانیا، ایرلند، مالت و اسلوونی در ماه مارس اعلام کردند که به طور مشترک برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین تلاش خواهند کرد. در این راستا موضع کشورهای منطقه و دولتهای حاکم بر حاشیه خلیجفارس هم مشخص است و آنها سعی میکنند در این شرایط به هر ترتیب که شده خود را مدافع حقوق فلسطین و پایان دادن به جنگ غزه نشان دهند.
اما در این راستا دو کشور به عنوان رقبای ایالاتمتحده و تا حدودی هم اروپا سعی دارند، پرونده غزه همچنین عملکرد اسرائیل را به هر ترتیب که شده در مجرای سیاست خارجی خود کانالیزه کنند که باید به روسیه و چین در این اثنا اشاره کرد. توجه داشته باشید که روسیه از چندین سال قبل همواره به دنبال آن بوده تا بتواند در قضیه فلسطین و منازعاتی که جریانهای فلسطینی با اسرائیل دارند به ایفای نقش بپردازد و در این راستا، مسکو میزبان چندین و چند دور مذاکرات میان گروههای فلسطینی بوده است. نکتهای که در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد، رابطه روسیه و اسرائیل با یکدیگر است. توجه داشته باشید که زبان روسی در اسرائیل یکی از مهمترین مولفهها برای سنجش میزان نفوذ روسیه در اسرائیل به شمار میرود و حتی بسیاری از مقامات سیاسی اسرائیل هم رگوریشه روسی دارند و به همین دلیل نمیتوان گفت که اساساً روسیه به دنبال ضربه زدن به اسرائیل در پرونده فلسطین یا مسائل منطقهای مانند تحولات میدانی سوریه است.
چین، بازیگر نوظهور منطقه؟
فارغ از روسیه باید توجه داشت که چین هم در این راستا خود را فعالتر از گذشته به دنیا معرفی کرده و به نوعی میتوان گفت که پکن هم در این راستا به دنبال کنشگری در پرونده فلسطین و اسرائیل است. در این خصوص چند روز پیش رویترز به نقل از جنبشهای حماس و فتح و یک دیپلمات در پکن اعلام کرد که چین میزبان مذاکرات آشتی داخلی میان گروههای فلسطینی خواهد بود سپس این خبرگزاری به نقل از دو مقام در جنبشهای فتح و حماس گزارش داد که ریاست هیات حماس بر عهده موسی ابومرزوق، عضو دفتر سیاسی این جنبش و ریاست هیات جنبش فتح بر عهده عزام الاحمد، یکی از اعضای کمیته مرکزی این جنبش خواهد بود. همچنین رویترز به نقل از یک دیپلمات در پکن که اشارهای به نامش نشده است، گزارش داد که این مذاکرات با هدف حمایت از تلاشها در راستای آشتی میان دو جنبش فتح و حماس در شرایطی کنونی انجام میشود و این درحالی است که پیشتر مسکو میزبان نشست مشابهی در اواخر ماه فوریه برای رایزنی درخصوص تشکیل دولت وحدت ملی فلسطین و بازسازی نوار غزه بود. به هر ترتیب این نشست در پکن برگزار شد و منابع مطلع در این باره به شبکه الجزیره اعلام کردند، در نشست دو روزه که اخیراً در پکن برگزار شد، جنبش حماس و فتح بر ضرورت وحدت و پایان دادن به اختلافات تاکید کردند. الجزیره اعلام کرده که اعضای دو جنبش فتح و حماس تاکید کردند که این دیدار در چارچوب سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) و با پیوستن تمامی احزاب و گروههای فلسطینی به آن خواهد بود و در نشست بعدی که قرار است اواسط ژوئن در پکن برگزار شود، پروندههای مختلف را بررسی خواهند کرد. طبق این گزارش ازجمله این پروندهها، تمرکز بر نقش چین در تقویت وحدت فلسطین، تلاش برای پایان دادن به حملات اسرائیل و تشکیل کشور فلسطین براساس قطعنامههای بینالمللی است. این دو جنبش همچنین درباره ضرورت تشکیل یک دولت موقت، غیرجناحی و ملی در برهه فعلی رایزنی خواهند کرد و یکی از وظایف اولیه این دولت، متحد کردن نهادهای فلسطینی و آمادهسازی برای برگزاری انتخابات سراسری خواهد بود. در همین حال روز سهشنبه وزارت خارجه چین اعلام کرد، فتح و حماس اراده سیاسی خود را برای تحقق آشتی از طریق گفتوگو ابراز کردهاند. لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین نیز در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرد که نمایندگان فتح و حماس اخیراً برای گفتوگو در مورد ترویج آشتی فلسطین به پکن آمدهاند. به گفته پکن که میزبان مذاکرات وحدت فلسطین است، طرفین برای ادامه گفتوگوها موافقت کردند و بر سر ایدههایی برای ادامه گفتوگو به توافقهایی دست یافتند.
اما سوال مهم این است که چرا چین در پرونده غزه تا به این حد فعال شده است؟ در پاسخ به این سوال باید متوجه بود که چین حدود دو سالونیم پیش اداره یکی از اسکلههای بند حیفا را به عهده گرفت و همین موضوع باعث شد تا ایالاتمتحده انتقادهای گستردهای را علیه اسرائیل مطرح کند؛ چراکه این اقدام تلآویو از منظر واشنگتن به معنای تعمیق نفوذ اقتصادی پکن در منطقه به حساب میآید. بر این اساس باید متوجه بود که عدم برقراری آرامش و پایان جنگ در غزه میتواند به هر ترتیب موجب ضربهپذیر شدن سناریوهای اقتصادی چین در منطقه بهخصوص بندر حیفا که چین بدان نگاه ویژهای دارد بشود. اما نکته دیگر به تقابل چین و آمریکا برمیگردد. احمد عبودوه، پژوهشگر حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده سلطنتی چَتِم هاوس بریتانیا، فعال شدن چین در عرصه سیاسی آن هم با محوریت پرونده غزه و به صورت کلی فلسطین را به گونهای دیگر تحلیل میکند. او معتقد است که چین موضع غیرمداخلهجویانه در پرونده اوکراین داشته و همین موضع را در قبال پرونده غزه و فلسطین اتخاذ کرده است. اظهارات چین در مورد جنگ و موضع غیرمداخلهجویانه آن به این معنی است که این کشور قادر به تاثیرگذاری بر رویدادها نیست و به همین دلیل میخواهد در وهله اول خود را دخیل در پرونده مذکور کند و در وهله دوم به نوعی با کشورهای عربی منطقه ارتباط عمیقتری را برقرار کند. او معتقد است که مواضع پکن با دقت طراحی شده است تا بر زمینههای گستردهتر مانند اجرای راهحل دو کشوری، پرداختن به مسائل بشردوستانه و جلوگیری از تبدیل درگیری به یک جنگ منطقهای تمرکز کند. به گفته این پژوهشگر، چین آرزوی جایگزینی خود به جای ایالاتمتحده در خاورمیانه را ندارد اما بدونشک از اینکه آمریکا دوباره به درگیری در منطقه کشیده شود، خوشحال خواهد شد اما در این راستا، «سیاست بیطرفی ضدغربی» را در دستور کار گذاشته که البته باید به مسائل اقتصادی مانند نزدیک شدن به کشورهای عربی برای احداث نیروگاههای اتمی و افزایش حجم تجارت دوجانبه هم توجه کرد. حال به نظر میآید پکن درحال «موازنه چینی» در منطقه با ایالاتمتحده است که پرونده غزه هم در کانون آن قرار دارد.