تب همستر کومبات چگونه داغ شد؟
سعید خوشبین، خبرنگار سازندگی
روی مبل نشسته، گوشی موبایلاش را محکم در یک دست گرفته و با دست دیگر در حال ضربه زدن روی صفحه نمایش گوشی است. به هیچ چیز توجه نمیکند حتی به غذایی که روی گاز دارد ته میگیرد و بچهای که در اتاق خواب درحال گریه است. کمی دورتر در شعبهای شلوغ، کارمند بانک گوشیاش را در کشو گذاشته و از فاصله رفتن و آمدن مشتریان استفاده میکند و با گوشیاش مشغول میشود. کمی آن طرفتر راننده اسنپ در زیر سایه درخت با تمرکز زیاد مشغول بازی است و همان حوالی، مرد فروشنده حاضر نیست به تلفن پاسخ دهد تا مبادا در بازی جدید، تمرکزش به هم بخورد. این روزها اغلب افراد را در چنین موقعیتی میتوان دید؛ همه و همه مشغول ور رفتن با گوشی خود هستند اما چه کاری میکنند؟ میگویند این افراد درحال استخراج رمزارز از «همستر کومبات» هستند که یک بازی تلگرامی است. بازی جذابی که کاربر آن میتواند فقط با ضربه زدن ساده روی نمایشگر گوشی هوشمند خود، سکههای زیادی دشت کند؛ سکههایی که اگرچه مجازی هستند اما گفته میشود احتمال تبدیل به پول واقعی را دارند. میگویند هر کس سکه بیشتری جمع کند، پاداش بیشتری میگیرد و این برای جمع زیادی از مردم، هم فال است و هم تماشا، هم سرگرم میشوند و هم ممکن است روزی از این طریق پولدار شوند. به نوعی شبیه رها کردن تیری در تاریکی است که شاید به شکاری بخورد که بتواند زندگیشان را از این رو به آن رو کند.
زمان زیادی نیست که ایرانیها با نام «همستر کامبت» آشنا شدهاند. تا همین یکی دو هفته پیش شمار افرادی که این موش مجازی را میشناختند، زیاد نبود اما حالا به قدری فراگیر شده که برخی به طنز میگویند، بیشتر از نامزدهای انتخابات، نظر مردم را جلب کرده است.
ظاهراً این بازی از میانههای مارس ۲۰۲۴ عرضه شده است؛ یعنی از سه ماه پیش میتوانستید این بازی را راهاندازی کنید. همه چیز از مینی اپلیکیشن تلگرامی آغاز شد؛ اپلیکیشنی که به شما اجازه میدهد، دیگران را به این انگشت فشردن بر گوشی موبایل دعوت کنید و در صفحات شخصی خود در شبکههای اجتماعی برای فراگیر شدن آن تبلیغ کرده تا سکه جمع کنید. بعد چنانچه سازنده این بازی بتواند سکههایش را مثل «ناتکوین»- یک بازی پرطرفدار تلگرامی دیگر- وارد فهرست صرافیهای رمزارز کند و برای آن براساس عرضه و تقاضا، قیمت تعیین میشود. یعنی معادل «سود در یک ساعت» این سکهها که بازی فرمول خاصی برای آن تعریف کرده است به شما امکان انتقال یا «ایردراپ» ژتونها و نهایتاً تبدیل آن به پول واقعی را میدهد. (دنیای اقتصاد)
از جهاتی، ارز همستر بسیار شبیه نات کوین است اما هنوز مقبولیت آن را ندارد و در صرافیها هم معامله نمیشود. تلگرام که در ایران بسیار رونق پیدا کرده در ادامه گسترش فعالیتهای خود و در مسیر تبدیل این برنامه از یک پیامرسان صرف به اکوسیستم جامع؛ سراغ فناوری بلاکچین رفته و شبکه «تون» را ساخته؛ «تون» این قابلیت را به تلگرام داده که بتواند میزبان ارزهای دیجیتال باشد.
در ادامه تلگرام با معرفی بازی «نات کوین» که توکنی مبتنی بر شبکه تون کوین بود، سعی کرد تا کاربران بیشتری را متقاعد به استفاده از ارز خود کند. در بازی نات کوین با ضربه زدن بر روی سکهای به موجودی کاربران افزوده میشد و میتوان گفت ایده تبلیغاتی موثری بود چراکه توانست در مجموع حدود ۳۵ میلیون کاربر فعال جذب کند. اکنون که تب بازی «همستر کامبت» میان کاربران ایرانی بالا گرفته است و حتی شاهد پیوستن مخاطبینی به تلگرام هستیم که تا قبل از این در این پیامرسان حضور نداشتند، این سوال به وجود میآید که آیا پولسازی از طریق همستر محبوب، امکانپذیر است؟ در جواب سوال اول باید گفت بله. کسب درآمد از طریق ایردراپ ارزهای مختلف در تمامی این سالها در جامعه رمزارزها مرسوم بوده است. اعتماد کاربران وفادار تلگرام که به ایده نات کوین رونق داد و در مقابل با لیست شدن این رمزارز جواب گرفت. اینکه کاربران تلگرام توانستند به درآمدهای قابل توجهی دست یابند نیز میتواند گواهی بر امکانپذیر بودن این ادعا باشد.
اما آیا میتوان با بازی در «همستر کامبت» به درآمد رسید؟ فعلاً مشخص نیست. طبق ادعاهای این شرکت آنها اکنون غالب بر ۶۰ میلیون کاربر دارند. سازوکار بازی همستر تقریباً شبیه نات کوین است، هرچند که در جزئیات با هم تفاوتهایی دارند. در این بازی راههای مختلفی برای کسب سکههای بیشتر وجود دارد و یکی از آنها پاداش بین ۲۰ هزار تا یک میلیون سکهای است که بسته به سطح کاربر دعوت شده به آن تعلق میگیرد. وعده پاداش قابل توجه برای دعوت از دوستان باعث شده تا تب این بازی بین مردم واگیر داشته باشد و احتمالاً درحالی که این خبر را میخوانید، دوستی در فکر فرستادن دعوتنامه همستر برای شماست، اگر تاکنون نفرستاده باشد.
نظر اقتصاددانان
از نظر اقتصاددانان هر وسیلهای که مورد پذیرش عموم مردم یا جامعه برای مبادله باشد، نقش پول را دارد. مثلاً در زندانها، سیگار نقش پول را دارد و مبادلات بین افراد به وسیله سیگار انجام میشود. پذیرش هر چیزی به عنوان وسیله مبادله به آن نقش ذخیرهسازی هم میدهد. یعنی افراد با ذخیره کردن آن، اندوخته ثروت برای آینده جمع میکنند. همچنین ارزش همه کالاها هم با آن سنجیده میشود. یک ظرف غذا پنج سیگار، کوتاه کردن موی سر سه سیگار. بنابراین سه وظیفه اصلی پول یعنی وسیله سنجش ارزش، ذخیره ارزش و مبادله ارزش را دارد. اما چه وسیلهای توسط مردم به عنوان پول پذیرفته میشود؟ آیا مثلاً هوا یا خاک میتواند چنین نقشی داشته باشد؟ پاسخ محمود اولاد این است که آن وسیله باید به اندازه کافی کمیاب باشد. در واقع باید مطمئن باشیم که فرد بابت به دست آوردنش زحمت کشیده و کاری انجام داده است. هوا و خاک همه جا هست. اگر هوا یا خاک به عنوان پول پذیرفته شود، همه بدون هیچ سختی هر خواسته خود را تقاضا میکنند. همه غذای بیشتر، لباس بیشتر و خانه بزرگتر میخواهند! چون میتوانند به راحتی یک یا چند مشت خاک از زمین بردارند و بپردازند. اما اگر همه غذا و لباس و خانه بخواهند، منابع برای تولید همه آنها کافی نخواهد بود. در نتیجه فقط قیمت آنها بالا خواهد رفت. تا عدهای از تقاضای خرید منصرف شوند. بنابراین عموم مردم چیزی را به عنوان پول خواهند پذیرفت که کمیابی داشته باشد. پس لزوماً اینگونه نیست که حتماً باید بانکهای مرکزی پول منتشر کنند. مساله این بود که توافق همه مردم روی یک چیز به عنوان پول، نیاز به هماهنگی گسترده بین عموم مردم داشت. این هماهنگی گسترده، در فقدان شبکه ارتباطی گسترده بین عموم مردم دشوار بود. به خاطر همین بانکهای مرکزی یا حاکمیتها، جانشین این هماهنگی گسترده شده و ضرب پول انجام میدادند. پس لزوماً اینگونه نیست که حتماً باید بانکهای مرکزی پول منتشر کنند. مساله این بود که توافق همه مردم روی یک چیز به عنوان پول، نیاز به هماهنگی گسترده بین عموم مردم داشت. این هماهنگی گسترده در فقدان شبکه ارتباطی گسترده بین عموم مردم، دشوار بود. به خاطر همین بانکهای مرکزی یا حاکمیتها جانشین این هماهنگی گسترده شده و ضرب پول انجام میدادند.
با این اوصاف، امروزه با وجود اینترنت و شبکههای جهانی آن، امکان توافق و هماهنگی بین مردم وجود دارد. پس مردم میتوانند پول خود را داشته باشند. پولی که مستقل از بانکهای مرکزی است و مساله تمرکز و انحصار در بانکهای مرکزی را ندارد، توافق کاملاً غیرمتمرکز است و امکان اعمال فشار توسط دولتها هم نیست.
در مورد همستر و نات کوین از آنجا که قید کمیابی، مدت زمان است (تا یک دوره زمانی میتوان تولید کرد) تفاوتی بین کمیابی آنها وجود خواهد داشت. در پروژه نات کوین افراد کمتری شرکت کردند هم به خاطر اینکه هنوز باور نداشتند که با انگشت زدن بتوان پولدار شد، هم بسیاری از افراد اطلاع نداشتند. هرچند، دامنه شبکه نیز محدود بود. اما در مورد همستر به نظر میرسدف شمار کسانی که در دوره زمانی تعیین شده دست به تولید سکه میزنند بسیار زیاد شده است. این موضوع میتواند حجم تولید سکه در همستر را نسبت به نات کوین بسیار بالا ببرد که خود سبب کمیابی کمتر آن و ارزش پایینتر شود. در مجموع چنانکه محمود اولاد توضیح داده، احتمال دارد همستر نیز مانند نات کوین فرآیند فهرست شدن در صرافی را طی کند اما ممکن است به خاطر کمیابی کمتر به دلیل تولید بیشتر در دوره زمانی تعیین شده، ارزش آن پایین باشد.
علی چشمی از دانشگاه فردوسی هم نوشته: «همستر هرچه هست خوب طراحی شده. از مفاهیم اقتصادی مثل بازدهی، ارزش زمانی پول، انباشت، رقابت و اثر شبکهای استفاده کرده، قالبی جذاب و ساده دارد، با رمزارزها مرتبط است و جنبههای روانشناسی را هم در نظر داشته ازجمله به افراد هیجان تلاش و پیروزی میدهد».
داود سوری هم در پاسخ به منتقدان همستر کومبات نوشته: «چرا به همستر بازی کردن مردم ایراد میگیرید؟ هر کس ارزش زمان خود را میداند و بر مبنای آن انتخاب میکند. چه کردهاید که ارزش زمان افراد را بالا ببرید و آنها را به کارهای بهزعم شما مهمتر وا دارید؟»
با این توضیحات به نظر میرسد، همستر محبوب حالاحالاها مهمان ما هست و هر کجا که برویم، احتمالاً با افرادی مواجه میشویم که مشغول سکهاندوزی از طریق همستر هستند. آیا همستر میتواند رویای جویندگان گنج جدید را محقق کند؟