رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : میراث ماندگار

میراث ماندگار

درباره عبارت فیلمفارسی

مهرزاد دانش، منتقد

هفتم خرداد ۱۳۰۱ زادروز هوشنگ کاووسی از پیشگامان ادبیات نقدنویسی در سینمای ایران است که البته جدا از این حرفه، فیلمساز، تهیه‌کننده، سردبیر، مستندساز، مترجم، معاون اداره کل نمایش وزارت فرهنگ و مدرس سینما هم بود؛ ولی عمدتاً او را با همان جایگاه منتقد و تحلیلگر فیلم می‌شناسند.
در این یادداشت، قصد مرور بر زندگی و فعالیت‌های او نیست و صرفاً اشاره‌ای به یکی از میراث‌های واژگانی ماندگار او در ادبیات سینمایی ایران می‌شود که همچنان در بسیاری از نقد‌ها و تحلیل‌های مکتوب و نامکتوب نوشته و گفته می‌شود: فیلمفارسی.
این واژه مرکب از دو عبارت فیلم و فارسی را کاووسی اوایل دهه ۱۳۴۰ ابداع کرد که خودش درباره‌اش چنین توضیح داده است: «اصولاً مرکب‌نویسی همیشه معنای ثالثی را به‌ وجود می‌آورد. مثلاً وقتی می‌گوییم گلاب، این کلمه هم گل است و هم آب. اما جدا نمی‌نویسیم چون می‌شود گل آب. پس این ترکیب یک معنای ثالث است که هم گل است و هم آب؛ ولی در عین حال نه گل است و نه آب. فیلمفارسی هم‌ چنین ترکیبی است: فیلمفارسی هم فیلم بود و هم فارسی اما در عین حال، نه فیلم بود و نه فارسی…».
فیلمفارسی نزد کاووسی به معنای فیلمی ایرانی با غلط‌های فاحش دستوری و املایی و انشایی در ساختار و پرداخت بود و آن را به علت تکنیک ناقص بیانی و ساختمان فرمی و مضمونی زیر حد صفر می‌دانست و به این جهت آنها را «زیرفیلم» هم می‌نامید.
این واژه ابداعی در واکنش به خیل فیلم‌هایی به کار می‌رفت که در ترکیبی نامتجانس از الگوی فیلم‌های بالیوودی و هالیوودی به همراه لودگی‌های کلامی جنسی، نمایش انبوه رقص، رقاصه، کاباره، روسپی و جذابیت‌های جنسی بدن بازیگران زن (بی‌آنکه در وزن دراماتیک متن جایگاهی داشته باشند)، ساختمان سست داستان و اجرا و ضرباهنگ، تمرکز بر شمایلی جعل‌ شده از سبک زندگی جاهلی و لمپنی و کلاه‌مخملی و نیز پیام‌های گل‌درشت شعاری اخلاقی پایان این فیلم‌ها به سر می‌بردند. البته از طرف جامعه سینماگران، نقد‌های آتشین کاووسی با کلیدواژه فیلمفارسی عمدتاً با این اتهام روبه‌رو می‌شد که او در پی تخریب سینمای ملی، ایرانی و بومی است و صرفاً ستایشگر فیلم‌های خارجی است.
اکنون که دهه‌ها از پیدایش این اصطلاح می‌گذرد همچنان به ‌کارگیری آن در بسیاری از نقد‌هاقابل ردیابی است. شاید اکنون فیلمفارسی با توجه به گذر زمان مثل هر اصطلاح دیگری که در حوزه‌های گوناگون معرفتی و هنری و فلسفی و علمی در عبور از تاریخ صیقل می‌خورد و به شقه‌های معنایی مختلف تقسیم می‌شود و حتی بافت مفهومی جدیدی به خود می‌گیرد، دیگر صرفاً قابل اطلاق به یک فیلم معمولی ضعیف ایرانی نباشد و عمدتاً برای آن دسته از فیلم‌های ایرانی به کار رود که در عین جلوه‌گری‌های نازل و لوده‌وار و سخیف، ادعا‌های پرطمطراق در مردمی بودن، ارزشی بودن، دینی بودن، ملی بودن و از این قبیل داشته باشند که بهترین راه برای تحلیل‌شان، استفاده از همان کلید معرفتی فیلمفارسی است؛ پدیده‌ای که این روز‌ها هم همچنان در فروش بر دیگر فیلم‌ها فخر می‌فروشد و متاسفانه از این فروش در ادبیات رسمی هم با عنوان رونق سینمای ایران یاد می‌شود.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

جهانگشای ایرانی

درباره “نادرشاه افشار” نادرشاه افشار کار خود را به عنوان یک جنگاور…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

قهرکرده‌ها بازگردند

درخواست وزیر ارشاد از سینماگران جشنواره فیلم فجر امسال قرار است، جایی…

استعفا در اوج

“احسان محمدحسنی” از اوج رفت احسان محمدحسنی با اعلام استعفای خود از…

دیدگاهتان را بنویسید