قطعی برق در هنگام سخنرانی وزیر حملونقل قزاقستان در اجلاس اکو، چگونه اعتبار ایران را در سطح جهانی خدشهدار میکند؟

تصور کنید مقامات کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی را دعوت کردهاید و دارید درباره شیوه همکاریهای اقتصادی مشورت میکنید که ناگهان برق سالن قطع میشود و به مدت چنددقیقه، همه جا تاریک میشود. باور کنید این خلاصه داستان یک فیلم نیست و اتفاقی است که در تهران رخ داده است. روز گذشته «دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴»، سیزدهمین اجلاس وزرای حملونقل سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در تهران که با حضور مقامات کشورهای عضو و با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی و حملونقل برگزار شده بود با یک اتفاق غیرمنتظره و خجالتآور مواجه شد؛ درحالی که وزیر حملونقل قزاقستان در حال سخنرانی بود، ناگهان برق سالن قطع شد و فضای اجلاس برای چند دقیقه در تاریکی فرورفت. این اتفاق که در حضور نمایندگان کشورهای منطقه و با پوشش رسانهای رخ داد نهتنها سخنرانی را متوقف کرد بلکه بهسرعت به سرخط اخبار داخلی و بینالمللی تبدیل شد و تصویری ناخوشایند از وضعیت زیرساختی ایران ارائه کرد. پس از چند دقیقه، برق سالن وصل شد و اجلاس ادامه یافت اما این اتفاق کوتاه، پیامدهای عمیقی دربرداشت که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت.
این قطعی برق، هرچند کوتاه، نمادی از یک مشکل بزرگتر و ساختاری در ایران است؛ ناترازی برق. ناترازی برق که بهمعنای قدان تعادل بین تولید و مصرف انرژی الکتریکی است، سالهاست که اقتصاد ایران را تحتفشار قرار داده و در سالهای اخیر به یکی از چالشهای اصلی کشور تبدیل شده است. این مشکل که ریشه در عواملی، همانند کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید برق، بهرهوری پایین نیروگاهها، وابستگی بیش از اندازه به گاز برای تولید برق و مصرف بالای انرژ،ی بهویژه در بخشهای صنعتی و خانگی دارد، در سال ۱۴۰۴ ابعاد تازهای بهخود گرفته است. بر اساس گزارشها، ناترازی برق در تابستان ۱۴۰۳ بین ۱۷ تا ۱۹.۷ هزار مگاوات بوده است و پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۲۶ هزار مگاوات و در سال ۱۴۱۴ به ۳۷ هزار مگاوات برسد. این ارقام، نشاندهنده یک بحران روبهرشد هستند که نهتنها بر زندگی روزمره شهروندان بلکه بر اعتبار بینالمللی ایران تاثیر میگذارند.
اتفاق قطعی برق در اجلاس اکو، تنها نمونه از ناکارآمدی زیرساختی در رویدادهای مهم نیست؛ کمتر از یک ماه پیش در مراسم افتتاحیه «جشنواره شهید رجایی» در پژوهشگاه نیرو که در این مراسم، وزیر نیرو نیز حضور داشت، برق سالن قطع شد؛ این موضوع به سوژهای برای انتقادات گسترده تبدیل شد. وزیر نیرو در آن زمان، عذرخواهی کرد اما تکرار این اتفاق در یک اجلاس بینالمللی مانند اکو، پرسشهای جدیای درباره مدیریت زیرساختهای انرژی و آمادگی برای میزبانی رویدادهای بینالمللی ایجاد کرده است. آیا این امکان وجود نداشت با توجه به اهمیت این اجلاس، تدابیر ویژهای برای تامین برق پایدار در نظر گرفته شود؟ این سوال، بازتابی از ناامیدی عمومی از مدیریت ناترازی برق است که حالا به حوزه دیپلماسی اقتصادی نیز سرایت کرده است.
ناترازی برق در ایران، تبعات گستردهای دارد که فراتر از خاموشیهای مقطعی است. در حوزه اقتصادی، قطعی برق به کاهش تولید در صنایع بهویژه در بخشهای فولاد، سیمان و پتروشیمی منجر شده است. گزارشها نشان میدهند که در سال ۱۴۰۱ قطعی گاز و برق صنایع، تنها در بخش فولاد حدود ۵ میلیارد دلار عدمالنفع ایجاد کرد. همچنین فعالیت غیرقانونی ماینرهای بیتکوین که بهگفته مقامات توانیر حدود ۲۰ درصد از ناترازی برق را تشکیل میدهند، فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد کردهاند. هر ماینر بهاندازه مصرف برق ۱۰ خانوار، انرژی مصرف میکند؛ این در حالی است که ظرفیت کل نیروگاههای ایران حدود ۹۳ هزار مگاوات است. در حوزه اجتماعی، خاموشیهای مکرر بهویژه در کلانشهرهایی همانند تهران و مشهد به نارضایتی عمومی دامن زده و اقتصاد و جامعه را گرفتار مشکلات زیادی کرده است.
ابعاد بینالمللی این مشکل نیز غیرقابلچشمپوشی است؛ قطعی برق در اجلاس اکو که کشورهای عضو آن از شرکای مهم تجاری و اقتصادی ایران هستند، پیامی منفی درباره قابل اطمینان بودن زیرساختهای ایران مخابره میکند. این حادثه میتواند از اعتماد کشورهای منطقه به توانایی ایران برای میزبانی رویدادهای بینالمللی یا اجرای پروژههای مشترک بکاهد. در شرایطی که ایران بهدنبال تقویت جایگاه خود در سازمانهایی مانند اکو و شانگهای است، چنین رخدادهایی میتوانند به مانعی در مسیر دیپلماسی اقتصادی تبدیل شوند.
برای رفع ناترازی برق، راهکارهایی مانند توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر، بهینهسازی مصرف انرژی و ارتقای بهرهوری نیروگاههای موجود پیشنهاد شده است؛ با این حال اجرای این راهکارها با موانعی مانند کمبود سرمایهگذاری، تحریمها و ناکارآمدی مدیریتی مواجه است. بهگفته مقامات حتی با تلاشهای فعلی، مشکل ناترازی برق در سال ۱۴۰۴ بهصورت کامل حل نخواهد شد. در این میان، تقویت زیرساختها برای رویدادهای بینالمللی و اولویتبندی تامین برق در چنین موقعیتهایی حداقل میتواند از تکرار حوادثی مانند قطعی برق در اجلاس اکو جلوگیری کند.
قطعی برق در سالن اجلاس کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی شاید تنها اتفاق مرتبط با ناترازی برق در یک روز گرم نباشد اما بدونشک یکی از بدترین اتفاقاتی است که میتواند، اعتبار ایران را در سطح بینالمللی کاهش دهد. اینگونه اتفاقها، تلنگری هستند برای بازنگری جدی در سیاستهای انرژی ایران. ناترازی برق نهتنها یک چالش داخلی بلکه عاملی است که میتواند، اعتبار بینالمللی کشور را خدشهدار کند.
این قطعی برق، هرچند کوتاه، نمادی از یک مشکل بزرگتر و ساختاری در ایران است؛ ناترازی برق. ناترازی برق که بهمعنای قدان تعادل بین تولید و مصرف انرژی الکتریکی است، سالهاست که اقتصاد ایران را تحتفشار قرار داده و در سالهای اخیر به یکی از چالشهای اصلی کشور تبدیل شده است. این مشکل که ریشه در عواملی، همانند کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید برق، بهرهوری پایین نیروگاهها، وابستگی بیش از اندازه به گاز برای تولید برق و مصرف بالای انرژ،ی بهویژه در بخشهای صنعتی و خانگی دارد، در سال ۱۴۰۴ ابعاد تازهای بهخود گرفته است. بر اساس گزارشها، ناترازی برق در تابستان ۱۴۰۳ بین ۱۷ تا ۱۹.۷ هزار مگاوات بوده است و پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۲۶ هزار مگاوات و در سال ۱۴۱۴ به ۳۷ هزار مگاوات برسد. این ارقام، نشاندهنده یک بحران روبهرشد هستند که نهتنها بر زندگی روزمره شهروندان بلکه بر اعتبار بینالمللی ایران تاثیر میگذارند.
اتفاق قطعی برق در اجلاس اکو، تنها نمونه از ناکارآمدی زیرساختی در رویدادهای مهم نیست؛ کمتر از یک ماه پیش در مراسم افتتاحیه «جشنواره شهید رجایی» در پژوهشگاه نیرو که در این مراسم، وزیر نیرو نیز حضور داشت، برق سالن قطع شد؛ این موضوع به سوژهای برای انتقادات گسترده تبدیل شد. وزیر نیرو در آن زمان، عذرخواهی کرد اما تکرار این اتفاق در یک اجلاس بینالمللی مانند اکو، پرسشهای جدیای درباره مدیریت زیرساختهای انرژی و آمادگی برای میزبانی رویدادهای بینالمللی ایجاد کرده است. آیا این امکان وجود نداشت با توجه به اهمیت این اجلاس، تدابیر ویژهای برای تامین برق پایدار در نظر گرفته شود؟ این سوال، بازتابی از ناامیدی عمومی از مدیریت ناترازی برق است که حالا به حوزه دیپلماسی اقتصادی نیز سرایت کرده است.
ناترازی برق در ایران، تبعات گستردهای دارد که فراتر از خاموشیهای مقطعی است. در حوزه اقتصادی، قطعی برق به کاهش تولید در صنایع بهویژه در بخشهای فولاد، سیمان و پتروشیمی منجر شده است. گزارشها نشان میدهند که در سال ۱۴۰۱ قطعی گاز و برق صنایع، تنها در بخش فولاد حدود ۵ میلیارد دلار عدمالنفع ایجاد کرد. همچنین فعالیت غیرقانونی ماینرهای بیتکوین که بهگفته مقامات توانیر حدود ۲۰ درصد از ناترازی برق را تشکیل میدهند، فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد کردهاند. هر ماینر بهاندازه مصرف برق ۱۰ خانوار، انرژی مصرف میکند؛ این در حالی است که ظرفیت کل نیروگاههای ایران حدود ۹۳ هزار مگاوات است. در حوزه اجتماعی، خاموشیهای مکرر بهویژه در کلانشهرهایی همانند تهران و مشهد به نارضایتی عمومی دامن زده و اقتصاد و جامعه را گرفتار مشکلات زیادی کرده است.
ابعاد بینالمللی این مشکل نیز غیرقابلچشمپوشی است؛ قطعی برق در اجلاس اکو که کشورهای عضو آن از شرکای مهم تجاری و اقتصادی ایران هستند، پیامی منفی درباره قابل اطمینان بودن زیرساختهای ایران مخابره میکند. این حادثه میتواند از اعتماد کشورهای منطقه به توانایی ایران برای میزبانی رویدادهای بینالمللی یا اجرای پروژههای مشترک بکاهد. در شرایطی که ایران بهدنبال تقویت جایگاه خود در سازمانهایی مانند اکو و شانگهای است، چنین رخدادهایی میتوانند به مانعی در مسیر دیپلماسی اقتصادی تبدیل شوند.
برای رفع ناترازی برق، راهکارهایی مانند توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر، بهینهسازی مصرف انرژی و ارتقای بهرهوری نیروگاههای موجود پیشنهاد شده است؛ با این حال اجرای این راهکارها با موانعی مانند کمبود سرمایهگذاری، تحریمها و ناکارآمدی مدیریتی مواجه است. بهگفته مقامات حتی با تلاشهای فعلی، مشکل ناترازی برق در سال ۱۴۰۴ بهصورت کامل حل نخواهد شد. در این میان، تقویت زیرساختها برای رویدادهای بینالمللی و اولویتبندی تامین برق در چنین موقعیتهایی حداقل میتواند از تکرار حوادثی مانند قطعی برق در اجلاس اکو جلوگیری کند.
قطعی برق در سالن اجلاس کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی شاید تنها اتفاق مرتبط با ناترازی برق در یک روز گرم نباشد اما بدونشک یکی از بدترین اتفاقاتی است که میتواند، اعتبار ایران را در سطح بینالمللی کاهش دهد. اینگونه اتفاقها، تلنگری هستند برای بازنگری جدی در سیاستهای انرژی ایران. ناترازی برق نهتنها یک چالش داخلی بلکه عاملی است که میتواند، اعتبار بینالمللی کشور را خدشهدار کند.

