درباره سخنان “پناهیان”
گروه سیاسی: چهارشنبهای که گذشت، رئیسجمهور پزشکیان و محمدباقر قالیباف در جمع عزاداران هیات آلیاسین جامعهالحسین رزمندگان اسلام در مشهد، عزاداری کردند و پای منبر علیرضا پناهیان نشستند. پناهیان پس از اینکه کمی سخنرانی کرد، در کمال تعجب چنان چرخشی در مواضع سالهای اخیرش نشان داد که تعجب همگان را برانگیخت. او مستقیماً از رئیس مجلس تقاضا کرد که برای دو قطبیسازی در فضای رسانهای، مقرراتی در مجلس وضع شود. وی با بیان اینکه اصلاً انگار این موضوع یک منکری است که معروف شده است، افزود: «روزنامههایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته میشوند، از کیهان گرفته تا اطلاعات و جمهوری اسلامی تا هر روزنامه دیگری، اینها حق ندارند، بیایند و دو قطبیسازی بکنند. بهعنوان، مثال روزنامهای بگوید که چون فلانی از جناح مخالف است من فقط انتقاد میکنم، در همچین روزنامهای را باید بست! دروغ گفتن و نشر اکاذیب در یک روزنامه، کار بدی است و این امر را محاکمه هم میکنند ولی بدانید، نشر اکاذیب به اندازه دوقطبیسازی زشت و بد نیست».
سخنان پناهیان منطقی بود اما نه از کسی که از هر تریبونی تاکنون برای هجمه علیه جناح مخالفش استفاده میکرد. به هر حال، این چرخش مواضع پناهیان فریاد بسیاری از تندروها و دوستان قدیمیاش را برانگیخت. مثلاً زمانی که پناهیان از روزنامه کیهان به عنوان یکی از مصادیق دوقطبیساز در جامعه نام برد و خواستار تعطیلی این روزنامه شد، این روزنامه هم در حساب کاربری مجازی خود متنی با عنوان «آقای پناهیان کدام طرف ایستادهاید؟!» منتشر کرد و نوشت: «۱۹ شهریور ۱۳۹۹ که برای دفاع از آقای پناهیان در مقابل هجمه ناجوانمردانه رسانههای زنجیرهای و لشکر مجازیشان و حتی برخی جریانهای داخل جبهه انقلاب نوشتیم و توصیه به رعایت «انصاف» و «اخلاق» کردیم؛ فکرش را هم نمیکردیم که حدود ۴ سال بعد در ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ آقای پناهیان (احتمالاً ناخواسته و شاید با مشورت و آدرس غلط برخی اطرافیان) به همان سو بروند و با سخنانی که از یک روحانی بعید به نظر میرسد، آرزوهای چندینوچندساله دشمنان تابلودار انقلاب علیه کیهان را تکرار کنند!» کیهان در بخش دیگری از یادداشتش اینطور آورد: «ولی کاش آقای پناهیان سخنان اخیر خود را با تبلیغات مشابه رسانههای بیگانه علیه کیهان به مقایسه بنشیند و اگر تفاوتی در آن دید، ما را هم بیخبر نگذارد! سالهاست که به تقابل و طعنه و بدگویی مخالفان کمترین اهمیتی ندادهایم بنابراین بدیهی است که اظهارات آقای پناهیان که در مقایسه با آنها بسیار ناچیز است را نادیده میگیریم و به آن اهمیتی نمیدهیم».
همچنین محمد ایمانی، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان نیز در کانال تلگرامیاش نوشت: «بیدقتی آقای پناهیان در اظهارنظر اخیر و متهم کردن روزنامه کیهان موجب ذوقمرگی رسانههای زنجیرهای شد که اتفاقاً ماموریت اصلی آنها دوقطبیسازی در کشور است. این خطیب محترم دچار خطای تشخیص شده و به سمت جبهه خودی شلیک کرده است. سخن اخیر آقای پناهیان، بیانصافی بود و امید که ایشان، این اظهارنظر نسنجیده را که احتمالاً از سر سهو لسان بوده، جبران کند».
حمید رسایی از اعضای جبهه پایداری مجلس هم ساکت ننشست و در واکنش به سخنان پناهیان در کانال تلگرامیاش نوشت: «برادر محترمم آقای پناهیان درباره نفی دوقطبیسازی در رسانهها مطالبی را در حضور جناب آقای پزشکیان و قالیباف بیان کرده و از رسانههایی مثل کیهان که مطابق رسالت مطبوعاتی و انقلابیشان در بزنگاهها درست عمل کرده، انتقادات تندی داشتهاند. این سخنان مورد استقبال گسترده رسانههایی قرار گرفته که در طول این سالها کارشان تبدیل مسائل کشور به دوقطبیهای کاذب بوده». اما احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در نقد مواضع کیهان در یادداشتی مشکل اصلی این روزنامه را خطمشی افراطی آن نمیداند بلکه مشکل را در دو چیز دیگر بیان میکند. به اعتقاد زیدآبادی، اول اینکه (کیهان) مواضع تندروانه خود را از موضع نظام مطرح میکند و به همین دلیل بسیاری محافل، آن را سخنگوی واقعی نظام تصور میکنند. دوم، این روزنامه اهل هتاکی و اتهامپراکنی و پروندهسازی علیه منتقدان است و متاسفانه تاکنون از مصونیت تام برخوردار بوده است. اگر موقعیت سخنگویی کیهان برای نظام به طور رسمی تکذیب شود و مسئولان آن روزنامه، حقوقی بیش از دیگر شهروندان در مقابل قانون نداشته باشند، مشکل حل میشود. تحقق عملی دو شرط فوق اما در صورتی ممکن است که دستاندرکاران این روزنامه از تصدیگری یک موسسه مطبوعاتی حکومتی به بخش خصوصی کوچ کنند و در آنجا افکار افراطی خود را بدون محدودیت و البته مصونیت دنبال کنند. علاوه بر زیدآبادی که به تحلیل رفتارهای تند کیهان پرداخت، جلیل محبی ازجمله چهرههای حامی قالیباف هم در واکنش به اظهارات پناهیان علیه دوقطبیسازی در شبکه اجتماعی ایکس مدعی شد: «کاری که پناهیان شروع کرده را باید سال ۸۲ شروع میکرد. نمیدانم میتواند موفق شود یا خیر. اما راه دیگری نیست».
پناهیان که بود و چه شد
خشم برخی افراد از اظهارات پناهیان چندان تعجببرانگیز نیست. زیرا همینها بودند که سالها و در بزنگاههای مهم سعی کردند تا بر مشکلدارترین سخنان این روحانی متوسط حوزه سرپوش بگذارند.حرفهای پناهیان را در فروردین ماه امسال هنوز فراموش نکردهایم. زمانی که در پخش زنده تلویزیونی صداو سیما سعی داشت تا پیامبر را از چهرهای رئوف و مهربان به شخصیتی بداخلاق تبدیل کند و گفت: «امام علی خشن و پیامبر(ص) گوشت تلخ بود» اما همین رسانهها سکوت کردند و دم نزدند. درحالی که آن سخنان واکنشهای مختلف جریانهای سیاسی را در پی و نشان از آن داشت که سخنان آقای پناهیان هم میتواند پشت پرده سیاست پنهان شود زیرا دوستان او حتی در زمان توهین به مقدسات نیز ساکت میمانند. آن زمان که همین رسانهها و افرادی که سعی در عقلانی خواندن سخنان پناهیان داشتند، هر حرف یا حرکتی را از سوی اصلاحطلبان توهین محسوب میکردند و محسوب میکنند، حال چون مصاحبهشونده از خودشان است، اشکالی ندارد؟
به هر سو تلفیق سیاست و تاریخ سالهاست که پیشه این روحانی سیاستمدار شده است. فروردین ماه امسال علیرضا پناهیان در یک برنامه تلویزیونی گفت که در آموزشوپرورش جاسوس وجود دارد. آذرماه سالی که گذشت هم پناهیان در اصطلاح فرمانی که برای بسیجیان صادر کرد، در بخشهایی از فیلمی که از وی در فضای مجازی و رسانهای منتشر شد، میگوید: بچه مذهبیها باید عرضه داشته باشند و پول در بیاورند. نگویند من چون بچه مذهبی هستم به هم شغل بدهید؟ این شد زندگی؟ این خطیب مشهور در مراسم ویژه شهادت حضرت امام صادق(ع) (سال گذشته) در فاطمیه بزرگ تهران نیز در بخشی از اظهاراتش درباره زندگی در دنیا گفت: اگر بخواهیم به وزیر ارشاد تذکر دهیم که جلوی تولید و پخش فیلم مستهجن را بگیرد، چه تصویری در ذهن دارید؟ زن سرلخت و نمایش شرابخواری و روابط آنچنانی و … منتها از نظر من فیلم مستهجن نیست. فیلم مستهجنی که وزارت ارشاد نباید اجازه تولید و پخش آن را بدهد، یعنی آن فیلمی که زندگی در دنیا را «بدون رنج» نشان دهد. ولو دائم در امامزاده باشد و همه بازیگران هم با چادر و پوشیه باشند!
در مجموع از پناهیان کم گفته نشده است. حتی عدهای متهماش کردند به شراکت با سوپرمیلیاردر معروف و سند ملک در سعادتآباد را منتشر کردند. مسائلی که از سال ۹۹ تاکنون کموبیش مطرح بوده است. خود پناهیان نیز در مقام دفاع برآمد و گفت که چنان وضع مالی بدی دارد که اگر شرح دهد، برایش اعانه جمع خواهد شد و مدعی شد که با هدایای دوستانش روزگار میگذراند. البته اینکه واقعیت امر چیست را خود او میداند و خدایش. اما چرخش مواضع این روحانی و مورد خطاب قرار دادن مستقیم دوستانش برای دوقطبی کردن فضا، بهانهای شد تا مجدداً پیشینه کوتاهی از او را مرور کنیم و منتظر بمانیم تا ببینیم علیرضا پناهیان واقعا مواضعش تغییر کرده یا در آیندهای نزدیک سخنانش را پس میگیرد و به قول سردبیر کیهان جبران خواهد کرد؟!