“محمد قوچانی”
دولت چهاردهم ائتلافی نیست. دولت ائتلافی تعریف تشکیلاتی دارد. چیزی که الان با آن مواجه هستیم را «دولت وفاق ملی» میگویند و من میگویم دولت «توافق ملی» است. یعنی توافقی بین جریانها به شکل مبهم درحال شکلگیری است که براساس آن یک محصول میانهای از حکمرانی ارائه میشود. ما تا رسیدن به دولت وفاق ملی به عنوان یک مفهوم گفتمانی، فاصله قابل توجهی داریم که بخشی از آن به عملکرد آقای دکتر پزشکیان برمیگردد.
تاکتیکی که آقای پزشکیان انتخاب کرده و در انتخابات ریاستجمهوری هم نشانههای آن دیده میشد، این بود که با اکثریت موجود مجلس کنونی تضاد ایجاد نکند. به هر حال آقای قالیباف قبل از اینکه نامزد رئیسجمهوری شود در همین مجلس برای ریاست مجلس حدود ۲۰۰ رای به دست آورد و این نشان میدهد، اکثریت قابل توجهی از شخص آقای قالیباف دفاع میکنند. البته معنی این حرف فقط رای آقای قالیباف نیست و در آنها آراء مستقلین و جریان نزدیک به آقای پزشکیان هم دیده میشود؛ که حدود ۶۰ رای است. دولت آقای پزشکیان یک معاونت برای اهل سنت در نظر بگیرد و از زنان در حوزه معاونت بیشتر استفاده کند. دولت فقط محدود به وزیران نیست و معاونان وزیران و رؤسای سازمانها هم هستند. فکر میکنم اگر این کابینه به شکل یکپارچه رای بیاورد، که قاعدتاً باید تعهد آقای قالیباف باشد، انشاالله در سطوح دیگر هم توافق ملی و دولت توافقساز شکل بگیرد.
مهمترین ماموریت دولت چهاردهم، احیای برجام است و الان یکی از مؤلفان برجام و تالی ظریف، یعنی آقای عراقچی در دولت است. بعد از آن احیاء اقتصاد است که دکتر همتی در قامت یک نامزد اقتصاددان ریاستجمهوری در دولت است. برای آشتی اهل فرهنگ با دولت فقط فردی مانند آقای سیدعباس صالحی میتوانست بین رهبری و روشنفکران پیوند ایجاد کند. در وزارت علوم آقای دکتر سیماییصراف فردی پیشنهاد شده که هم حوزه و هم دانشگاه را میفهمد و حقوقدان است و ضعف دولت در علوم انسانی را میتواند جبران کند.
وقتی که بحث تغییر رئیس مجلس از طرف جبهه پایداری مطرح شد و افرادی مثل آقای رسایی صحبت از تغییر آقای قالیباف داشتند، آقای پزشکیان یک مصاحبه محکم در بهار ۱۴۰۳ انجام دادند و گفتند که معلوم است در مقابل جریانهای رادیکال و افراطی باید از ریاست مجلس آقای قالیباف حمایت کرد. در جلسهای که فراکسیون مستقلین و معتدلین با آقای قالیباف داشتند هم حمایت آنها اعلام شد. بنابراین آقای پزشکیان در انتخاب آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس نقش موثر دارد. حالا نوبت آقای قالیباف است که در ایده دفاع از میانهروی نقش خودش را نشان دهد.
اگر یک فراکسیون قویتر، منسجمتر و با آراء بالاتر از سوی اصلاحطلبان یا میانهروها در مجلس وجود داشت، هم این فراکسیون نقش تعیینکنندهای ایفا میکرد و هم اینکه جریانهای مقابل نمیتوانستند خیلی در مقابل دولت فرصت پیدا کنند و این اتفاقات رخ نمیداد که فردی با ۵۰۰ هزار رای فکر کند که نماینده مردم تهران و ایران است و میتواند هر چیزی به ذهنش میرسد را نسبت به دولت منتخب بگوید.
از طرف دیگر ما انتخابات مجلس اخیر را هم قبل از انتخابات ریاستجمهوری داشتیم و در آن زمان فضای عمومی در مورد مشارکت و رقابت رایدهندگان بهگونهای بود که جامعه در یک وضعیت بین مشارکت و تحریم به سر میبرد. متاسفانه شورای نگهبان و وزارت کشور آقای رئیسی با طراحی خود همچنین نیروهای سیاسی اصلاحطلب با انفعال خود از انتخابات مجلس غفلت کردند و نتیجهاش مجلس ضعیفی است که طبق قانون ادعای بسیار زیادی خواهد داشت. این مجلس با درصد کمی از آراء مردم انتخاب شده اما به لحاظ قانونی تغییری در قدرت مجلس ایجاد نمیشود.
تاکتیکی که آقای پزشکیان انتخاب کرده و در انتخابات ریاستجمهوری هم نشانههای آن دیده میشد، این بود که با اکثریت موجود مجلس کنونی تضاد ایجاد نکند. به هر حال آقای قالیباف قبل از اینکه نامزد رئیسجمهوری شود در همین مجلس برای ریاست مجلس حدود ۲۰۰ رای به دست آورد و این نشان میدهد، اکثریت قابل توجهی از شخص آقای قالیباف دفاع میکنند. البته معنی این حرف فقط رای آقای قالیباف نیست و در آنها آراء مستقلین و جریان نزدیک به آقای پزشکیان هم دیده میشود؛ که حدود ۶۰ رای است. دولت آقای پزشکیان یک معاونت برای اهل سنت در نظر بگیرد و از زنان در حوزه معاونت بیشتر استفاده کند. دولت فقط محدود به وزیران نیست و معاونان وزیران و رؤسای سازمانها هم هستند. فکر میکنم اگر این کابینه به شکل یکپارچه رای بیاورد، که قاعدتاً باید تعهد آقای قالیباف باشد، انشاالله در سطوح دیگر هم توافق ملی و دولت توافقساز شکل بگیرد.
مهمترین ماموریت دولت چهاردهم، احیای برجام است و الان یکی از مؤلفان برجام و تالی ظریف، یعنی آقای عراقچی در دولت است. بعد از آن احیاء اقتصاد است که دکتر همتی در قامت یک نامزد اقتصاددان ریاستجمهوری در دولت است. برای آشتی اهل فرهنگ با دولت فقط فردی مانند آقای سیدعباس صالحی میتوانست بین رهبری و روشنفکران پیوند ایجاد کند. در وزارت علوم آقای دکتر سیماییصراف فردی پیشنهاد شده که هم حوزه و هم دانشگاه را میفهمد و حقوقدان است و ضعف دولت در علوم انسانی را میتواند جبران کند.
وقتی که بحث تغییر رئیس مجلس از طرف جبهه پایداری مطرح شد و افرادی مثل آقای رسایی صحبت از تغییر آقای قالیباف داشتند، آقای پزشکیان یک مصاحبه محکم در بهار ۱۴۰۳ انجام دادند و گفتند که معلوم است در مقابل جریانهای رادیکال و افراطی باید از ریاست مجلس آقای قالیباف حمایت کرد. در جلسهای که فراکسیون مستقلین و معتدلین با آقای قالیباف داشتند هم حمایت آنها اعلام شد. بنابراین آقای پزشکیان در انتخاب آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس نقش موثر دارد. حالا نوبت آقای قالیباف است که در ایده دفاع از میانهروی نقش خودش را نشان دهد.
اگر یک فراکسیون قویتر، منسجمتر و با آراء بالاتر از سوی اصلاحطلبان یا میانهروها در مجلس وجود داشت، هم این فراکسیون نقش تعیینکنندهای ایفا میکرد و هم اینکه جریانهای مقابل نمیتوانستند خیلی در مقابل دولت فرصت پیدا کنند و این اتفاقات رخ نمیداد که فردی با ۵۰۰ هزار رای فکر کند که نماینده مردم تهران و ایران است و میتواند هر چیزی به ذهنش میرسد را نسبت به دولت منتخب بگوید.
از طرف دیگر ما انتخابات مجلس اخیر را هم قبل از انتخابات ریاستجمهوری داشتیم و در آن زمان فضای عمومی در مورد مشارکت و رقابت رایدهندگان بهگونهای بود که جامعه در یک وضعیت بین مشارکت و تحریم به سر میبرد. متاسفانه شورای نگهبان و وزارت کشور آقای رئیسی با طراحی خود همچنین نیروهای سیاسی اصلاحطلب با انفعال خود از انتخابات مجلس غفلت کردند و نتیجهاش مجلس ضعیفی است که طبق قانون ادعای بسیار زیادی خواهد داشت. این مجلس با درصد کمی از آراء مردم انتخاب شده اما به لحاظ قانونی تغییری در قدرت مجلس ایجاد نمیشود.