روایتی از اظهارنظرها و تذکرات “آیتالله هاشمی” درباره رفتار “بشار اسد” با مردم سوریه
به قلم؛ محسن هاشمیرفسنجانی؛ رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
حکومت ۵۳ ساله حزب بعث سوریه سقوط کرد، بسیاری از تحلیلگران و مقامات سیاسی و دولتهای غربی و منطقهای ازجمله کشور ما، شگفتزده نشدند و رئیس مجلس به عنوان نخستین مسئول ارشد کشور در واکنش گفت: «ما بارها به اسد در مورد توجه به مردم تذكر داده بودیم». البته معلوم نیست دقیقاً منظور از «گفته بودیم»، چه کسانی است؟ آیا مستقیم به اسد گفته شده، یا منظور فقط گفته حاج قاسم سلیمانی است یا دیگر مسئولان نظام را هم شامل میشود. لذا بیمناسبت نیست که به این بهانه پروندهای را باز کنیم که از نظر افراطیون «گناه نابخشودنی آیتالله هاشمیرفسنجانی» محسوب میشد. با آغاز بهار عربی در ۱۵ سال قبل، مواضع مختلفی در کشور نسبت به این موضوع گرفته شد که بیتاثیر از حوادث سال ۱۳۸۸ نبود. برخی از افراد و مقامات و شخصیتها، بدون در نظر گرفتن نظر مردم صرفاً براساس مواضع و روابط از برخی از این انقلابها حمایت و برخی را محکوم میکردند و بر این اساس از انقلاب مصر و سقوط حسنیمبارک استقبال و با تلاشها در سوریه مخالفت میکردند. اما برخی دیگر از شخصیتها، بدون در نظر گرفتن مواضع و منافع به طور اصولی از مردمسالاری در کشورهای اسلامی و به قدرت رسیدن حکومتهای مردمی به جای استبدادی استقبال میکردند و مردمسالاری را برآمده از روح اسلام و انقلاب اسلامی میدانستند. البته این پیام معنوی انقلاب اسلامی بود که با برخی افراطگراییها و کجسلیقگیها منجر به دخالت و اقدامات نظامی در کشورهای دیگر شد اما اصل حق تعیین سرنوشت هر کشور توسط مردم آن کشور موضوعی نیست که قابل جدایی از انقلاب اسلامی باشد و بارها مورد تاکید امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب قرار گرفته است. اما بعضی اظهارنظرهای اصولی و دلسوزانه آیتالله هاشمی با تخریب افراطیون مواجه شد. در این میان، سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که از زمان دفاع مقدس روابط نزدیکی با آیتالله هاشمی به عنوان فرمانده جنگ داشت و از سوی رهبر انقلاب نیز ماموریت داشت تا نظرات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در حوزه فعالیتهای برونمرزی اخذ و ایشان را در جریان تحولات قرار دهد، جلسات خصوصی با آیتالله هاشمیرفسنجانی در این زمینه داشت و ایشان نیز با استدلال لزوم توجه به نظرات مردم سوریه را به ایشان یادآور میشدند و سردار سلیمانی نیز با توجه به ارادت قلبی خود به فرمانده جنگ، این سخنان را میشنید و تا حد امکان به مسئولان دولت سوریه و سایر مقامات منعکس میکرد. البته در این مقطع هنوز داعش تشکیل نشده بود و حدود دو سال بعد داعش با نقش و دخالت مثلث غربی، عبری و عربی تشکیل شد. اکنون پس از ۱۵ سال همان سخنان آیتالله هاشمی بازگو میشود اما به نظر میرسد باز هم به اصل و محور این سخن، یعنی محترم دانستن حق تعیین سرنوشت و اعمال نظر مردم در اداره کشور توجه کافی نشده، چراکه در جریان همین سخنان از لایحه حجاب و عفاف که به صورتی واضح و براساس نظرسنجیهای رسمی با نظر اکثریت قاطع مردم تضاد دارد، دفاع میشود. یکی دیگر از ریشههای اصلی سقوط در سوریه، فقر و فلاکت عمومی مردم سوریه حتی در میان نیروهای نظامی و امنیتی این کشور ناشی از هجمه دشمنان و سیاستهای غلط حکمرانی بود، ناترازیها که مترادف محترمانه کسری بودجه و ورشکستگی اقتصاد ملی است، حکومت سوریه را از پا درآورد و متاسفانه امروز همین ناترازیها، اقتصاد ملی ایران را تهدید میکند و متاسفانه سه قوه به عنوان نهادهای اجرایی، قانونگذار و ناظر حاضر به پذیرش مسئولیت تغییر سیاستهای نادرست خارجی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور نیستند. اگر امروز آیتالله هاشمی زنده بود حتماً به مسئولان سه قوه و سایر ارکان کشور توصیه میکرد به نظرات مردم برای اداره کشور توجه شود و با فکر آینده ایران و نسلهای بعد، از اقداماتی که منافع ملی و آینده کشور را به خطر میاندازد براساس آرمانها و شعارهای غیرقابل اجرا و متناقض با واقعیات امروز جامعه پرهیز شود. به دی ماه نزدیك میشویم و در آستانه هفتمین سالگرد رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی قرار داریم، بزرگمردی که همیشه به آینده ایران میاندیشید و نگران سرنوشت مردم بود و گناه نابخشودنی او فهم زودتر مسائل و پیشبینی رخدادها بود که به مذاق افراطیون خوش نمیآمد. باید اصلاح امور و اقدام موثر برای از بین بردن ناترازیها و معیشت مردم را در اولویت كارهای خود قرار دهیم.