کاندیداها این احتمال را بدهند که رئیسجمهور بعدی آمریکا، ترامپ است. پس باید سیاست گفتوگو را در پیش بگیرند. اگر با او گفتوگو نشود به ایران ضربه میزند
عبدالرضا فرجیراد، دیپلمات پیشین و استاد ژئوپلیتیک
با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، نامزدها مسائل گوناگونی ازجمله مباحث اقتصادی و اجتماعی را مطرح میکنند تا در نهایت بتوانند سبد آرای خود را پُر کنند. آنها زمانی که مسائل اقتصادی را مطرح میکنند و وعده کاهش تورم و بهتر شدن معیشت مردم را میدهند، طبیعتاً اولین اقدامی که در سیاست خارجی باید در دستور کار قرار دهند، گفتوگو است. این گفتوگو چه با آمریکا و چه با اروپا باشد باید بتواند در سیاست خارجی آتی کشور یک تعادل را به وجود بیاورد تا در نهایت به کاهش تحریمها منجر شود.
هیچ کدام از نامزدها نمیتوانند به دلیل کسری بودجه و عدم تزریق مناسب ارز خارجی به کشور، وعده کاهش تورم دهند جز اینکه بتوانند تحریمها را رفع کنند تا اعتمادسازی نسبی انجام شود و آنگونه که باید، اهداف و وعدههای خود را محقق کنند. در آمریکا هم بحث انتخابات ریاستجمهوری روزبهروز داغتر میشود و حتی شانس دونالد ترامپ برای پیروزی در این دور از انتخابات همچنان وجود دارد و همین موضوع در صورت پیروزی وی برای ایران مسالهساز خواهد شد. او با نگاه اقتصادی رادیکال خود تلاش میکند تا فروش نفت ایران را بیش از هر زمان دیگر کنترل کرده و حتی تحریمها را گستردهتر کند. این در حالی است که ترامپ نگران تامین نفت نیست. او جزیی از گروهی است که همچنان اعتقاد دارند باید نفت شل را استخراج و آن را به بازار تزریق کرد. در مقابل دموکراتها به مسائل محیط زیست و حقوق بشر و … اعتقاد دارند.
بر همین اساس ترامپ میتواند، کمبود نفت را با تحریم نفت ایران جبران کند و در سوی دیگر او با روسیه و شخص پوتین مراودههای خاص خود را دارد که همین موضوع میتواند تا حدی موجب تزریق بیشتر نفت به بازار غرب از سوی مسکو شود. به عبارتی دیگر نفت روسیه که حالا به بازار چین و هند تزریق میشود با پیروزی احتمالی ترامپ به بازار غرب صادر و به نوعی کسری فروش نفت ایران هم جبران خواهد شد. به همین دلیل دولت بعدی باید با احتمال اینکه ممکن است ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شود، سیاست گفتوگو را در پیش بگیرد تا بتوانیم تحریمها را از سر راه برداریم. باید پذیرفت که هیچ رئیسجمهوری در ایران نمیتواند رضایت مردم را کسب کند مگر آنکه مهمترین مشکل که معیشت، اقتصاد و فقر و فساد است را سروسامان دهد. بنابراین نامزدهای ریاستجمهوری باید تعادل در سیاست خارجی با شرق و غرب را در دستور کار خود قرار دهند. اگر حتی بحث روابط با آمریکا را مدنظر ندارند، میتوان با ادامه مذاکرات و کاهش تنش به نوعی با آمریکاییها هم گفتوگو کرد؛ چراکه با حصول کاهش تنش، فشار آمریکاییها هم کمتر خواهد شد.
لذا باید به سمتی حرکت کنیم که با گذشت سالها اعمال فشار و تحریم بر مردم، اوضاع به سمت ثبات پیش برود. البته نامزدهای انتخاباتی هم تفکرات متفاوتی دارند. بهعنوان مثال طیفی وجود دارند که اگر در انتخابات ریاستجمهوری آتی پیروز شوند، مجدداً باب گفتوگوها را میگشایند و در مقابل اگر طیف دیگری پیروز شود بدون شک روابط جمهوری اسلامی ایران با اروپا بدتر از وضعیت کنونی خواهد شد و حتی ممکن است، مذاکرات با آمریکا که براساس نظر مقامات وزارت خارجه کشورمان در جریان است، قطع شود که همین مساله میتواند بر معیشت و اقتصاد به صورت مستقیم، تاثیر بگذارد و اوضاع را بدتر کند. در این میان موضوع همسایگان و مساله حوزه پیرامونی ایران در سیاست خارجی هم باید مدنظر دولت آینده و حتی نامزدهای انتخاباتی قرار بگیرد اما این به خروجی انتخابات مربوط است و باید دید که چه شخصی از این کارزار انتخاباتی پیروز بیرون میآید. مساله همسایگان و حوزه پیرامونی اساساً یک پرونده دوطرفه است. در برههای امکان دارد که تهران بخواهد، روابطش را با یکی از همسایگان یا دولتهای منطقهای گسترش دهد که مثال عینی آن را هم میتوان روابط ما با عربستان سعودی و ترمیم این مناسبات دانست. همین حالا بحث گفتوگو با بحرین و اردن برای بهبود روابط هم مطرح است. از سوی دیگر طرف مقابل هم ممکن است درخواست گسترش و بهبود روابط داشته باشد اما برای آنها مهم است که چه شخصی در تهران پیروز میشود و همین حالا انتخابات ایران را به دقت زیر نظر دارند.
طبیعتاً از نظر آنها اگر یک فرد متعادل روی کار بیاید و آنها بتوانند به وی اعتماد کنند، اوضاع میتواند تغییر کند. در مورد روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس میتوانیم به سمت پیشرفت بهتر و بیشتری برویم و حتی میتواند این پیشرفت متوقف شود که این موضوع بستگی به خروجی انتخابات دارد. در مورد مابقی همسایگان مانند عراق، ترکیه، پاکستان و حتی قفقاز هم طبیعتاً این تغییرات کمتر است اما اگر یک فرد کاربلد و آگاه به سیاست خارجی وارد میدان شود حتی میتوانیم با این همسایگان هم تعامل بیشتر و بهتری داشته باشیم. بهعنوان مثال، میتوان با جمهوری آذربایجان، ترکیه و حتی کشورهای آسیای مرکزی، روابط بهتری را تعریف کرد. لذا باید دید چه شخصی پیروز میشود و کشورهای دیگر نسبت به آن چه دیدگاهی دارند که این مساله هم ریشه در شعارهای انتخاباتی نامزدها دارد.