هدا احمدی، گروه سازندگی
کمتر از یک سال تا انتخابات دولت چهاردهم باقی مانده و هنوز پس از ۳ سال، دولت رئیسی و مردانش هر کاری که نتوانستند برای بهبود این کشور انجام دهند را بر گردن دولت قبل و حسن روحانی میاندازند. گویا جمله تکراری همه چیز تقصیر روحانی است، پایانی ندارد. مجلس پایداری و طرفداران رئیسی قدرت را دست گرفتند، وعده دادند و گفتند که اوضاع را بهبود میبخشند اما وضعیت نابهسامان اقتصادی این روزها، سیاستهای غلط داخلی و خارجی و تورم که فشار بسیاری را بر مردم وارد میکند، آنقدر واضح است که با انکار آن، انگار بگوییم خورشید شبها طلوع میکند! البته به غیر از اینها، وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشور هم حال خوبی ندارد. اما به هر ترتیب برای رد گم کردن مشکلات و مصائبی که روزانه از سوی دولت سیزدهم بر سر مردم آوار میشود، به حسن روحانی آویخته میشود تا او را مقصر وضعیت فعلی جلوه دهند بلکه اینگونه از بار وضعیت کنونی فرار کنند.
حال نوبت به سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت هم رسیده که تریبون روابط عمومی را دست بگیرد و به خبرگزاری ایرنا، با تاکید بر اینکه آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله زمانبر است، بگوید «کشور به مدت یک دهه دچار عقبماندگی شده بود و در چند سال متمادی درگیر تورم بالای ۴۰ درصد بود اما دولت مردمی تمام این کارها در دو سالونیم انجام داد ، نرخ تورم به میزان قابل توجهی کاهش یافت، رشد نقدینگی به شدت کاهش یافت و از بیش از ۴۰ درصد به ۲۴ درصد رسید».
آقای خلجی البته از تورم ۵۰ درصدی در دولت رئیسی و رئیس متبوع خود سخن نمیگوید از افزایش بیرویه قیمت سکه و طلا نمیگوید و احتمالاً از قیمت ارزاق عمومی خبر ندارد که بار تورمی دولت چه بر سر معیشت مردم آورده است. تمام این اتفاقات در این سه سال رخ داده و چشمها نیز بر همین سه سال بسته شده است. سادهترین کار نیز این است که ناتوانی و ناکارآمدی خود را بر گردن گذشتگان بیفکنیم. تقریباً زمان بسیار زیادی تا انتخابات دولت چهاردهم باقی نمانده و این درحالی است که هنوز مردان دولت نتوانستهاند به وعدههایی که رئیس دولت در سال ۱۴۰۰ داده بود، عمل کنند. بیچاره روحانی که همچنان مقصر اوست. آنهایی که با مشارکت کمتر از ۴۰ درصد قدرت را دست گرفتند، وعده داده بودند که به سرعت اوضاع را بهبود میبخشند اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد تا جایی که رهبر انقلاب نیز «گرانیها، بیثباتی بازار، تنزل ارزش پول ملی و فاصله طبقاتی» را ازجمله «واقعیت تلخ اقتصادی» خواندند و در مقطعی دیگر تاکید کردند: «رشد نقدینگی باید متوقف شود» همچنین از «مسئولان دولتی» خواستند که «به جد مساله بهبود فضای کسبوکار را دنبال و موانع را برطرف کنند» اما ظاهراً نه نقدینگی متوقف شد و نه ارزش پول ملی بهبود پیدا کرد و نه گرانیها برطرف شد. با این حال وقتی این پرسش مطرح میشود که «دولت کجاست؟» و چرا هیچ کنشی درباره این همه مصائب و مشکلات ندارد، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت میگوید: «آنها که میگویند، نقش دولت کجاست باید به این اقدامات توجه داشته باشند. تورم کشور در فروردین ماه وارد کانال ۳۰ درصد شد، این درحالی است که در سال گذشته نیز شاهد کاهش تورم بودیم و اما کاهش آن به کانال ۳۰ درصد دستاورد بزرگی است که نشان میدهد، سیاستهای دولت درحال به بار نشستن است».
البته سیدابراهیم رئیسی نیز خود ازجمله کسانی است که حل نشدن مشکلات فعلی را به گردن حسن روحانی و دولت او میاندازد. به طوری که او نیز ششم فروردین ۱۴۰۳ در صفحه خود در توئیتر نوشت: «هر چه تلاش از دولت در سال ۱۴۰۲ دیدید، در سال جدید بیشتر خواهد شد. همه باید در کنار هم عقبماندگیهای دهه ۹۰ را جبران کنیم».
وعدههای بیعمل
برای آنکه بدانیم دولت رئیسی با چه وعدههایی بر سر کار آمد شاید لازم باشد کمی به عقب برگردیم. سال ۱۴۰۰ سیدابراهیم رئیسی با دعوت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) و جبهه پایداری انقلاب اسلامی برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست قوه مجریه پا به عرصه رقابت گذاشت. پس از انتخاباتی با مشارکتی کم و با آرای طرفداران خودش وارد پاستور شد. رئیسی در مناظرهها و سخنرانیهایی که داشت، وعدههای مشخصی داد و قول داد به آنها عمل کند. احیای برجام، کنترل بازار ارز، افزایش درآمد سرانه، ساخت یک میلیون مسکن در سال، کنترل قیمتها، اینترنت رایگان برای دهکهای پایین، اشتغالزایی و از همه مهمتر مبارزه با فساد ازجمله وعدههای رئیسی بود که روی زمین ماند و نهایتاً در سه سال دولت رئیسی، طبقه متوسط با سیاستهای اقتصادی دولت، در معرض نابودی قرار گرفت و آنهایی که میتوانستند مهاجرت را بر ماندن ترجیح دادند.
بنابراین اگر به عملکرد سه سال گذشته دولت نگاه کنیم، متوجه میشویم که مسائل اقتصادی و سیاسی کشور نه تنها حلوفصل نشدهاند که بر عمق و گستره آنها افزوده شده است. سیدابراهیم رئیسی در این مدت خیلی از مشکلات را از نزدیک دیده و به طور مستقیم در جریان مسائل قرار گرفته است اما قطعاً سیاستگذاری درستی برای حلوفصل انبوه مشکلات کشور نداشت.
رئیس دولت سیزدهم نه تنها به وعدههایش عمل نکرد بلکه شاید تصور نمیکرد، فسادی مانند چای دبش در دولت او رخ دهد و مجبور شود با سکوت از کنار آن بگذرد و پاسخی به رئیس قوه قضائیه که این موضوع را مطرح کرده بود، بدهد و این سوال قاضیالقضات را که گفته بود: «دولت گفته ۶۰ فرد متخلف را برکنار کرده اما تاکنون این افراد به قوه قضائیه معرفی نشدهاند» و آن ۶۰ متخلف کجا هستند؟
البته این بار هم موضوع برگردن دولت روحانی افتاد و گفتند که فسادها از دولت قبل آغاز شده است. هرچند با شفافسازی دستگاه قضا اعلام شد که این فساد از سال ۱۳۹۸ آغاز شده است اما بسط آن در دولت سیزدهم بوده. ساداتینژاد در همان ایام نیز نماینده مجلس از حوزه کاشان و عضو کمیسیون کشاورزی بود و بعدها به ریاست این کمیسیون رسید. هرچند مگر مهم است که فساد متعلق به کدام دولت است که دنبال مقصر بگردیم؟ رئیسجمهور یک کشور باید پاسخگوی خطاهای اطرافیانش باشد نه اینکه ماجرا را در نطفه خفه کند.
رئیسی خیلی زود احمدینژاد شد
محمد مهاجری، فعال اصولگرا در رابطه با هجمههایی که هنوز پس از ۳ سال دولت سیزدهم به دولتهای دیگر وارد میکند به سازندگی گفت: ضربالمثلی هست که قسمت اول آن را نمیگویم اما قسمت دوم میگوید که زمین کجه! دولت آقای رئیسی هم به خاطر همین ضربالمثل است که به جای فکری برای تدبیر و ساماندهی تمام مسائل را همچنان تقصیر دولتهای پیشین میاندازد.
او با بیان اینکه فکر میکنم باید صبر کرد و بعد از دولت ایشان، آمار و ارقامبرداری کرد زیرا آماری که از دوران حکومت آقای رئیسی انجام خواهد شد یکی از کارهای بسیار سخت تاریخ ایران خواهد بود، یعنی بلایی که دولت سیزدهم در این نزدیک به چهار سال و خدایی نکرده در ۸ سال بر سر کشور خواهد آورد قطعاً محمود افغان و شاه سلطان حسین صفوی بر سر ایران نیاوردند.
به گفته مهاجری به غیر از سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت برخی دیگر از اعضای دولت هم ازجمله شخص آقای رئیسی از این قبیل سخنان میگویند که باز هم باید به حساب این گذاشت که این عزیزان خیلی به عالم سیاست ورود ندارند و مهمتر اینکه چون دولت کارنامه قابل دفاعی ندارد بنابراین چاره ای جز غر زدن و زیر سوال بردن کار دولتهای قبل ندارد.
وی افزود: قطعاً به دولت قبل هم انتقادات فراوانی وارد هست اما جاهایی که انتقاد به دولت آقای روحانی وارد میشود آن مواردی نیست که دولت سیزدهم و شخص رئیسی آن را به کرات میگویند. اتفاقاً مواردی که دولت آقای رئیسی به عنوان ضعف دولت قبل بیان میکند، نقاط قوت آن است. بنابراین امیدوارم آقای رئیسی و کابینهشان کمی فرصت پیدا کنند تا کاری هم برای مردم انجام دهند و صرفاً به این بسنده نکنند که به دولتهای گذشته نق بزنند.
این فعال اصولگرا در ادامه اظهار دکرد که رئیسی خیلی زود دارد احمدینژاد میشود. آقای احمدینژاد یک چند سالی طول کشید تا تبدیل به احمدینژاد شد اما رئیسی از همان روزهای اول شروع کردند به احمدینژاد شدن. بهتر است حواسشان باشد که احمدینژاد الان به یک عنصر گوشهنشین بیخاصیت تبدیل شده و واقعاً دوست نداریم که آقای رئیسی در کوتاهمدت به این سرنوشت دچار شوند اما ولع ایشان برای تبدیل شدن به احمدینژاد آنقدر زیاد است که کمی انسان را میترساند. او همچنین تاکید کرد که رئیسی در خرداد ۱۴۰۴ در انتخابات ریاستجمهوری پیروز میشوند و در رقابتی که فقط یک اصل در آن شرکت خواهد داشت.
سخن آخر
البته گویا به غیر از اعضای کابینه سیزدهم، هر روز فقیرتر شدن مردم و عدم تدبیری درست از سوی دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد و سیاستهای داخلی و خارجی که همواره تلاشش این بود تا مشکلات این قوه را بر گردن دولتهای دیگر بیندازد، دیگر جایی برای حامیان بیرونی خودش هم نگذاشته است. به طوری که چند روز گذشته نیز بسیاری از نمایندگان مجلس یازدهم که چشمشان را بر فسادهای این دولت و بیتخصصی اقتصاددانهایش میبستند، حال یا سکوت میکنند یا زبان به انتقاد گشودهاند. حتی قالیباف نیز در آخرین جلسه با مردان اقتصادی رئیسی به آنها اولیتماتوم داد که دیگر مجلس جلسهای با دولت نخواهد گذاشت و باید هرچه سریع تر فکری به حال این اوضاع کند. هرچند اگر راهی بود تا الان انجام شده بود.
به هر حال نمیخواهیم بگوییم که در دولت روحانی وضعیت بسیار خوب بود اما نباید فراموش کرد که در دولت دوم روحانی با دو پدیده جهانی روبهرو شدیم. اول ریاستجمهوری ترامپ که زیان بسیاری برای جهان و از همه مهمتر برای ایران بود و شیوع بیماری کرونا که دست دولت تحریم شده را بسته بود. اما اکنون که نه ترامپ هست و نه کرونا، وضع همان است که بود و اوضاع اقتصادی بدتر از آن دوران شدهاند. با این حال ظاهراً در دولت کسی بنای آن را ندارد مسئولیت بپذیرد ضمن اینکه همچنان با آدرس غلط میخواهندف روحانی را عامل وضع موجود بدانند.