نگاهی به مستند سیاسی هویدا؛ یک پرتره صوتی

مستند «هویدا، یک پرتره صوتی» تلاشی تازه برای بازنمایی یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است که در جشنواره نوزدهم سینماحقیقت بهنمایش درآمده است.
امیرعباس هویدا، نخستوزیری که ۱۳ سال بر مسند قدرت نشست و سرانجام با دستگیری و محاکمهاش به نماد سقوط نظام پهلوی بدل شد. این مستند با انتخاب فرم «پرتره صوتی» و بهرهگیری از نوارهای ضبط شده نزدیکان دولت و دوستان هویدا، رویکردی متفاوت از آثار پیشین در پیش گرفته است. استفاده از صداهای واقعی اشخاص حقیقی، اعتبار پژوهشی اثر را افزایش داده و به مخاطب امکان میدهد با لحن و فضای گفتار نزدیکان هویدا ارتباط مستقیم برقرار کند. صداها بهمثابه سند تاریخی عمل میکنند و روایت را از سطح بازسازی یا بازگویی صرف فراتر میبرند. در کنار این، تصاویر طراحی شده براساس نوارها، ترکیبی تازه میان صوت و تصویر ایجاد کردهاند.
پیشتر محمدحسین مهدویان در مستند داستانی «ایستاده در غبار» از الگوی مشابهی بهره برده بود؛ یعنی بازسازی روایت بر پایه نوارهای صوتی. با این حال، تفاوت مهم «هویدا یک؛ پرتره صوتی» در ساختار اپیزودیک آن است. برخلاف روایت دراماتیک و خطی مهدویان، این مستند فصلبهفصل پیش میرود و هر اپیزود به بخشی از زندگی و کارنامه هویدا اختصاص دارد. همین انتخاب باعث میشود، روایت بیشتر به پژوهش تاریخی نزدیک شود تا به درام سینمایی. علاوه بر نوارهای صوتی کمتر شنیده شده، فیلم از آرشیو تصویری کمتر دیده شده شامل عکسها و فیلمهای مربوط به هویدا و آن دوره بهره میبرد. این تصاویر جذابیت بصری و پژوهشی اثر را ارتقا داده و به مخاطب امکان میدهد با فضای تاریخی دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی ارتباطی ملموس برقرار کند. در مقایسه با مستند پیشین شبکه «من و تو» درباره هویدا، این اثر تلاش کرده زوایای تازه و گاه متناقضی از زندگی او را نشان دهد.
یکی از محورهای اصلی مستند، تأکید بر فساد در دولت پهلوی است. جملهای کلیدی در فیلم مطرح میشود: «هویدا رشوه نمیگرفت اما از بیتالمال زیاد رشوه میداد». این نگاه، تناقض میان ادعای مبارزه با فساد و واقعیت ناکارآمدی دولت را برجسته میکند. مستند همچنین سقوط شاه را به حضور هویدا و وزرای ناکارآمدش پیوند میزند و دبیرکلی او در حزب رستاخیز را همزمان با نخستوزیری، نشانهای از اختلالات سیاسی و اجتماعی آن دوره میداند. هویدا ۱۳ سال نخستوزیر بود اما دستگیریاش نقطهعطف کارنامه سیاسی او شد. فیلم نشان میدهد که بازداشت هویدا بهنوعی برای آرام کردن مردم صورت گرفت؛ اقدامی نمادین که نشان میداد، نظام پهلوی در حال فروپاشی است.
بخش پایانی مستند به محاکمه هویدا اختصاص دارد. نقلقولی از مهندس بازرگان درباره «فریبکاری و دروغگویی هویدا» در فیلم برجسته میشود. گزارشهای مردمی از رضایت نسبت به محاکمه و اعدام او پخش میشود، در حالی که اعتراضاتی نیز به اعدام زودهنگام مطرح شده است. با این حال روایت مرگ هویدا از اعدام تا قتل یا ترور به ضعیفترین شکل در فیلم پرداخت شده و گویی فیلمساز از ورود جدی به این بخش پرابهام پرهیز کرده است. این بیتوجهی، یکی از مهمترین نقاط ضعف مستند بهشمار میرود. در کنار آن، زندگی شخصی هویدا نیز تقریباً نادیده گرفته شده است؛ از روابط فردی و عادات روزمره تا جنبههای انسانی شخصیت او هیچ پرداختی وجود ندارد. این کاستیها باعث میشود، تصویر هویدا در فیلم بیشتر به یک نماد سیاسی فروکاسته شود تا یک شخصیت چندوجهی انسانی.
بهنظر میرسد، سازندگان تصویری گزینشی از زندگی و شخصیت هویدا به تماشاگر ارائه دادهاند. همانقدر که مستند شبکه «من و تو» یکسویه و بهنفع او بود، این مستند نیز بهنحوی به تخریب یا دستکم نادیده گرفتن دستاوردهای او خلاصه میشود. پرسش مهمی در این میان شکل میگیرد: شخصی ناکارآمد، فاسد و دروغگو چگونه توانسته ۱۳ سال در بالاترین مسند قدرت اجرایی کشور بنشیند؟ همین پرسش نشان میدهد که نقش سفارشدهندگان در چنین کارهایی به شدت مهم است. با وجود تصاویر و فیلمهای آرشیوی مهم و دیده نشده، اصل موضوع در این مستند بهنظر میرسد تخریب هویدا بوده و همه تمهیدات با این هدف صورت گرفته است.
«هویدا یک؛ پرتره صوتی» را میتوان تلاشی جسورانه برای بازخوانی یکی از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر دانست. استفاده از صداهای واقعی و آرشیو کمتر دیده شده، اعتبار و جذابیت پژوهشی اثر را افزایش داده است. با این حال ضعف در پرداخت ابعاد شخصی و روایت مرگ هویدا، تصویر او را ناقص باقی میگذارد. این مستند بیش از آنکه پاسخ دهد، پرسش میسازد؛ پرسشهایی درباره فساد، ناکارآمدی، سقوط شاه و نقش هویدا در این میان. شاید همین ویژگی، مهمترین دستاورد آن باشد: گشودن باب گفتوگو درباره گذشتهای که هنوز سایهاش بر امروز سنگینی میکند.

