بایدهاونبایدهای ایمنی پس از آتش بس

فیلمی که این روزها بهویژه در روزهای حمله به کشور بهطور گسترده در فضای مجازی منتشر شده، صحنهای از یکی از خیابانهای تهران را نشان داده است: مردی در میانه وضعیت پدافند هوایی، درست مقابل یک جایگاه سوخت ایستاده، در حالی که با خونسردی، تخمه میشکند و به آسمان خیره شده است؛ اکنون که آتشبس برقرار شده است بهعنوان فردی با اندکی تخصص و دغدغه در حوزه ایمنی، لازم میدانم نکاتی را مطرح کنم؛ فراتر از مفاهیمی همچون شجاعت یا عادیسازی، آنچه در این فیلم و نمونههای مشابه آن بهروشنی دیده میشود، نبود آموزشهای پایهای برای مواجهه با شرایط بحرانی است (اینجا منظور از شرایط بحرانی، شرایط جنگی است اما میتوان همین الگو را در حوادثی همانند زلزله، آتشسوزی و… نیز مشاهده کرد). در شرایط تنش هوایی، حملات موشکی یا عملیات پهپادی، نخستین اقدام ضروری، فعالسازی سامانههای هشدار و آژیر خطر است تا مردم فرصت واکنش ایمن داشته باشند؛ آموزش عمومی و آگاهیبخشی در این زمینه امری حیاتی است. در نبود پناهگاه یا جانپناه مناسب، افراد باید بهسرعت بر زمین دراز بکشند، دستان خود را روی سر بگذارند و از پنجرهها، دیوارها، تیرهای برق، درختها و سایر نقاط ناپایدار دور شوند؛ همچنین لازم است از حضور و قرار گرفتن در نزدیکی مکانهای پرخطر مانند جایگاههای سوخت جدا خودداری کنند؛ نکتهای که متاسفانه در این فیلم نادیده گرفته شده است. بیتوجهی به اصول پدافند غیرعامل، مدیریت بحران و نبود مانورهای آموزشی موثر موجب شده است که بخش زیادی از شهروندان، آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط اضطراری را نداشته باشند و گاه با رفتارهایی پرخطر، سلامت خود و دیگران را بهمخاطره اندازند. صحنه مرد ایستاده کنار پمپبنزین، نه نماد «شجاعت» بلکه نشانهای روشن از فقدان آموزش و نبود آمادگی در شرایط بحرانی است. در چنین شرایطی، نقش رسانهها- بهویژه رسانههای رسمی و پرمخاطب- بسیار حیاتی است؛ هم در حفظ آرامش و روحیه عمومی، هم در ارائه آموزشهای کاربردی که میتوانند بهصورت مستقیم جان انسانها را نجات دهند.

