درباره ترور “حسنعلی منصور”
آیا ترور حسنعلی منصور، سیوششمین نخستوزیر ایران آن طور که اعضای موتلفه مطرح کردهاند، فتوای شرعی داشته است؟ دلیل آن چطور؟ آیا تنها لایحه کاپیتولاسیون یا لایحه دیگری که او برای سهیم شدن شرکتهای خارجی در فروش نفت ایران در دست داشت، تنها عوامل ترور بودهاند؟ در پنجاهمین سالگرد این ترور، سازندگی با توجه تازهترین اسناد منتشر شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ترسیم دوباره ماجرا پرداخته است.
ترور از نظر آیتالله منتظری
سیوششمین نخستوزیر ایران در زمان پهلوی، ساعت ۱۰:۳۰ صبح روز پنجشنبه، یکم بهمن ۱۳۴۳ پیش از ورود به ساختمان مجلس در میدان بهارستان از سوی محمد بخارایی از اعضای حزب موتلفه اسلامی مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً ۵ روز بعد در اثر جراحات وارده از دنیا رفت. این ترور در حالی انجام شد که اعضای موتلفه بارها درباره مجوز شرعی یا همان فتوای آن سخن گفتهاند. ابتدا طرح فتوا از سوی آیتالله خمینی را طرح کردند اما این گفته توسط برخی اعضا مانند مهدی عراقی تکذیب شد و موسسه حفظ و نشر آثار امام هم صدور فتوا از جانب ایشان را تایید نکرد. عراقی در خاطرات خود نوشت: «برای این کار [ترور منصور] کسانی فرستاده شده [اند]پهلوی آقای خمینی که در این جریانات فتوا بگیرند و آقای خمینی فتوا نداده در مرحله اول. در مرحله دوم باز فرستادهاند و آقا به آن حامل گفته که اصلاً به تو چه که توی این کارها دخالت میکنی». سال ۱۳۹۶ محمدنبی حبیبی، دبیرکل وقت حزب موتلفه، ترور منصور را با تایید شرعی آیتالله مطهری خواند، درحالی که فرزند او یعنی علی مطهری تاکنون هیچ اشارهای به این موضوع نکرده است. حالا با گذشت ۵۰ سال از آن واقعه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی استفتایی از آیتالله منتظری، بعد از پیروزی انقلاب را منتشر کرده است. این استفتا به طور کلی در مورد ترور است و بعد هم از درستی یا نادرستی ترور منصور پرسش میشود. در متن این استفتا خطاب به آیتالله منتظری آمده است: «فتوای حضرت عالی درباره ترور (اعدام انقلابی) چیست؟ اگر حرام است، آیا ترور افرادی مثل حسنعلی منصور که توسط مبارزین قبل از انقلاب انجام شد، حرام بوده است؟» این مرجع تقلید، استفتا را اینطور پاسخ داده است: «در حدیث معتبر وارد شده که ابوصباح کنانی به امام صادق(ع) میگوید: همسایهای داریم که نسبت به امیرالمومنین(ع) بدگویی میکند، اجازه میدهید به حساب او برسیم؟ حضرت فرمودند: آیا تو کاری انجام میدهی؟ گفتم: به خدا قسم اگر اجازه دهید در کمین او مینشینم و با شمشیر خود، او را میکشم. حضرت فرمودند: «هذا لَفَتْک و قد نهی رسولالله(ص) عَنِ الفَتک، یا اباالصباح! انالاسلام قَید الفَتک» (کافی، ج ۷، ص ۳۷۵) این کار ترور است و رسول خدا(ص) از ترور نهی کردند؛ ای ابا صباح، اسلام مخالف و مانع ترور است و حضرت مسلم بنعقیل نیز همین حدیث را از رسول خدا (ص) نقل کردند و بر این اساس نسبت به ابن زیاد ملعون حاضر نشد این کار را انجام دهد. انشاالله موفق باشید». اما در نهایت اسدالله بادامچیان، تلاشها برای ترور منصور را به خاموشی و آیتالله میلانی نسبت داده و گفته است: «مهمترین کار مرحوم خاموشی، گرفتن حکم فتوای مجازات الهی حسنعلی منصور، عامل تصویب قانون ننگین کاپیتولاسیون از آیتالله میلانی بود».
ترور به دنبال گرانی بنزین
در روایتهایی که تاکنون درباره ترور حسنعلی منصور وجود دارد، کاپیتولاسیون نقش پررنگی دارد. از نظر معترضان به نظام حاکم، ترور نخستوزیر وقت ایران به دلیل تصویب این لایحه بود. محمد بلوری، روزنامهنگار کهنهکار حوادث که خاطراتی از آن دوران دارد، جز لایحه مذکور، موضوع دیگری را هم مطرح کرده است: «منصور روز حادثه ترور، لایحهای را به مجلس میبرد که براساس آن ایران و چند شرکت نفتی خارجی در حفاری چاههای نفت در محدوده تعیین شده و استخراج و فروش نفت سهیم میشدند و از فروش نفت توسط این کنسرسیوم، سهمی نه چندان قابل توجه نصیب ایران میشد». با وجود این گزارشی از ساواک به تاریخ بیستم فروردین ۱۳۵۱ موجود است که مامور مربوطه، گرانی نرخ ارزاق در دولت امیرعباس هویدا را یادآور و گوشزد میکند که اگر این روند ادامه یابد، او نیز مثل منصور ترور خواهد شد. در جایی نیز اشاره کرده که منصور به خاطر گرانی بنزین ترور شد. در متن سند که مهر خیلی محرمانه دارد، آمده است: «از بدو انتخاب شدن آقای هویدا به سمت نخستوزیری تاکنون روزبهروز به نرخ ارزاق و مایحتاج مردم افزوده شده است. با توجه به اینکه مرحوم حسنعلی منصور را به علت گران شدن نرخ بنزین به قتل رساندند، بعید نیست که مشارالیه را نیز به همین جهت ترور نمایند». دولت حسنعلی منصور اواخر پاییز ۱۳۴۳ تصمیم گرفت، سیاست مالیاتی تازهای اعمال کند که براساس آن بهای هر لیتر بنزین از سوم آذر در داخل کشور به ۱۰ ریال، نفت سفید ۳.۵ ریال و نفت کوره ۱.۲ ریال (به استثنای خوزستان) افزایش یافت؛ سالی ۴۰۰۰ ریال عوارض بر اتومبیلهای گازوئیلی بسته شد و ۱۰ هزار ریال نیز عوارض خروج از کشور. شدت اعتراضات مردم در آن زمان به قدری بود که گرانی کمتر از ۵۰ روز دوام آورد و شاه در بیستمین روز دی ماه ۱۳۴۳ دستور داد قیمت نفت و بنزین کاهش یابد و نفت سفید به قیمت سابق و بنزین به قیمت دو ریال کمتر در اختیار مردم قرار گیرد.
نکته دیگر اما تاثیر چنین اتفاقی در مناسبات سیاسی از نظر حاکمان آن دوره است. اسدالله علم، وزیر درباره پهلوی در سیزدهمین روز آذرماه سال ۴۷ در این باره نوشته است: «بحث درباره وضعیت دانشگاهها و عملکرد امیرعباس هویدا، نخستوزیر، مطرح شد. شاه اظهار کرد که هویدا فردی بسیار زیرک است. من نیز عرض کردم که به هر حال مردم او را پذیرفتهاند و به نظر میرسد که او از سرنوشت حسنعلی منصور درس گرفته باشد چراکه آن مرحوم بیش از اندازه جسور بود، درحالی که هویدا برعکس، فروتنی بسیاری از خود نشان میدهد».