به یاد “دکتر احمد تفضلی”
ساعت۱۲:۳۰ ظهر روز دوشنبه ۲۴ دی ماه ۱۳۷۵ زمانی که احمد تفضلی، دفتر کارش در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را ترک کرد، نامه و کارهای نیمهتمامش هنوز روی میز بود. اطمینان داشت که فردا صبح زود دوباره به آن اتاق باز خواهد گشت، تازه پدربزرگ شده بود و آخرین نامهای هم که برای دخترش نوشته بود را روی میز گذاشت و از همکارش، ژاله آموزگار خواست که بدهد آن را پست کنند. نمونه چاپی آخرین کتاب در دست انتشارش؛ تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام را برای بازبینی نهایی در کیف چرمیاش با خود برد تا در قراری که ساعت ۱۰ روز سهشنبه ۲۵ دی با ناشرش داشت، کار را تمام شده تحویل دهد. خداحافظی کرد و رفت اما دیگر به آن اتاق بازنگشت. با خودروی شخصی راهی منزلش در شمیران شد اما حتی به منزل هم نرسید و مرگ او نیمهشب در تهران رخ داد و علت آن را تصادف خودرو اعلام کردند. سازندگی به همین مناسبت به شرح زندگی و آثار این زبانشناس برجسته ایرانی پرداخته است.
آغاز مسیر پربار
۱۶ آذر ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمده بود؛ تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و دیپلم ادبی خود را از دارالفنون دریافت کرد. پس از فارغالتحصیل شدن از دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه تهران به انگلستان رفت و فوقلیسانس رشته فرهنگ و زبانهای باستانی ایران را از مدرسه زبانهای شرقی دانشگاه لندن دریافت کرد اما کار او تمامشدنی نبود و پس از طی یک دوره پژوهشی در پاریس و بازگشت به ایران، دکتری خود را هم از دانشگاه تهران گرفت. از همان زمان گذراندن پایاننامه و تز دکتری در دانشگاه فعالیتهای پژوهشی زیادی داشت و حتی به عنوان پژوهشگر در استخدام اداره فرهنگ عامه بود و از سال ۱۳۴۷ هم به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. پس از انقلاب عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و از سال دو سال قبل از آن حادثه مشکوک و درگذشتش، سمت معاونت علمی و پژوهشی این فرهنگستان را هم بر عهده داشت. یکی از مهمترین کارشناسان زبانهای باستانی ایران بود و جز آشنایی با زبان روسی به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ادبیات فارسی هم چیرگی کامل داشت.
جاهطلبی در پرداختن علم
دکتر ژاله آموزگار یکی از همکاران دیرین احمد تفضلی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، او را اینگونه توصیف میکند: همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار میکرد. تعمدی داشت که در پایان اغلب مقالات خارجی خود، عبارت دانشگاه تهران را بیفزاید. سعی کرد و موفق شد مقام والای استادی را در سطح جهانی نگاه دارد، تفکر عالمانه و روش عالمانه داشت. برنامهریز بود و سازنده، سختکوش و پرکار و خوشبختانه بسیار موفق. کارنامه علمی او آینه این موفقیت است. او جاهطلبی علمی داشت و در مسائل علمی کمالطلب بود. در این زمینه به هیچوجه به کم و ناقص قانع نبود. در کارهای علمیاش کمال کمال را میجست و به این کمال و به عرضه آن در سطح بینالمللی علاقهمند بود و بسیار خوشحال میشد، وقتی مشاهده میکرد که به عنوان دانشمند در سطح جهان مطرح است. ولی با همه دانشش در کلاسهای درس با دانشجویان مؤدب بود و مهربان، خنده و شوخی را چاشنی مطالب مشکل درس میکرد، برای کارهای دانشجویانش وقت میگذاشت. درست چند روز پیش از این حادثه بود که پابهپای دانشجویی که با او پایاننامهاش را میگذارند به مخزن کتابخانه رفت و با تکتک کتابها آشنا کرد، بالا که آمد دستهایش از خاک کتابها سیاه بود. بر احترام دانشمندان سالخورده نسبت به خود میبالید. از اینکه استاد فروزانفر او را در ۲۰ سالگی بر صفحه کتابی، دوست عزیز خطاب کرده بود و در مقدمه کتاب عطار از این دانشجوی دکتری آن دوران با آن لحن مهربانانه یاد کرده بود با افتخار سخن میگفت.
دو هفته پیش از حادثه، وقتی دانشجویان سال آخر فوقلیسانس زبانهای باستانی دانشگاه تهران عکسهای یادگاری که از همه استادان گرفته بودند نشان دادند، مدتی به عکس تنهای خود خیره شد. وقتی ژاله آموزگار به شوخی او را به «نارسیسم» متهم کرد؛ پاسخ داد: «برای این خوشم میآید که عکس مناسبی برای مراسم یادبود پس از مرگ است». بزرگ شده این عکس روی نخستین صفحه چاپ چهارم کتاب «شناخت اساطیر ایران» قرار گرفت و در روز درگذشت او، آماده پخش بود.
میراث ماندگار
ترجمه دوجلدی کتاب «نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران» از آرتور کریستن سن با همکاری ژاله آموزگار یکی از مهمترین آثار احمد تفضلی است و در این کتاب مترجمان برخی مطالب را با مراجعه به منابع فارسی و عربی و حتی اوستا تصحیح کردهاند. «تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام» آخر اثر اوست که توسط دکتر «ژاله آموزگار» منتشر شد که روند پیشرفت ادبیات ایران از آغاز تا پایان دوره صفویه با جزئیات کامل در آن شرح داده شده است. «واژهنامه مینوی خرد» ازجمله دیگر کتاب مهم اوست که دربردارنده تمام واژههایی است که در متن مینوی خرد آمده است. احمد تفضلی بیش از ۱۰ عنوان کتاب دارد و جوایز و تقدیرنامههای زیادی را هم به واسطه فعالیتهای پژوهشی خود دریافت کرده است ازجمله مدال درجه اول فرهنگ، تقدیرنامه و جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹، لوح تقدیر و جایزه کتاب برگزیده دانشگاههای کشور ۱۳۷۰، جایزه گیرشمن در مارس۱۹۹۴ درجه دکتری افتخاری ایرانشناسی در شهریور ۱۳۷۵ از دانشگاه دولتی سنپترزبورگ.