اشرف بروجردی، چهره اصلاحطلب و مدافع حقوق زنان پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت
گروه سیاسی: اولین خبر مهم دیروز صبح بود. در روزی که سرما زوزه میکشید، اشرف بروجردی، یکی از زنان و چهرههای جریان اصلاحطلب و عضو جبهه مشارکت پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان در سن ۶۸ سالگی درگذشت. او نه فقط بهعنوان نخستین زنی که پس از انقلاب اسلامی به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رسید بلکه به مثابه یکی از صداهای پایدار حقوق زنان و جامعه مدنی شناخته میشد. شخصیتی که برآمده دوم خرداد ۷۶ و دوره اصلاحات بود و توانست در میان ساختارهای سنتی و بسته سیاسی دهه ۷۰ راهی برای حضور مستمر زنان در مدیریت باز کند. مرور زندگی حرفهای بروجردی تصویر تکاندهندهای از تضادها و امیدها در ایران معاصر عرضه میکند. او در دولت اصلاحات بهعنوان معاون اجتماعی وزارت کشور فعال بود و بعدها در دولت روحانی به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی رسید. پلههایی که تنها نمادین نبودند بلکه نشان از تلاش واقعی برای نفوذ زنان به سطوح کلان مدیریتی داشتند. بهرغم آنکه مسیر سیاسیاش همواره با مقاومت و محدودیتهای ساختاری روبهرو بود، حضورش در سیاست ایرانی در تقابل با برادرش علأالدین بروجردی که در اردوگاه اصولگرایی قرار داشت و از چهرههای شناخته شده این جریان بود، بیانگر پیچیدگی و چندصدایی در کانون قدرت است.
از نجف تا تهران
بروجردی متولد سال ۱۳۳۶ در نجف و نوه آیتالله علیمحمد بروجردی بود؛ زنی برخاسته از خانوادهای روحانی که مسیر زندگیاش، از همان سالهای نخست، در تلاقی سیاست، آموزش، دین و کنش اجتماعی شکل گرفت. او خواهر علأالدین بروجردی، سیاستمدار باسابقه و از چهرههای شاخص جریان اصولگراست. سیاست در ایران به طرز عجیبی، بازیهای پیچیدهای دارد. او که در دهه ۷۰ با برادرش زاویه سیاسی داشت در دهه ۹۰ در یک جبهه واحد قرار گرفتند که میانهروی نام داشت.
زندگی شخصی اشرف بروجردی با یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران گره خورده است. او همسر شهید غلامعلی معتمدی، معاون وزیر کار دولت شهید رجایی و از شهدای انفجار هفتم تیر ۱۳۶۰ در دفتر حزب جمهوری اسلامی بود. تجربه این فقدان نهتنها زندگی خانوادگی او را دگرگون کرد بلکه در شکلگیری نگاه اجتماعی و سیاسیاش نیز نقشی تعیینکننده داشت.
بروجردی پیش از انقلاب، دانشجوی رشته شیمی در دانشگاه اصفهان بود و پس از انقلاب فرهنگی، مسیر حرفهای خود را در آموزشوپرورش ادامه داد و از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ بهعنوان معلم فعالیت کرد. پس از شهادت همسرش به همراه فرزندانش به تهران آمد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته روانشناسی در دانشگاه تهران از سر گرفت. او کارشناسی ارشد الهیات را از دانشگاه آزاد اسلامی و دکترای فقه سیاسی را از دانشگاه بیروت دریافت کرد؛ ترکیبی آموزشی که به خوبی پیوند میان دین، سیاست و مسائل اجتماعی را در اندیشهاش نشان میدهد.
از اوایل دهه ۱۳۷۰ فعالیت دانشگاهی بروجردی آغاز شد. ابتدا با رتبه مربی در دانشگاه الزهرا(س) تدریس کرد و از سال ۱۳۷۳ نیز همکاری خود را با پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز کرد و تا پایان عمر علمیاش در این مجموعه، حضوری فعال داشت.
حضور زنانه در قدرت
اما نقطه عطف فعالیت اجرایی اشرف بروجردی به دوران دولت اصلاحات بازمیگردد. او از سال ۱۳۷۶ بهعنوان مشاور وزیر و مدیرکل امور زنان وزارت کشور منصوب شد و تمرکز اصلیاش بر تقویت شوراها، مشارکت اجتماعی و نهادهای محلی بود. در سال ۱۳۸۰ در دولت دوم سیدمحمد خاتمی بهعنوان معاون وزیر کشور در امور اجتماعی و شوراها انتخاب شد؛ انتصابی که نام او را بهعنوان اولین معاون زن وزارت کشور پس از انقلاب در تاریخ ثبت کرد. بروجردی در این دوره، مسئولیتهایی چون دبیری شورای اجتماعی کشور و هیات مرکزی حل اختلاف شوراها را نیز برعهده داشت و در حوزههایی فعالیت میکرد که مستقیماً با مشارکت مدنی، مدیریت محلی و مطالبات اجتماعی در ارتباط بود. در دی ماه ۱۳۸۱ نشان دولتی «مهر» از سوی رئیسجمهور وقت به او اعطا شد؛ نشانی که به زنان فعال در عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعلق میگرفت و جایگاه بروجردی را در بدنه مدیریتی دولت اصلاحات برجستهتر کرد. بروجردی تلاشش این بود که نماینده آرزوی نسلی از زنان و فعالان مدنی باشد که میخواستند، ایران را از حصارهای جنسیتی و سیاسی بیرون بکشند و به سمت جامعهای بازتر هدایت کنند. حضورش در عرصه عمومی، تلاش برای تسهیل گفتوگوی جناحها و دفاع مداوم از حقوق زنان بهویژه در شرایطی که اصلاحطلبان در بسیاری برههها در حاشیه قرار گرفتهاند، نمونهای از پایمردی بود. پس از سالها فعالیت دانشگاهی و اجرایی، بروجردی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ معاون فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود سپس با حکم حسن روحانی، رئیسجمهور وقت از سال ۱۳۹۵ تا آذر ۱۴۰۰ ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران را برعهده گرفت و در دولت سیزدهم این پست را واگذار کرد. او در دولت یازدهم همچنین مدتی بهعنوان مشاور رئیسجمهور فعالیت داشت. مدیریت او بر کتابخانه ملی صرفاً یک حضور نمادین زنانه نبود؛ بلکه تلاشی بود برای فعالتر شدن این نهاد در نسبت با جامعه پژوهشی و فرهنگی کشور. در کنار مسئولیتهای دولتی، اشرف بروجردی چهرهای حزبی و تشکیلاتی نیز به شمار میرفت. فعالیت سیاسیاش را پس از پیروزی انقلاب با حزب جمهوری اسلامی آغاز کرد سپس از اعضای حزب مشارکت ایران اسلامی بود و در ادامه در حزب اتحاد ملت ایران، نقشآفرینی کرد. او در مقاطع مختلف ازجمله در انتخابات مجلس هشتم، ریاست کمیته زنان و جوانان ائتلاف اصلاحطلبان را برعهده داشت و در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نیز مسئولیت کمیته زنان ستاد انتخاباتی حسن روحانی را پذیرفت.
میراث ماندگار
سالهای پایانی عمر اشرف بروجردی بیش از هر چیز با بیماری سپری شد اما ارتباطش با رسانهها قطع نشد. او همچنان پاسخگوی خبرنگاران بود و از چهرههای مرجع در تحلیل مسائل سیاسی بهویژه مطالبات زنان بهشمار میرفت. بروجردی در همه این سالها به دو خصلت شناخته میشد؛ پایبندی به اندیشه اصلاحطلبی و دفاع پیگیرانه از حقوق زنان؛ حتی در سالهای فشار و انزوای پس از ۱۳۸۸. اشرف بروجردی ازجمله زنانی بود که راه خود را در سیاست و مدیریت دولتی گشود بیآنکه از تجربه زیسته، رنجهای شخصی و دغدغههای اجتماعیاش فاصله بگیرد. میراث او، نه فقط در «اولین بودن»ها بلکه در پیوندی است که میان سیاست، جامعه مدنی و حقوق زنان برقرار کرد؛ مسیری که نامش را در تاریخ معاصر ایران ماندگار خواهد کرد.

