دفاع از ایران را نباید به خرید پهپاد و موشک و تقویت صنایع نظامی محدود کرد
به قلم؛ سیدحسین مرعشی؛ دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
![]()
رویداد اخیر در جریان حمله اسرائیل (و بهتبع آن آمریکا) به ایران، نمونهای قابل تامل از خیزش ملی در برابر دشمنی خارجی بود. دشمن خارجی که روی نارضایتیهای داخلی مردم ایران (در حوزه اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی) حساب کرده بود؛ با حملات غافلگیرانه و هدف قرار دادن چهرههای ارشد نظامی، تصور داشت ایرانیها به خیابان میآیند، از حاکمیت فاصله میگیرند و بهنوعی، این حمله را فرصتی برای ابراز خشم و اعتراض خود میدانند اما این تحلیل، غلط از آب درآمد. روح میهندوستی ایرانیان برخاست. بسیاری از مردم، چهرههای هنری، فرهنگی و اجتماعی، حتی منتقدان سیاستهای نظام، مقابل این تجاوز کنار هم ایستادند و اختلافات خود را کنار گذاشتند. این واکنش ملی، نمایی دلنشین از وطنپرستی بود. مقام معظم رهبری نیز در سخنانشان با احترام به این واکنش مردم، از نقش مهم آنان در حفظ کیان کشور یاد کردند و به اهمیت سرمایه اجتماعی در مواقع بحرانی اذعان داشتند.
اگر وطن برای ما اهمیت دارد، نباید وطندوستی را محدود به واکنش مقابل تجاوز نظامی بدانیم؛ بنابراین نکته مهمی که باید به آن توجه شود، این است که وطنپرستی فقط در مواقع جنگ و حمله نظامی معنا ندارد. دفاع از وطن تنها به خرید پهپاد، موشک و تقویت صنایع نظامی محدود نمیشود. میهندوستی واقعی یعنی حساس بودن به همه تهدیداتی که موجودیت و اعتبار ایران را تهدید میکنند؛ چه این تهدید، بمب و موشک باشد، چه فقر، جهل، فساد، ناکارآمدی، تورم، یا عقبماندگی علمی و تکنولوژیک.
نمیتوان نسبت به فقر ساختاری در کشور بیتفاوت بود و همزمان ادعای وطنپرستی داشت؛ نمیشود ۴۰ درصد تورم را نادیده گرفت اما بهخاطر تقابل با دشمن خارجی به خودمان مدال افتخار وطندوستی بدهیم. اگر کسی بهراستی عاشق ایران است باید نسبت به دردهای مزمن آن نیز حساس باشد.
ایران فقط مرزهای جغرافیایی نیست؛ ایران یعنی مردمی که در آن زندگی میکنند یعنی کودکانی که آیندهشان در خطر است، یعنی بازنشستهای که با حداقل معیشت روزگار میگذراند، یعنی جوانی که از ناامیدی به مهاجرت میاندیشد؛ میهندوستی یعنی فهم این مشکلات و تلاش برای حل آنها. این نگاه جامع به وطنپرستی باید هم در دولت و حاکمیت نهادینه شود و هم میان مردم. مجلس، دولت، نهادهای اجرایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، همه باید این نگرش را در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.
مردم نیز باید بدانند که دشمن فقط کسی نیست که از بیرون خاک ما را تهدید میکند. گاه دشمن واقعی، از درون است؛ بیتوجهی به علم، بیاعتنایی به عدالت اجتماعی، گسترش نابرابریها، سرکوب آزادی اندیشه و بیان و جهل ساختاری که مانع توسعه پایدار میشود. دشمن ممکن است همان فقر پنهانی باشد که بخش عمدهای از جامعه را به انزوا کشانده است.
برای آنکه ایران به جایگاه شایسته خود در منطقه و جهان برسد، نیاز به یک همت جمعی داریم. باید بتوانیم اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در مسیر پیشرفت کشور پیش ببریم. باید بهسمت رسانههای آزاد، فضای گفتوگوی سیاسی مسالمتآمیز و تقویت نهادهای مدنی حرکت کنیم. ضروری است هیچ گروه سیاسی یا فکری که در چارچوب قانون فعالیت میکند، حذف نشود. همه گروهها و نحلههای فکری باید فرصتی برابر برای حضور در میدان داشته باشند تا جامعهای پرنشاط، پویا، آگاه و توسعهیافته ساخته شود.
اگر این نوع نگاه فراگیر به وطندوستی شکل بگیرد، هم مقابل دشمن خارجی مقاوم خواهیم بود، هم در عرصه داخلی موفقتر عمل میکنیم؛ میتوانیم آگاهی عمومی را افزایش دهیم، رفاه را توسعه دهیم و از همه مهمتر، اعتبار بینالمللی ایران را احیا کنیم. درنهایت باید گفت که وطنپرستی واقعی، نه در فریادهای شعاری بلکه در درک عمیق نیازهای امروز و فردای ایران معنا پیدا میکند. جایگاه ایران، شایستهتر از وضعیتی است که اکنون در آن قرار دارد. برای رسیدن به این جایگاه، همت همگانی و نگاهی جامع به میهندوستی ضروری است. پیش بهسوی چنین نگاهی که ایران را نهتنها از تهدیدات نظامی بلکه از فقر، نابرابری، جهل و عقبماندگی نیز نجات دهد.

